fencer

/ˈfensər//ˈfensə/

معنی: شمشیر باز
معانی دیگر: شمشیرباز

جمله های نمونه

1. The fencer parried his opponent's thrust.
[ترجمه حاکمی] شمشیرباز ضربه حریف خود را دفع کرد.
|
[ترجمه گوگل]شمشیرباز ضربه حریفش را مهار کرد
[ترجمه ترگمان]شمشیربازی ضربه حریف را دفع کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The dexterity and nimble balance of elite fencers can boggle the mind.
[ترجمه گوگل]مهارت و تعادل زیرک شمشیربازان نخبه می تواند ذهن را درگیر کند
[ترجمه ترگمان]مهارت و توازن چالاکی و چالاکی نخبگان می تواند ذهن را تحت تاثیر قرار دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Some fencers just held the strut in position with six-inch nails but the company frowned on this practice.
[ترجمه گوگل]برخی از شمشیربازان فقط با میخ های شش اینچی پایه را در موقعیت خود نگه داشتند، اما شرکت از این عمل اخم کرد
[ترجمه ترگمان]بعضی از fencers با ناخن های شش اینچی در جای خود قرار می گرفتند، اما شرکت به این عمل اخم کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. A top class fencer requires balance, coordination, concentration, agility, flexibility and speed of thought and reaction.
[ترجمه گوگل]شمشیربازی درجه یک نیاز به تعادل، هماهنگی، تمرکز، چابکی، انعطاف پذیری و سرعت فکر و واکنش دارد
[ترجمه ترگمان]یک نرده رو به بالا نیاز به تعادل، هماهنگی، تمرکز، چابکی، انعطاف پذیری و سرعت فکر و واکنش دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The winner is the fencer to score five hits for men and four hits for women.
[ترجمه گوگل]برنده شمشیربازی است که پنج ضربه برای مردان و چهار ضربه برای زنان به ثمر برساند
[ترجمه ترگمان]برنده مسابقه نرده کش برای کسب پنج ضربه برای مردان و چهار مورد برای زنان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. This is achieved by good partnership between the fencer and the fencing master.
[ترجمه گوگل]این با مشارکت خوب بین شمشیرباز و استاد شمشیربازی به دست می آید
[ترجمه ترگمان]این با هم کاری خوب بین نرده کش و استاد شمشیربازی به دست می آید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The fencer who defiantly challenge the whole troops is Zero.
[ترجمه گوگل]شمشیربازی که سرسختانه کل نیروها را به چالش می کشد، صفر است
[ترجمه ترگمان]نرده کش که با سرسختی تمام نیروهای نظامی را به چالش می کشد، صفر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. In Paris a one-legged Chinese Paralympic female fencer, in a wheelchair, protected the torch with her body against aggressive protesters.
[ترجمه گوگل]در پاریس، یک شمشیرباز زن پارالمپیک چینی یک پا، روی ویلچر، با بدنش از مشعل در برابر معترضان تهاجمی محافظت کرد
[ترجمه ترگمان]در پاریس یک زن ماهر پارالمپیک چینی، با ویلچر، مشعل را با بدن خود در برابر معترضان خشمگین محافظت کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. It struck me that he didn't really look like a fencer at all.
[ترجمه گوگل]برای من جالب بود که او واقعاً شبیه یک شمشیرباز نیست
[ترجمه ترگمان]به نظرم رسید که او اصلا شبیه یک نرده کش نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Only one showed him any kindness was Mosie Pick, the gutter-rag fencer of old cups and dented silver.
[ترجمه گوگل]تنها یکی به او مهربانی نشان داد، موزی پیک، شمشیرباز فنجان‌های قدیمی و نقره‌ای فرورفته
[ترجمه ترگمان]تنها کسی که محبت او را به او نشان می داد این بود که نرده چوبی کهنه را باز کند و آن را باز کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. He was also a good swimmer diver and horseman, as well as a fencer.
[ترجمه گوگل]او همچنین یک شناگر خوب و یک غواص و سوارکار و همچنین یک شمشیرباز بود
[ترجمه ترگمان]او هم شناگر ماهری بود و هم سوارکار ماهری بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. At an exhibition of the world's best swordsman, the third - place fencer took the stage.
[ترجمه گوگل]در نمایشگاه بهترین شمشیرباز جهان، شمشیرباز رتبه سوم روی صحنه رفت
[ترجمه ترگمان]در نمایشگاهی از بهترین شمشیر دنیا، شمشیر بازان دور سوم روی صحنه رفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. What are the basic individual qualities that a top class fencer requires?
[ترجمه گوگل]ویژگی های فردی اساسی که یک شمشیرباز درجه یک نیاز دارد چیست؟
[ترجمه ترگمان]ویژگی های فردی اصلی که یک دسته از پیشگامان طبقه بالا نیاز دارد چه هستند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. At an exhibition of the world's best swordsman the third - place fencer the stage.
[ترجمه گوگل]در نمایشگاه بهترین شمشیرباز جهان، شمشیرباز مقام سوم صحنه
[ترجمه ترگمان]در نمایشگاهی از بهترین بازیکنان در قسمت سوم، قسمت سوم را در روی صحنه قرار می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

شمشیر باز (اسم)
backsword man, fencer, swordsman

انگلیسی به انگلیسی

• sword fighter, one who fences; horse which jumps fences; fence maker (australian)

پیشنهاد کاربران

fencer ( ورزش )
واژه مصوب: شمشیرباز
تعریف: فردی که به ورزش شمشیربازی می پردازد

بپرس