feedback loop

/ˈfiːdˌbækˈluːp//ˈfiːdbækluːp/

حلقه باز خوردی

جمله های نمونه

1. Conceptually, the electrical negative feedback loop is a toilet flusher or thermostat.
[ترجمه گوگل]از نظر مفهومی، حلقه بازخورد منفی الکتریکی یک فلاشر توالت یا ترموستات است
[ترجمه ترگمان]از نظر مفهومی، حلقه بازخورد منفی الکتریکی یک flusher یا ترموستات است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. This closes the positive feedback loop, because the more the bridge sways, the more force people exert to keeping standing.
[ترجمه گوگل]این امر حلقه بازخورد مثبت را می‌بندد، زیرا هر چه پل بیشتر تاب بخورد، افراد نیروی بیشتری برای ایستادن اعمال می‌کنند
[ترجمه ترگمان]این باعث بسته شدن حلقه بازخورد مثبت می شود، چون هر چه پل بیشتر تکان بخورد، افراد بیشتری برای ایستادن تلاش می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. For that, one needs some kind of feedback loop.
[ترجمه گوگل]برای آن، فرد به نوعی حلقه بازخورد نیاز دارد
[ترجمه ترگمان]برای آن، فرد به نوعی از حلقه بازخورد نیاز دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. You might expect a rapid feedback loop that's friendly to the developer experience to be hostile to production applications.
[ترجمه گوگل]ممکن است انتظار داشته باشید که یک حلقه بازخورد سریع که با تجربه توسعه‌دهندگان سازگار است، با برنامه‌های تولیدی خصمانه باشد
[ترجمه ترگمان]شما ممکن است انتظار یک حلقه بازخورد سریع را داشته باشید که با تجربه توسعه دهنده سازگار باشد تا با کاربردهای تولید دشمن باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Black, working at Bell Laboratories, tamed an electrical feedback loop.
[ترجمه گوگل]بلک که در آزمایشگاه‌های بل کار می‌کرد، یک حلقه بازخورد الکتریکی را رام کرد
[ترجمه ترگمان]بلک که در آزمایشگاه های بل کار می کرد، یک حلقه بازخورد الکتریکی را اهلی کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The simulating equation model with several feedback loop is able to function automatically, and control artificially by person-computer conversation in IBM PC/XT computer.
[ترجمه گوگل]مدل معادله شبیه‌سازی با چندین حلقه بازخورد می‌تواند به طور خودکار عمل کند و به‌طور مصنوعی توسط مکالمه شخص-رایانه در رایانه IBM PC/XT کنترل کند
[ترجمه ترگمان]مدل معادله شبیه سازی با چندین حلقه بازخورد قادر به کارکرد خودکار، و کنترل مصنوعی به طور مصنوعی توسط کامپیوتر شخصی - کامپیوتر در کامپیوتر IBM PC \/ XT است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. It first introduces an inner feedback loop for integrating processes through PD controller, and the loop system is approximated to a second-order plus time delay model.
[ترجمه گوگل]ابتدا یک حلقه بازخورد داخلی برای یکپارچه سازی فرآیندها از طریق کنترل کننده PD معرفی می کند و سیستم حلقه به یک مدل تاخیر زمانی مرتبه دوم به اضافه تقریب می زند
[ترجمه ترگمان]ابتدا یک حلقه بازخورد داخلی برای یکپارچه سازی فرآیندها از طریق کنترل کننده PD معرفی می کند، و سیستم حلقه به یک مدل تاخیر زمانی به علاوه مدل تاخیر زمانی تقریب زده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. This transient increase is reinforced by a positive feedback loop in the latency pathway, permitting even higher production of lysogenic proteins, and ultimately the latent outcome.
[ترجمه گوگل]این افزایش گذرا با یک حلقه بازخورد مثبت در مسیر تأخیر تقویت می‌شود و تولید حتی بالاتر پروتئین‌های لیزوژنیک و در نهایت نتیجه نهفته را ممکن می‌سازد
[ترجمه ترگمان]این افزایش گذرا با یک حلقه بازخورد مثبت در مسیر کمون تقویت می شود و امکان تولید بیشتر پروتیین های lysogenic و در نهایت نتیجه پنهان را فراهم می آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. A method of A/D conversion with feedback loop is worked out to increase A/D conversion resolution effectively. An application example is given.
[ترجمه گوگل]روشی برای تبدیل A/D با حلقه بازخورد به کار گرفته شده است تا وضوح تبدیل A/D را به طور موثر افزایش دهد یک مثال کاربردی آورده شده است
[ترجمه ترگمان]یک روش تبدیل A \/ D با حلقه بازخورد برای افزایش قدرت تبدیل A \/ D به طور موثر انجام می شود یک مثال کاربردی داده شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. This is the homeostatic feedback loop making a lap for itself.
[ترجمه گوگل]این حلقه بازخورد هومئوستاتیک است که یک دور برای خود ایجاد می کند
[ترجمه ترگمان]این حلقه بازخورد homeostatic است که برای خودش یک دامن درست می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. To improve sensitivity and linearity, feedback loop was adopted with electrostatic in detection and managing circuit, which is fabricated with high precision bipolar linear circuit technology.
[ترجمه گوگل]برای بهبود حساسیت و خطی بودن، حلقه بازخورد با الکترواستاتیک در تشخیص و مدیریت مدار استفاده شد که با فناوری مدار خطی دوقطبی با دقت بالا ساخته شده است
[ترجمه ترگمان]برای بهبود حساسیت و خطی بودن، حلقه بازخورد با الکترواستاتیک در تشخیص و کنترل مدار مورد استفاده قرار گرفت، که با تکنولوژی مدار خطی با دقت بالا ساخته شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. As before, R2 forms the feedback loop that stabilizes the circuit's overall gain.
[ترجمه گوگل]مانند قبل، R2 حلقه بازخوردی را تشکیل می دهد که بهره کلی مدار را تثبیت می کند
[ترجمه ترگمان]مانند قبل، R۲ حلقه بازخورد را شکل می دهد که سود کلی مدار را تثبیت می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Deviancy amplification is achieved by means of a relatively simple positive feedback loop.
[ترجمه گوگل]تقویت انحراف با استفاده از یک حلقه بازخورد مثبت نسبتا ساده به دست می آید
[ترجمه ترگمان]تقویت deviancy با استفاده از یک حلقه بازخورد مثبت نسبتا ساده به دست می آید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The loss was caused by technological change and the amplifying feedback loop of responses to that change.
[ترجمه گوگل]این ضرر ناشی از تغییرات تکنولوژیکی و تقویت حلقه بازخورد پاسخ‌ها به آن تغییر بود
[ترجمه ترگمان]خسارت ناشی از تغییر تکنولوژیکی و حلقه بازخورد تقویت واکنش به آن تغییر بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[ریاضیات] جریان انعکاسی، حلقه ی پس خور، بازخورد حلقوی، حلقه ی پس خورنده

پیشنهاد کاربران

حلقه بازخورد
حلقه بازخورد بخشی از یک سیستم است که در آن بخشی ( یا تمام ) خروجی سیستم به عنوان ورودی برای عملیات آینده استفاده می شود.
چرخه بازخورد، حلقه انعکاسی، چرخه انعکاسی، حلقه فیدبک، حلقه بازخوردی

بپرس