fashionably


بطورمتداول، مطابق رسم معمول، موافق سبک روز

جمله های نمونه

1. They chose a fashionably rustic look for the kitchen.
[ترجمه گوگل]آنها ظاهری شیک و روستایی را برای آشپزخانه انتخاب کردند
[ترجمه ترگمان]آن ها یک نگاه خیلی معمولی را برای آشپزخانه انتخاب کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. His wife was blonde and fashionably thin.
[ترجمه گوگل]همسرش بلوند و لاغر شیک بود
[ترجمه ترگمان]زنش بلوند و خیلی نازک بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. She was fashionably turned out in cream trousers and a red sweater.
[ترجمه Reza] او با شلوار زرد و ژاکت قرمز رنگ به سبک امروزی در اذعان عمومی ظاهر شد.
|
[ترجمه گوگل]او شیک پوشی با شلوار کرم و ژاکت قرمز داشت
[ترجمه ترگمان]او مد روز بود با شلوار کرم و یک ژاکت قرمز
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. She was fashionably attired in a black evening gown.
[ترجمه گوگل]او با لباس شب مشکی شیک پوشیده بود
[ترجمه ترگمان]لباس شب بر تن داشت و لباس شب بر تن داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Her newly cropped hair gives her a fashionably gamine look.
[ترجمه گوگل]موهای تازه کوتاه شده او ظاهری شیک و شیک به او می دهد
[ترجمه ترگمان]موهای تازه Her یه نگاه پر زرق و برق بهش می ده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. He had a long pale face, fashionably spiky fair hair and a pleasant smile.
[ترجمه گوگل]او چهره ای رنگ پریده بلند، موهای روشن و سیخ سیخ و لبخندی دلنشین داشت
[ترجمه ترگمان]صورت دراز و رنگ پریده و موهای بور و لبخندی مطبوع داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Stylish and fashionably satirical, they seem afraid to tackle big subjects and to take the subjects or themselves seriously.
[ترجمه گوگل]شیک و طنز مد روز، به نظر می رسد آنها از پرداختن به موضوعات بزرگ و جدی گرفتن موضوعات یا خودشان می ترسند
[ترجمه ترگمان]به نظر آن ها شیک و مد روز هستند و از پرداختن به موضوعات بزرگ و انتخاب موضوع یا خودشان به طور جدی می ترسند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. My parents usually took care to dress fashionably, but there was no hint of that in their appearance now.
[ترجمه گوگل]پدر و مادرم معمولاً مراقبت می کردند که شیک بپوشند، اما اکنون هیچ اشاره ای به آن در ظاهر آنها وجود نداشت
[ترجمه ترگمان]پدر و مادرم معمولا مد روز لباس می پوشید، اما حالا هیچ نشانه ای از این ظاهر در ظاهر آن ها نبود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. This is fashionably dismissed as a sentimental modern aberration, but it is how I read the figure.
[ترجمه گوگل]این به‌عنوان یک انحراف مدرن احساسی رد می‌شود، اما من این شکل را می‌خوانم
[ترجمه ترگمان]این مطابق مد روز، به عنوان یک محرک جبری امروزی است، اما این طور است که من آن را خواندم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. She was fashionably befurred.
[ترجمه گوگل]او شیک پوشیده شده بود
[ترجمه ترگمان] اون خیلی خوشگل بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Just a middle-aged man, conservative business suit, head fashionably shaved, sitting behind an uncluttered desk.
[ترجمه گوگل]فقط یک مرد میانسال، کت و شلوار تجاری محافظه کار، سر شیک تراشیده، پشت یک میز نامرتب نشسته است
[ترجمه ترگمان]فقط یک مرد میانسال، کت و شلوار کاری محافظه کارانه، پشت میزش نشسته بود و سرش را اصلاح می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. She thought her too fashionably dressed, too frivolously gay and vain.
[ترجمه گوگل]او فکر می کرد خیلی شیک پوشیده است، خیلی همجنسگرا و بیهوده
[ترجمه ترگمان]او را بیش از حد آراسته و سبک و سبک و سبک frivolously می پنداشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. A stocky figure, fashionably dressed in light grey, turned and said easily.
[ترجمه گوگل]یک هیکل تنومند که مد روز لباس خاکستری روشن به تن داشت، برگشت و به راحتی گفت
[ترجمه ترگمان]هیکل تنومند و تنومندی که با لباس خاکستری پوشیده شده بود برگشت و به راحتی گفت:
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Her blonde hair was cropped and fashionably arranged to look messily elegant.
[ترجمه گوگل]موهای بلوند او کوتاه شده بود و به شکلی شیک چیده شده بود که به طرز نامرتبی ظریف به نظر برسد
[ترجمه ترگمان]موهای بلوند او کوتاه شده بود و مطابق مد روز به نظر می رسید که به طرز ناجوری آراسته به نظر می رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. She was fashionably dressed and perfumed.
[ترجمه گوگل]او شیک پوشیده و خوشبو بود
[ترجمه ترگمان]لباسش مرتب و معطر بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• stylishly, according to the latest trends

پیشنهاد کاربران

مطابق مد روز
بصورت خوش فرم
بصورت خوش استایل
He dresses fashionably
او شیک لباس می پوشد
He dresses fashionably
با مُد

بپرس