farther

/ˈfɑːrðər//ˈfɑːðə/

معنی: پیش تر، دورتر، جلوتر، بعلاوه
معانی دیگر: (صفت تفضیلی : far) دورتر، در فاصله ی بیشتر، پستر، بیشتر، زیادتر (further بیشتر به کار می رود)، قدری

بررسی کلمه

قید ( adverb )
(1) تعریف: a comp. of far.

(2) تعریف: to or at a greater distance, extent, or degree.

- You can see farther with these binoculars.
[ترجمه سیفی] شما میتوانید با این دوربین دور تر را ببینید.
|
[ترجمه kolsoom] شما میتوانید با این دوربین فاصله ی دورتر را ببینی
|
[ترجمه گوگل] با این دوربین های دوچشمی می توانید دورتر را ببینید
[ترجمه ترگمان] شما می توانید با این دوربین جلوتر بروید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
صفت ( adjective )
(1) تعریف: a comp. of far.

(2) تعریف: more remote or distant; extending to or located at a greater distance.

- We hoped we could reach the farther island by nightfall.
[ترجمه گوگل] امیدوار بودیم تا شب بتوانیم به جزیره دورتر برسیم
[ترجمه ترگمان] امیدوار بودیم تا شب به جزیره دورتر برسیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- The sun is farther from the earth than the moon.
[ترجمه گوگل] خورشید از زمین دورتر از ماه است
[ترجمه ترگمان] خورشید از زمین دورتر از ماه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. farther in time
دورتر از نظر زمان

2. from farther afield
از محل های دورتر

3. the farther you go the less you see
هرچه دورتر بروی کمتر می بینی.

4. he lives farther (away)
او دورتر زندگی می کند.

5. all the farther (closer)
(عامیانه) تا،به فاصله ی

6. go a little farther
کمی دورتر برو.

7. i do not wish to discuss this any farther
نمی خواهم بیش از این در این باره بحث کنم.

8. You may [could] go farther and fare worse.
[ترجمه گوگل]ممکن است [می‌توانید] دورتر بروید و بدتر شوید
[ترجمه ترگمان]شما ممکن است بیش از این ادامه داشته باشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. You may go farther and fare worse.
[ترجمه گوگل]ممکن است دورتر بروید و وضعیت بدتری داشته باشید
[ترجمه ترگمان]شما ممکن است جلوتر بروید و غذا را بدتر کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Paper plane fly farther take away my heart.
[ترجمه گوگل]هواپیمای کاغذی دورتر پرواز می کند قلبم را می برد
[ترجمه ترگمان] هواپیمای بدون کاغذ از قلب من دور میشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Distance is not terrible, terrible is farther and farther.
[ترجمه گوگل]فاصله وحشتناک نیست، وحشتناک دورتر و دورتر است
[ترجمه ترگمان]فاصله، وحشتناک است، وحشتناک است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Each step, could not follow you, see the farther the distance more walk but.
[ترجمه گوگل]هر قدم، نمی‌توانست تو را دنبال کند، هر چه دورتر راه می‌رود، بیشتر راه می‌رود
[ترجمه ترگمان]هر قدم که بگذرد، شما را تعقیب نخواهد کرد، راه رفتن را دنبال کنید، اما
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The farther backward you can look, the farther forward you will see. Winston Churchill
[ترجمه گوگل]هر چه بتوانید به عقب تر نگاه کنید، جلوتر را خواهید دید وینستون چرچیل
[ترجمه ترگمان]هر چه بیشتر به عقب نگاه کنی، هرچه جلوتر ببینی، می بینی و ین ستون چرچیل …
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. How much farther is it to the airport?
[ترجمه گوگل]تا فرودگاه چقدر فاصله دارد؟
[ترجمه ترگمان]چقدر دیگه تا فرودگاه راهه؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Go farther and fare worse.
[ترجمه گوگل]دورتر برو و بدتر شو
[ترجمه ترگمان]جلوتر بروید و غذا را بدتر کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

16. I waded farther out as the tide ebbed.
[ترجمه گوگل]با فروکش جزر و مد دورتر رفتم
[ترجمه ترگمان]همچنان که جزر و مد دریا فروکش کرده بود، به راه خود ادامه دادم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

پیش تر (صفت)
aforetime, farther, heretofore, whilom

دورتر (صفت)
off, farther, thither

جلوتر (صفت)
previous, further, farther

بعلاوه (قید)
far, further, plus, farther, again, also, too, likewise, as well as, in addition, besides, moreover, furthermore, aside from, more, therewith, supra, thereto, withal

انگلیسی به انگلیسی

• more distant or remote; additional, continuing on to a greater distance
at a greater distance; to a greater degree; even further
farther is a comparative of far.

پیشنهاد کاربران

در مسافت طولانی تر.
به سمت
further
دورتر
به هر دو صورت نوشته می شود و صحیح است.
جلوتر
دورتر
تقویت کردن
بالا بردن سطح چیزی
"Further" Versus "Farther" The quick and dirty tip is to use “farther” for physical distance and “further” for metaphorical, or figurative, distance. It's easy to remember because “farther” has the word “far” in it, and “far” obviously relates to physical distance.
بزرگتر

بپرس