familiarised

جمله های نمونه

1. I was expected to familiarise myself with the keyboard.
[ترجمه گوگل]از من انتظار می رفت که با کیبورد آشنا شوم
[ترجمه ترگمان]انتظار داشتم با صفحه کلید ضربه بزنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Familiarise yourself with the new equipment before you attend to use it.
[ترجمه گوگل]قبل از حضور در استفاده از تجهیزات جدید، با آن آشنا شوید
[ترجمه ترگمان]قبل از اینکه بتوانید از آن استفاده کنید، خود را با تجهیزات جدید مقایسه کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. I familiarised myself with everyone's name before the meeting.
[ترجمه گوگل]قبل از جلسه با نام همه آشنا شدم
[ترجمه ترگمان]قبل از جلسه، اسم همه را روی خودم گذاشتم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. She familiarised herself with the case history of her new patient.
[ترجمه گوگل]او با سابقه بیمار جدیدش آشنا شد
[ترجمه ترگمان]با توجه به سابقه بیمار جدید خود، خود را فریب داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Let me familiarise you with the facts.
[ترجمه گوگل]بگذارید شما را با واقعیت ها آشنا کنم
[ترجمه ترگمان] بذار با حقایق کنار بیام
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Several times I took Peter out with me on jobs, familiarising him with the required techniques of film reporting.
[ترجمه گوگل]چندین بار پیتر را با خودم به محل کار بردم و او را با تکنیک های مورد نیاز گزارش فیلم آشنا کردم
[ترجمه ترگمان]چندین بار من پیتر را در حال کار با خودم بیرون بردم و او را با تکنیک های مورد نیاز برای گزارش دهی فیلم مقایسه کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The tours are self-guided and regular training sessions are held at Bovingdon Hall to familiarise teachers with the trails and farming practices.
[ترجمه گوگل]این تورها توسط خود هدایت می شوند و جلسات آموزشی منظمی در سالن Bovingdon برگزار می شود تا معلمان با مسیرها و شیوه های کشاورزی آشنا شوند
[ترجمه ترگمان]این تورها are و جلسات آموزشی منظم در Bovingdon هال برای آشنا کردن معلمان با مسیرهای رد و نقل و شیوه های کشاورزی برگزار می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. In the meantime, we should hire such systems in whenever necessary, to familiarise staff with the technology.
[ترجمه گوگل]در این بین، ما باید هر زمان که لازم باشد، برای آشنایی کارکنان با این فناوری، چنین سیستم هایی را استخدام کنیم
[ترجمه ترگمان]در عین حال، ما باید چنین سیستم هایی را در هر زمان لازم، برای آشنا کردن کارکنان با تکنولوژی استخدام کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. He made two crossings through Andersonstown to familiarise them with the work which they would have to do.
[ترجمه گوگل]او دو عبور از اندرسونتاون انجام داد تا آنها را با کاری که باید انجام دهند آشنا کند
[ترجمه ترگمان]او دو گذرگاه را از طریق Andersonstown برای آشنا ساختن آن ها با کاری که قرار بود انجام دهند، کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Familiarise yourself with the system of financial services regulation in the country in which you are saving and investing.
[ترجمه گوگل]با سیستم تنظیم خدمات مالی در کشوری که در آن پس انداز و سرمایه گذاری می کنید آشنا شوید
[ترجمه ترگمان]خودتان را با سیستم مقررات خدمات مالی در کشوری که در آن پس انداز و سرمایه گذاری می کنید، مقایسه کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. In particular, you should familiarise yourself with fire escape routes. c. What about local resort conditions?
[ترجمه گوگل]به ویژه، شما باید با راه های فرار از آتش آشنا شوید ج در مورد شرایط استراحتگاه محلی چطور؟
[ترجمه ترگمان]به طور خاص، شما باید خود را با مسیرهای فرار از آتش آشنا کنید پ شرایط تفریحی محلی چطور است؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The exhibition aims to familiarise visitors with these fascinating plants.
[ترجمه گوگل]هدف این نمایشگاه آشنایی بازدیدکنندگان با این گیاهان جذاب است
[ترجمه ترگمان]هدف از این نمایشگاه آشنا ساختن بازدیدکنندگان با این گیاهان جذاب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. I learned to read the galley proofs and familiarised myself with printers' hieroglyphics.
[ترجمه گوگل]من یاد گرفتم که مدارک گالی را بخوانم و با هیروگلیف چاپگرها آشنا شدم
[ترجمه ترگمان]یاد گرفتم که the را بخوانم و خود را با حروف الفبا مرتب کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. You have a responsibility to familiarise yourself with the fire and bomb instructions and the procedures for reporting assaults.
[ترجمه گوگل]شما موظف هستید که با دستورالعمل های آتش و بمب و روش های گزارش حملات آشنا شوید
[ترجمه ترگمان]شما مسئولیت آشنا کردن خود با آتش و دستورالعمل بمب و روند گزارش ضرب و جرح خود را دارید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. It is intended to familiarise pupils with academic language, so that they can read it comfortably.
[ترجمه گوگل]در نظر گرفته شده است که دانش آموزان با زبان آکادمیک آشنا شوند تا بتوانند آن را راحت بخوانند
[ترجمه ترگمان]هدف از آن آشنا ساختن دانش آموزان با زبان دانشگاهی است تا بتوانند آن را به راحتی بخوانند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• accustomed, acclimatized, habituated; made well-known, made commonplace, made ordinary (also familiarized)

پیشنهاد کاربران

بپرس