false hearted


خائن، خیانت کار، خیانت امیز، عهدشکن، بی وفا، دو رو، فریبکار، خائن

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
مشتقات: false-heartedly (adv.), false-heartedness (n.)
• : تعریف: inclined to deceit and treachery.
مشابه: false

- The false-hearted prince plotted against his brother, the king.
[ترجمه گوگل] شاهزاده دروغگو علیه برادرش پادشاه نقشه کشید
[ترجمه ترگمان] ولیعهد خیانت کرد و گفت: شاهزاده پیر، نقشه قتل برادرش را کشیده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

پیشنهاد کاربران

بپرس