fallopian tube

/fəˈloʊpɪənˈtuːb//fəˈləʊpɪəntjuːb/

معنی: لوله فالوپ، شیپور رحمی
معانی دیگر: (کالبد شناسی) لوله ی رحم، لوله ی فالوپ، زهدان راه

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: in female mammals, one of a pair of narrow ducts that carry ova from the ovaries to the uterus; oviduct.

جمله های نمونه

1. The fallopian tubes connect the ovaries with the uterus.
[ترجمه ستاره[] spillage in to the peritoneal cavity from both fallopian tube in noted
|
[ترجمه گوگل]لوله های فالوپ تخمدان ها را به رحم متصل می کند
[ترجمه ترگمان]لوله های fallopian، تخمدان ها را با رحم مرتبط می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The womb, cervix, fallopian tubes and ovaries are all left in place.
[ترجمه گوگل]رحم، دهانه رحم، لوله های فالوپ و تخمدان ها همه در جای خود باقی می مانند
[ترجمه ترگمان]رحم، رحم، لوله fallopian و ovaries همه جا رو ترک کردن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The journey of the sperm to the Fallopian tube is of necessity longer.
[ترجمه گوگل]سفر اسپرم به لوله فالوپ ضرورتا طولانی تر است
[ترجمه ترگمان]سفر اسپرم به لوله Fallopian دیگر ضرورتی ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Light microscopical studies of smooth muscle of the fallopian tubes showed no histological abnormalities.
[ترجمه گوگل]مطالعات میکروسکوپی نوری عضله صاف لوله های فالوپ هیچ ناهنجاری بافتی را نشان نداد
[ترجمه ترگمان]مطالعات microscopical در مورد ماهیچه صاف و نرم لوله های fallopian هیچ گونه ناهنجاری بافتی نشان نداد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Is that fallopian tube dredges the skill cost a number?
[ترجمه گوگل]آیا این لایروبی لوله فالوپ مهارت یک عدد هزینه دارد؟
[ترجمه ترگمان]آیا این لوله fallopian است که این مهارت را به قیمت یک عدد کاهش می دهد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Here is another ectopic pregnancy in a fallopian tube that was excised. This is a medical emergency because of the sudden rupture with hemoperitoneum .
[ترجمه گوگل]در اینجا حاملگی خارج از رحم دیگری در لوله فالوپ است که برداشته شده است این یک اورژانس پزشکی به دلیل پارگی ناگهانی همپریتونوم است
[ترجمه ترگمان]در اینجا یک بارداری ectopic دیگر در یک لوله fallopian وجود دارد که excised است این یک موقعیت اورژانسی پزشکی به خاطر گسیختگی ناگهانی با hemoperitoneum است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Primary fallopian tube carcinoma was commonly seen with pelvic accompanied by vaginal discharge or abnormal bleeding, which was called bigeminal signs of tubal carcinoma.
[ترجمه گوگل]کارسینوم لوله فالوپ اولیه معمولاً همراه با ترشحات واژینال یا خونریزی غیرطبیعی دیده می شد که به آن علائم دوقسمتی کارسینوم لوله گفته می شد
[ترجمه ترگمان]carcinoma لوله fallopian اولیه معمولا در لگن همراه با تخلیه واژینال یا خونریزی غیر عادی دیده می شود که علائم bigeminal of tubal نامیده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Methods : 16 cases with primary, carcinoma of fallopian tube were reviewed retrospectively.
[ترجمه گوگل]روش کار: 16 مورد با سرطان اولیه لوله فالوپ به صورت گذشته نگر بررسی شدند
[ترجمه ترگمان]روش ها: ۱۶ مورد با آزمایش اولیه و carcinoma لوله fallopian به صورت گذشته نگر مورد بررسی قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. This is most likely prolapsed fallopian tube.
[ترجمه گوگل]این به احتمال زیاد افتادگی لوله فالوپ است
[ترجمه ترگمان]این به احتمال زیاد لوله fallopian نامیده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The mesosalpinx is bounded by the fallopian tube superiorly, the uterus medially, the ovary laterally, and the ovarian ligament inferiorly.
[ترجمه گوگل]مزوسالپنکس با لوله فالوپ در بالا، رحم از داخل، تخمدان در طرفین و رباط تخمدان در پایین محدود می شود
[ترجمه ترگمان]mesosalpinx به وسیله لوله رحمی superiorly، رحم medially، تخمدان به طور جانبی و the پلی کیستیک تخمدانی محدود می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Sperms fertilize ova in the fallopian tube.
[ترجمه گوگل]اسپرم ها تخمک ها را در لوله فالوپ بارور می کنند
[ترجمه ترگمان]sperms ova را در لوله fallopian بارور می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The cause of emphraxis of fallopian tube is key to successful surgery. The site of reopen and the way of ligation had significant effect on pregnant rate.
[ترجمه گوگل]علت آمفراکسی لوله فالوپ کلید موفقیت آمیز جراحی است محل بازگشایی و نحوه بستن بر میزان باردار شدن تأثیر معنی داری داشت
[ترجمه ترگمان]علت of لوله رحمی، کلید جراحی موفق است محل بازگشایی مجدد و روش of تاثیر قابل توجهی بر نرخ بارداری داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Identical twinning can begin only inside the Fallopian tube.
[ترجمه گوگل]دوقلوزایی یکسان می تواند فقط در داخل لوله فالوپ شروع شود
[ترجمه ترگمان]twinning مشابه می توانند تنها در داخل لوله Fallopian شروع شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. It then enters a Fallopian tube, which carries it to the uterus.
[ترجمه گوگل]سپس وارد لوله فالوپ می شود که آن را به رحم می برد
[ترجمه ترگمان]سپس وارد یک لوله Fallopian می شود که آن را به رحم حمل می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. As this happens, the fertilised egg is carried down the fallopian tube into the uterus.
[ترجمه گوگل]همانطور که این اتفاق می افتد، تخمک بارور شده از لوله فالوپ به داخل رحم منتقل می شود
[ترجمه ترگمان]همانطور که این اتفاق می افتد، تخم fertilised لوله fallopian را به داخل رحم حمل می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

لوله فالوپ (اسم)
fallopian tube, oviduct

شیپور رحمی (اسم)
fallopian tube

تخصصی

[علوم دامی] اویداکت، مجرای تخم بر، لوله ی فالوپ

انگلیسی به انگلیسی

• either of two tubes in the female abdomen that carry the ova to the uterus
a woman's fallopian tubes are the two tubes in her body along which eggs pass from her ovaries to her uterus.

پیشنهاد کاربران

[پزشکی] لوله ی رحمی = oviduct
Fallopian tube ( زیست‏شناسی )
واژه مصوب: لولۀ فالوپ
تعریف: هریک از لوله‏هایی که تخمک را از تخمدان به زهدان منتقل می‏کند

بپرس