fall among


اتفاقا برخوردن به، پیوستن به

جمله های نمونه

1. The honest country boy fell among thieves.
[ترجمه گوگل]پسر روستایی صادق در میان دزدان افتاد
[ترجمه ترگمان]پسر شریف و درستکار در میان دزدها افتاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. My companions start talking in Arabic again and I have the depressing sense of being a hick tourist fallen among real travellers.
[ترجمه گوگل]همراهان من دوباره شروع به صحبت به زبان عربی می کنند و من احساس ناامید کننده ای دارم که یک توریست هک هستم که در بین مسافران واقعی افتاده است
[ترجمه ترگمان]دوستانم دوباره شروع به صحبت کردن با عربی می کنند و من حس depressing بودن یک توریست hick را دارم که بین مسافران واقعی سقوط کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. No, Sabine Jourdain fell among thieves while she was walking through the harbour.
[ترجمه گوگل]نه، سابین جوردین در حالی که در بندر قدم می زد در میان دزدان افتاد
[ترجمه ترگمان]نه، ساب ین در حالی که داشت از میان لنگرگاه به راه می افتاد، میان دزدها می افتاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. They say that crime statistics have fallen among nearly all age groups nationwide.
[ترجمه گوگل]آنها می گویند که آمار جرم و جنایت تقریباً در تمام گروه های سنی در سراسر کشور کاهش یافته است
[ترجمه ترگمان]آن ها می گویند که آمار جرائم در بین همه گروه های سنی در سراسر کشور کاهش یافته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Ago a week, I fall among a internet mobster.
[ترجمه گوگل]یک هفته پیش بین یک مافوق اینترنتی افتادم
[ترجمه ترگمان]، پیش از یک هفته پیش از اینکه یه مافیای اینترنتی بشم سقوط می کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. This is the one that never fall among all the obelisks at the Middle Ages.
[ترجمه گوگل]این همان چیزی است که هرگز در میان تمام ابلیسک های قرون وسطی قرار نمی گیرد
[ترجمه ترگمان]این همان کسی است که هرگز در قرون وسطی در زمره all قرار نمی گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. They fall among the voices and the wine.
[ترجمه گوگل]در میان صداها و شراب می افتند
[ترجمه ترگمان]میان صداها و شراب فرو می افتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. He lit a book match and let it fall among the tangle.
[ترجمه گوگل]او یک کبریت کتاب روشن کرد و گذاشت که در میان پیچ و خم بیفتد
[ترجمه ترگمان]کتابی را روشن کرد و در میان آن درهم فرو رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. And the tenacity refused to concede defeat naturally, let him be eager to overcome at hero Nice of choreographic examine fall among of not smooth.
[ترجمه گوگل]و سرسختی حاضر به قبول شکست به طور طبیعی، اجازه دهید او مشتاق برای غلبه بر قهرمان نیس از رقص بررسی سقوط در میان از نه صاف
[ترجمه ترگمان]و سرسختی برای شکست دادن به طور طبیعی از پذیرفتن شکست امتناع کرد، و به او اجازه داد تا بر hero غلبه کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. We can ill affored to lose tuneful wind - pipes like yours when they fall among us.
[ترجمه گوگل]ما به سختی می توانیم بادی خوش صدا را از دست بدهیم - لوله هایی مانند شما وقتی بین ما می افتند
[ترجمه ترگمان]ما می توانیم وقتی که آن ها در میان ما به هم می خورند pipes را از دست بدهم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

پیشنهاد کاربران

بپرس