fakery


معنی: تظاهر، وانمود، تقلب
معانی دیگر: وانمود، تقلب، تظاهر

جمله های نمونه

1. Would the fakery have fooled merchants of the time?
[ترجمه گوگل]آیا جعلی بازرگانان آن زمان را فریب می داد؟
[ترجمه ترگمان]آیا ممکن بود که fakery تجار زمان را گول بزنند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Hishorrific wounds and demonic face all paint and fakery for the sake ofthe show, a performer belonging to the Bahurupi nomad communityprepares to entertain villagers in the state of Maharashtra.
[ترجمه گوگل]زخم‌های وحشتناک و چهره شیطانی تماماً به خاطر نمایش، یک مجری متعلق به جامعه عشایری باهوروپی آماده می‌شود تا روستاییان را در ایالت ماهاراشترا سرگرم کند
[ترجمه ترگمان]این گونه جراحات و صورت شیطانی، همه رنگ و صورت شیطانی، برای نشان دادن نمایش، یک هنرمند nomad که متعلق به اهالی Bahurupi است تا اهل villagers را در ایالت Maharashtra سرگرم کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Each fall, the fakery even extends to the world of seafood and East China's Yangcheng Lake, which is just a short train ride from Shanghai.
[ترجمه گوگل]هر پاییز، این مواد جعلی حتی به دنیای غذاهای دریایی و دریاچه یانگ چنگ در شرق چین نیز می رسد، که فقط با قطار کوتاهی از شانگهای فاصله دارد
[ترجمه ترگمان]هر پاییز، fakery حتی به دنیای دریایی دریایی و دریاچه Yangcheng چین که فقط یک قطار کوتاه مدت از شانگهای است، گسترش می یابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Lala pulled back her foot and fakery smile, " Mr. Hu, sorry for touch you.
[ترجمه گوگل]لالا پا و لبخند ساختگی‌اش را عقب کشید: «آقای هو، متاسفم که شما را لمس کردم
[ترجمه ترگمان]\"lala\"، \"Mr \"، \"fakery\"، \"آقای\" Hu ببخشید که باهاتون تماس گرفتم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Mr Hwang's fakery damaged the integrity of a science that could ill afford any bad news.
[ترجمه گوگل]ساختگی آقای هوانگ به یکپارچگی علمی آسیب زد که نمی توانست هر خبر بدی را بدهد
[ترجمه ترگمان]fakery های آقای هوانگ به درستی یک علم آسیب رساندند که توان مالی بد را نداشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Fakery is a kind of a compliment.
[ترجمه گوگل]جعل نوعی تعارف است
[ترجمه ترگمان] این یه جور تعریف و تمجید - ه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The Chinese government allows and promotes fakery.
[ترجمه گوگل]دولت چین جعلی را مجاز و ترویج می کند
[ترجمه ترگمان]دولت چین این اجازه را می دهد و تبلیغ می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. We were the shysters who were into every business deal jamming the honest flow of commerce with fakery and fraud.
[ترجمه گوگل]ما کسانی بودیم که در هر معامله تجاری با جعل و کلاهبرداری جریان تجارت صادقانه را مختل می کردیم
[ترجمه ترگمان]ما the بودیم که در همه معاملات تجاری دخالت می کردند و جریان صادقانه تجارت را با fakery و تقلب مختل می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Also, in the podcast, Mexico sets up a special unit to combat the recent rash of kidnappings, many involving teenagers and fakery at the opening of the Olympic Games.
[ترجمه گوگل]همچنین، در این پادکست، مکزیک یک واحد ویژه را برای مبارزه با راش های اخیر آدم ربایی، که بسیاری از آنها شامل نوجوانان و جعلی در افتتاحیه بازی های المپیک است، راه اندازی می کند
[ترجمه ترگمان]هم چنین در پادکست، مکزیک یک واحد ویژه برای مبارزه با the اخیر در دست دارد که بسیاری از آن ها نوجوانان و fakery را در مراسم افتتاحیه بازی های المپیک دخیل می دانند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Even if you are not exposed, there is another reason to avoid fakery .
[ترجمه گوگل]حتی اگر افشا نشوید، دلیل دیگری برای جلوگیری از جعلی وجود دارد
[ترجمه ترگمان]حتی اگر در معرض خطر قرار نداشته باشید، دلیل دیگری برای اجتناب از fakery وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. He loved children with no holds barred, but never with the sentimental fakery of admiring their "purity. "
[ترجمه گوگل]او بچه‌هایی را دوست داشت که هیچ مانعی نداشتند، اما هرگز با جعلی بودن احساساتی که «پاک بودن» آنها را تحسین می‌کردند
[ترجمه ترگمان]او عاشق کودکانی بود که بدون قید و شرط بسته بودند، اما هرگز با the احساساتی از \"پاکی\" خود تحسین نمی کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Furthermore, the special case of Taiwan's local reality show also represents a postmodern visual culture of fakery, adroitly created by an invisible production line in Taiwan's local TV industry.
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، مورد ویژه نمایش واقعیت محلی تایوان نیز فرهنگ بصری پست مدرن از جعلی را نشان می دهد که به طرز ماهرانه ای توسط یک خط تولید نامرئی در صنعت تلویزیون محلی تایوان ایجاد شده است
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، مورد خاص در مورد واقعیت محلی تایوان همچنین نشان می دهد که یک فرهنگ بصری فرامدرن از fakery وجود دارد که توسط یک خط تولید نامرئی در صنعت تلویزیون محلی تایوان ایجاد شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. He loathed gentility and social convention. To him they smacked of fakery, like the various artistic symbolisms, Surrealism among them, that modern painting had contrived.
[ترجمه گوگل]او از جوانمردی و قراردادهای اجتماعی متنفر بود برای او بوی ساختگی می‌داد، مانند نمادهای هنری مختلف، سوررئالیسم در میان آنها، که نقاشی مدرن ساخته بود
[ترجمه ترگمان]از تمام آداب و رسوم اجتماعی نفرت داشت به نظر او، مانند symbolisms هنرمندانه دیگر که در میان آن ها surrealism، نقاشی modern را به کار برده بودند، به او سیلی زدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Poring over these images brought back memories of some of the classic crimes against photoshopping and image fakery we've enjoyed in recent years – many of which are showcased on this marvellous blog.
[ترجمه گوگل]بررسی این تصاویر خاطرات برخی از جنایات کلاسیک علیه فتوشاپ و جعل تصاویر را که در سال‌های اخیر از آن لذت برده‌ایم را زنده کرد - که بسیاری از آنها در این وبلاگ شگفت‌انگیز به نمایش گذاشته شده‌اند
[ترجمه ترگمان]poring در این تصاویر خاطرات برخی از جنایات کلاسیک را علیه photoshopping و fakery تصویر که در سال های اخیر از آن لذت بردیم، به تصویر کشیدند - که بسیاری از آن ها در این وبلاگ شگفت انگیز به نمایش گذاشته می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

تظاهر (اسم)
display, feint, affectation, demonstration, pretense, pretension, ostentation, simulation, fakery, make-believe, semblance, preciosity, prudery, effusion, eyewash, grimace

وانمود (اسم)
feint, affectation, pretension, simulation, fakery, make-believe

تقلب (اسم)
malversation, slur, fakery, deception, fraud, swindle, skullduggery, skulduggery

انگلیسی به انگلیسی

• forgery, counterfeiting

پیشنهاد کاربران

تقلب، تظاهر، falseness
They issued a statement that such fakery was unethical and had no place in the news business.

بپرس