fair price


بهای عادلانه، نر عادله

جمله های نمونه

1. I thought it was a fair price that she was offering.
[ترجمه گوگل]من فکر می کردم قیمت منصفانه ای است که او ارائه می دهد
[ترجمه ترگمان]من فکر می کردم که اون پیشنهاد منصفانه آیه که اون پیشنهاد داده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. A fair price, they say, is about 46p, the equivalent of net assets.
[ترجمه گوگل]آنها می گویند قیمت منصفانه حدود 46 p است که معادل دارایی خالص است
[ترجمه ترگمان]می گویند قیمت عادلانه در حدود ۴۶ بعد از دارایی های خالص است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. This measures the ratio of the fair price of the share to the book price taken from the balance sheet.
[ترجمه Salar Dadashzadeh] این ( مورد ) نسبت قیمت منصفانه سهام به قیمت دفتری قید شده در ترازنامه را اندازه گیری می کند.
|
[ترجمه گوگل]این نسبت قیمت منصفانه سهم به قیمت دفتری حاصل از ترازنامه را اندازه گیری می کند
[ترجمه ترگمان]این امر نسبت قیمت عادلانه سهام را به قیمت کتاب که از برگه موجودی برداشته شده است، اندازه گیری می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Lockheed Martin paid a fair price for Loral given the demand for defense-electronics companies, he said.
[ترجمه گوگل]او گفت که لاکهید مارتین با توجه به تقاضا برای شرکت های دفاعی-الکترونیکی، قیمت عادلانه ای را برای Loral پرداخت
[ترجمه ترگمان]او گفت که لاکهید مارتین قیمت عادلانه ای را برای Loral با توجه به تقاضا برای شرکت های الکترونیکی پرداخت کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. £150 is a fair price.
[ترجمه گوگل]150 پوند قیمت مناسبی است
[ترجمه ترگمان]قیمت عادلانه ۱۵۰ پوند است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Speaking of a fair price, where will the money for the reward or bonus come from?
[ترجمه گوگل]وقتی صحبت از قیمت منصفانه شد، پول پاداش یا جایزه از کجا می آید؟
[ترجمه ترگمان]حالا که صحبت از یک قیمت منصفانه شد، پول پاداش یا پاداش از کجا خواهد آمد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The utilities couldn't deliver electricity at a fair price because the government forced them to sell at an unfairly low price.
[ترجمه گوگل]شرکت های آب و برق نمی توانستند برق را با قیمت عادلانه تحویل دهند، زیرا دولت آنها را مجبور به فروش به قیمت ناعادلانه پایین کرد
[ترجمه ترگمان]آب و برق قادر به تحویل برق به قیمت عادلانه نیست، زیرا دولت آن ها را وادار به فروش به قیمت پایین ارزان کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The auction will finally determine a fair price.
[ترجمه گوگل]حراج در نهایت قیمت منصفانه را تعیین می کند
[ترجمه ترگمان]این مزایده در نهایت قیمت عادلانه را تعیین خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Everyone should receive a fair price for the product of his labour.
[ترجمه گوگل]هر کس باید بهای عادلانه ای برای محصول کار خود دریافت کند
[ترجمه ترگمان]همه باید قیمت مناسبی برای محصول کار خود دریافت کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. They are sold at a fair price.
[ترجمه گوگل]به قیمت منصفانه فروخته می شوند
[ترجمه ترگمان]آن ها به قیمت منصفانه فروخته می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. He's basically selling a product at a fair price.
[ترجمه گوگل]او اساساً یک محصول را با قیمت منصفانه می فروشد
[ترجمه ترگمان]او اساسا محصول را با قیمت منصفانه می فروشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. He is asking a fair price for his house.
[ترجمه گوگل]او برای خانه اش قیمت منصفانه می خواهد
[ترجمه ترگمان] اون داره یه قیمت مناسب برای خونه ش می پرسه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Several Chinese power producers say a fair price for solar power would be 5 yuan per Kwh. Without a guaranteed high price, solar firms may find it hard to compete.
[ترجمه گوگل]چندین تولید کننده برق چینی می گویند که قیمت منصفانه انرژی خورشیدی 5 یوان در هر کیلووات ساعت خواهد بود بدون قیمت بالا تضمین شده، شرکت های خورشیدی ممکن است برای رقابت سخت باشند
[ترجمه ترگمان]چندین تولید کنندگان برق چین می گویند که قیمت عادلانه برای انرژی خورشیدی برابر با ۵ یوان به ازای هر بشکه است بدون یک قیمت بالا تضمینی، شرکت های خورشیدی ممکن است رقابت را برای رقابت دشوار بیابند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. We always quote our customers a fair price.
[ترجمه گوگل]ما همیشه قیمت منصفانه ای را به مشتریان خود می گوییم
[ترجمه ترگمان]ما همیشه از مشتریان خود یک قیمت عادلانه نقل می کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Salesclerk: We never overcharge. It is a fair price to pay.
[ترجمه گوگل]کارمند فروش: ما هرگز هزینه اضافی نمی پردازیم این یک بهای منصفانه است
[ترجمه ترگمان] ما هیچ وقت زیادی مصرف نمی کنیم پول خوبی برای پرداخت کردن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• suitable or proper price, reasonable price

پیشنهاد کاربران

بپرس