● fly on the wall: همه چیزو بشنوی و ببینی اما جوری رفتار کنی که انگار حواست نیست.
I'd love to be a fly on the wall when those two get home
● fly - on - the - wall
اگر مربوط به یک برنامه یا مستند باشه، یعنی در اون بازیگران یا مردم جوری رفتار میکنن که طبیعی باشه در حالی که خودشون میدونن که داره ازشون فیلم گرفته میشه
... [مشاهده متن کامل]
اگر مربوط به یک برنامه یا مستند باشه، یعنی در اون بازیگران یا مردم جوری رفتار میکنن که طبیعی باشه در حالی که خودشون میدونن که داره ازشون فیلم گرفته میشه
... [مشاهده متن کامل]
کسی که یواشکی و بصورت مخفیانه میشنود و می بیند چه چیزی اتفاق می افتد. . . . بدون اینکه کسی او را در جریان بذارد یا بهش اطلاع دهد.
از گوشه ی در سرک کشیدن
یواشکی کسب اطلاع کردن
سر و گوشی آب دادن
یواشکی کسب اطلاع کردن
سر و گوشی آب دادن