firedamp

/ˈfaɪərˌdæmp//ˈfaɪədæmp/

معنی: گاز قابل احتراق معدن، گاز متان
معانی دیگر: (به ویژه در کان زغال سنگ) گاز قابل احتراق، گاز آتش گیر، دم، گاز

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: an extremely explosive gas found in coal mines and composed primarily of methane.

جمله های نمونه

1. The scourge of firedamp explosions caused by the miners' lights should have dwindled to nothing after the lamp came into use.
[ترجمه گوگل]بلای انفجارهای لامپ ناشی از چراغ های معدنچیان باید پس از استفاده از لامپ کاهش می یافت
[ترجمه ترگمان]بلای انفجارهایی که از سوی معدنچیان به وجود آمده بود، پس از اینکه لامپ مورد استفاده قرار گرفت، باید به هیچ وجه کم رنگ شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Accordingly, the function that rural development uses firedamp new technology great, meaning is far - reaching .
[ترجمه گوگل]بر این اساس، عملکردی که توسعه روستایی با استفاده از فن‌آوری جدید فایردمپ بسیار زیاد است، به معنای گسترده است
[ترجمه ترگمان]بر این اساس، این وظیفه که توسعه روستایی از فن آوری نوین تکنولوژیکی استفاده می کند، بسیار گسترده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The follow - up maintenance of firedamp pools is becoming the major problem firedamp pool quantity.
[ترجمه گوگل]تعمیر و نگهداری بعدی استخرهای آتش نشانی در حال تبدیل شدن به مشکل اصلی کمیت استخر آتش نشانی است
[ترجمه ترگمان]نگهداری از استخرهای خنک کننده در حال تبدیل شدن به مشکل اصلی در مقدار آب استخر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The explosive mixture of firedamp and air.
[ترجمه گوگل]مخلوط انفجاری دمپ آتش و هوا
[ترجمه ترگمان]مخلوط انفجاری of و هوا
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. It is to popularize firedamp pool actively, change bavin burning a red-letter day, protect silvan natural resources.
[ترجمه گوگل]این است که به طور فعال استخر آتش گیر، تغییر باوین سوزاندن یک روز با حروف قرمز، حفاظت از منابع طبیعی سیلوان است
[ترجمه ترگمان]این کار برای مشهور کردن استخر firedamp به طور فعال، تغییر bavin در یک روز قرمز در طول روز، حفاظت از منابع طبیعی silvan است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Rural firedamp construction welcomed unprecedented development opportunity.
[ترجمه گوگل]ساخت و ساز آتش سوزی روستایی از فرصت توسعه بی سابقه ای استقبال کرد
[ترجمه ترگمان]ساخت firedamp روستایی از فرصت توسعه بی سابقه استقبال کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Firedamp flame propagation rules under obstacles are researched during the gas explosion process. The results show that obstacles have an important affection to the gas flame propagation speed.
[ترجمه گوگل]قوانین انتشار شعله آتش در زیر موانع در طول فرآیند انفجار گاز مورد بررسی قرار می گیرد نتایج نشان می دهد که موانع تأثیر مهمی بر سرعت انتشار شعله گاز دارند
[ترجمه ترگمان]قوانین انتشار شعله Firedamp تحت موانع در طی فرآیند انفجار گاز مورد تحقیق قرار می گیرند نتایج نشان می دهد که موانع بر سر سرعت انتشار شعله گاز تاثیر مهمی دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The ammonia comes from firedamp fermentation has been determined by ammonium - gas - sensitive electrodes with satisfactory results.
[ترجمه گوگل]آمونیاک حاصل از تخمیر حرارتی توسط الکترودهای حساس به گاز آمونیوم با نتایج رضایت بخش تعیین شده است
[ترجمه ترگمان]آمونیاک حاصل از تخمیر firedamp بوسیله الکترودهای حساس ammonium - گاز با نتایج رضایت بخشی تعیین شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. This is the pool of the 2 nd firedamp that Chinese expert builds in Philippine country.
[ترجمه گوگل]این دومین استخر آتش نشانی است که متخصص چینی در کشور فیلیپین می سازد
[ترجمه ترگمان]این استخر دو و دومین firedamp است که متخصص چینی در کشور فیلیپین می سازد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Farming ability cadre says, firedamp communicates this kind of affinity.
[ترجمه گوگل]کادر توانایی کشاورزی می‌گوید، فایردامپ این نوع قرابت را نشان می‌دهد
[ترجمه ترگمان]کادر توانایی کشاورزی می گوید: firedamp این نوع وابستگی را نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The pillars of coal left behind were compressed, releasing large amounts of an explosive mixture of air and methane called firedamp.
[ترجمه گوگل]ستون های زغال سنگ به جای مانده فشرده شده و مقادیر زیادی مخلوط انفجاری از هوا و متان به نام firedamp آزاد می شود
[ترجمه ترگمان]ستون های ذغال سنگ جا مانده در پشت به هم فشرده شدند و مقادیر زیادی از یک مخلوط انفجاری از هوا و متان به نام firedamp را آزاد کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Methane is inflammable explosion hazard gas as the basis of mash gas, firedamp and rock gas.
[ترجمه گوگل]متان یک گاز خطرناک انفجار قابل اشتعال به عنوان پایه گاز ماش، دمپ و گاز سنگ است
[ترجمه ترگمان]متان، گاز خطر انفجار قابل اشتعال به عنوان اساس گاز، firedamp و گاز سنگ است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. In the middle of there is on bridge as the bright firedamp light like electric lamp.
[ترجمه گوگل]در وسط پل به عنوان چراغ آتش روشن مانند لامپ برق وجود دارد
[ترجمه ترگمان]در وسط این پل مانند چراغ برقی روشن، روی پل است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. This series distribution device is applicable for coal mine with firedamp or coal dust in the ambient.
[ترجمه گوگل]این دستگاه توزیع سری برای معدن زغال سنگ با دمپ یا گرد و غبار زغال در محیط قابل اجرا می باشد
[ترجمه ترگمان]این دستگاه توزیع سری برای معدن زغال سنگ با firedamp یا خاکه ذغال سنگ در محیط قابل استفاده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

گاز قابل احتراق معدن (اسم)
firedamp

گاز متان (اسم)
firedamp

تخصصی

[زمین شناسی] گاز زغال، گاز معدن یک گاز معدن زغال سنگ که قابل انفجار است و عمدتاً از متان ساخته شده است. مقایسه شود با: مه سیاه، white damp مه سفید، گازهای مانده از انفجار.
[معدن] گاز زغال (تهویه)
[زمین شناسی] گاز قابل احتراق، متان مخلوط منفجره شونده متان هوا با 5 تا 15 درصد متان

انگلیسی به انگلیسی

• explosive gas comprised primarily of methane (accumulates in mines)

پیشنهاد کاربران

بپرس