festoon

/ˌfeˈstuːn//feˈstuːn/

معنی: گلبند، هلال گل، با گل اراستن، با هلال یا زینت گل اراستن
معانی دیگر: حلقه ی گل (که دور گردن یا در آذین بندی می آویزند)، هلال گل (یا برگ و غیره)، (با حلقه های گل یا برگ و غیره) آذین کردن، (معماری و مبل سازی و غیره) آذین به شکل حلقه ی گل، به صورت حلقه ی گل در آوردن، (گل) حلقه کردن، با حلقه های گل بهم وصل کردن

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a decorative chain or strip of ribbons, flowers, leaves, or the like, suspended at the ends and hung in a curve.

- Festoons of flowers decorated the ends of each pew in the church.
[ترجمه گوگل] فستون های گل انتهای هر پایه را در کلیسا تزئین می کردند
[ترجمه ترگمان] Festoons گل، انتهای هر نیمکت کلیسا را زینت می داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: a representation of such a chain, as in sculpture or pottery.
فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: festoons, festooning, festooned
(1) تعریف: to decorate with or as with festoons.

- The room was festooned with crepe paper chains in readiness for the birthday party.
[ترجمه گوگل] اتاق برای جشن تولد با زنجیر کاغذ کرپ تزئین شده بود
[ترجمه ترگمان] اتاق برای جشن تولد آماده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: to connect or make into the form of a festoon.

جمله های نمونه

1. The margins of his notebook were festooned with doodles.
[ترجمه گوگل]حاشیه دفترش با ابله تزئین شده بود
[ترجمه ترگمان]حاشیه های دفترش با doodles تزیین شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The hall was festooned with Christmas lights and holly.
[ترجمه گوگل]سالن با چراغ‌های کریسمس و هولی پوشیده شده بود
[ترجمه ترگمان]سرسرا با چراغ های کریسمس و هالی تزیین شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The room was festooned with gay paper chains.
[ترجمه گوگل]اتاق با زنجیر کاغذی همجنسگرا پوشیده شده بود
[ترجمه ترگمان]اتاق پر از غل و زنجیر شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The temples are festooned with lights.
[ترجمه گوگل]معابد با چراغ های تزئین شده است
[ترجمه ترگمان]معابد با نور تزئین می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The streets were festooned with banners and lights.
[ترجمه گوگل]خیابان ها با بنرها و چراغ ها پر شده بود
[ترجمه ترگمان]خیابان ها پر از پرچم ها و پرچم ها بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Malaga was festooned with banners and flags in honour of the king's visit.
[ترجمه گوگل]مالاگا به افتخار دیدار پادشاه با بنرها و پرچم ها مزین شد
[ترجمه ترگمان]Malaga با پرچم ها و پرچم ها را به افتخار دیدار پادشاه شستشو داده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Nervously, they festooned the front serving counter with ribbons not believing, quite, that people would come.
[ترجمه گوگل]آنها با عصبانیت، جلوی پیشخوان پذیرایی را با روبان تزئین کردند و کاملاً باور نداشتند که مردم بیایند
[ترجمه ترگمان]با حالتی عصبی، جلوی پیشخوان مغازه را که روبان بسته بودند، مرتب کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Doors and chimneys are festooned with garlands of garlic.
[ترجمه گوگل]درها و دودکش ها با حلقه های سیر تزئین شده است
[ترجمه ترگمان]درها و دودکش ها با حلقه های سیر شسته شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Decorative effects Mains-voltage festoon lights are ideal for stringing decoratively through the branches of a tree.
[ترجمه گوگل]جلوه‌های تزئینی چراغ‌های فستونی ولتاژ اصلی برای رشته‌های تزئینی در میان شاخه‌های درخت ایده‌آل هستند
[ترجمه ترگمان]جلوه های تزیینی لامپ های festoon - ولتاژ برای کشیدن decoratively از طریق شاخه های یک درخت ایده آل هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The room was festooned with cobwebs, the air musty and thick with dust and disuse.
[ترجمه گوگل]اتاق مملو از تار عنکبوت بود، هوای کپک زده و غلیظ از گرد و غبار و عدم استفاده
[ترجمه ترگمان]اتاق پر از تار عنکبوت بود، هوا از گرد و غبار و گرد و غبار گرفته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The Colonel was invariably festooned in the fruits of Bo-Bo's labours and - if unusual - her labours were most accomplished.
[ترجمه گوگل]سرهنگ همیشه در ثمره زحمات بو بو آراسته بود و - اگر غیرمعمول - کارهای او به بهترین شکل ممکن انجام شد
[ترجمه ترگمان]سرهنگ بدون استثنا در نتیجه کاره ای بو - بو، که اگر کاره ای غیر معمول انجام می داد، از میوه های بو - بو برخوردار می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Scrubby bushes festooned with ice crystals which gleamed.
[ترجمه گوگل]بوته‌های خشک پوشیده از کریستال‌های یخ که می‌درخشیدند
[ترجمه ترگمان]بوته ها پر از دانه های یخ شده بود که برق می زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The entire vehicle was festooned with a bewildering array of kit.
[ترجمه گوگل]کل خودرو با مجموعه ای گیج کننده از کیت پوشیده شده بود
[ترجمه ترگمان]تمام وسیله نقلیه با مجموعه ای گیج کننده از کیت تزیین شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Again, she was festooned with the contents of the treasure chest - the terrible red leather box.
[ترجمه گوگل]او دوباره با محتویات صندوق گنج - جعبه چرمی قرمز وحشتناک - تزئین شده بود
[ترجمه ترگمان]دوباره، محتویات صندوق گنج را با جعبه چرم قرمز وحشتناک تزیین کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

گلبند (اسم)
festoon

هلال گل (اسم)
festoon

با گل اراستن (فعل)
festoon

با هلال یا زینت گل اراستن (فعل)
festoon

انگلیسی به انگلیسی

• decorative chain (made of flowers, leaves, etc.); ornamental design (on furniture, architecture, etc.)
decorate with chains of flowers (or leaves, etc.)
if something is festooned with objects, the objects are hanging across it in large numbers.

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : festoon
✅️ اسم ( noun ) : festoon / festoonery
✅️ صفت ( adjective ) : _
✅️ قید ( adverb ) : _
گل آذین کردن
گُل ریسه ( معماری - نقش برجسته های شکل دسته ی گل )
ریسه ی گل
ریسه روبان
فانوس کاغذی
( منبع: فرهنگ معاصر هزاره )
جایی را با گل تزئین کردن
آراستن، تزیین کردن
To adorn with decorations ( such as ribbons, garlands, streamers,
To decorate
با گل و ربان و تاج گل آراستن
the room was festooned with balloons and streamers

بپرس