extrapolation

/ɛkˌstræpəˈleɪʃən//ɛksˌtræpəʊˈleɪʃən/

معنی: برون یابی
معانی دیگر: برون یابی

جمله های نمونه

1. He estimated his income tax bill by extrapolation from figures submitted in previous years.
[ترجمه گوگل]او صورتحساب مالیات بر درآمد خود را با برون یابی از ارقام ارائه شده در سال های گذشته برآورد کرد
[ترجمه ترگمان]او لایحه مالیات بر درآمد خود را با برونیابی از ارقام ارایه شده در سال های گذشته برآورد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. He estimate his income tax bill by extrapolation from figures submit in previous year.
[ترجمه گوگل]او صورتحساب مالیات بر درآمد خود را با برون یابی از ارقام ارائه شده در سال قبل برآورد می کند
[ترجمه ترگمان]او لایحه مالیات بر درآمد خود را با برون یابی از ارقام ارائه شده در سال گذشته برآورد می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Their age can be determined by extrapolation from their growth rate.
[ترجمه گوگل]سن آنها را می توان با برون یابی از نرخ رشد آنها تعیین کرد
[ترجمه ترگمان]سن آن ها را می توان با برون یابی از نرخ رشد آن ها تعیین کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The sources of extrapolation theory, like those of evolutionary theory generally, are numerous.
[ترجمه گوگل]منابع نظریه برون یابی، مانند منابع نظریه تکاملی به طور کلی، متعدد است
[ترجمه ترگمان]منابع نظریه برون یابی، مانند نظریه تکاملی به طور کلی، متعدد هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. By extrapolation it is concluded that today's rising income levels generate increased demand for services compared with manufactured goods.
[ترجمه گوگل]با برون یابی نتیجه گیری می شود که افزایش سطح درآمد امروزی باعث افزایش تقاضا برای خدمات در مقایسه با کالاهای تولیدی می شود
[ترجمه ترگمان]با برون یابی به این نتیجه می رسیم که افزایش سطح درآمد امروز تقاضا برای خدمات در مقایسه با کالاهای تولید شده را افزایش می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. This is a quite extraordinary extrapolation from experience.
[ترجمه گوگل]این یک برون یابی کاملاً خارق العاده از تجربه است
[ترجمه ترگمان]این یک برون یابی فوق العاده از تجربه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. A few astronomers have raised doubts about this extrapolation from ordinary galaxies to all extragalactic objects.
[ترجمه گوگل]چند ستاره شناس در مورد این برون یابی از کهکشان های معمولی به همه اجرام برون کهکشانی تردیدهایی را مطرح کرده اند
[ترجمه ترگمان]چند ستاره شناسان در مورد این برون یابی از کهکشان های معمولی به همه اشیا extragalactic شک کرده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. This negative knowledge could be valuable. extrapolation 104 Here the forecast extends the present trends into the future.
[ترجمه گوگل]این دانش منفی می تواند ارزشمند باشد برون یابی 104 در اینجا پیش بینی روندهای فعلی را به آینده گسترش می دهد
[ترجمه ترگمان]این دانش منفی می تواند ارزشمند باشد برون یابی ۱۰۴ در اینجا پیش بینی گرایش ها فعلی را به آینده بسط می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. This extrapolation could be customized features could be changed and added or subtracted hence the term.
[ترجمه گوگل]این برون یابی می تواند ویژگی های سفارشی شده باشد که می توان تغییر داد و اضافه یا کم کرد، از این رو این اصطلاح
[ترجمه ترگمان]این برون یابی می تواند ویژگی های سفارشی شده باشد و در نتیجه ترم اضافه یا کم شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. This paper presents an extrapolation formula that considers the move acceleration of typhoon centre.
[ترجمه گوگل]این مقاله یک فرمول برون یابی ارائه می کند که شتاب حرکت مرکز توفون را در نظر می گیرد
[ترجمه ترگمان]این مقاله یک فرمول برون یابی ارائه می کند که شتاب حرکت مرکز typhoon را بررسی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. In itself, such extrapolation is hardly fatal.
[ترجمه گوگل]به خودی خود، چنین برون یابی به سختی کشنده است
[ترجمه ترگمان]در خود این برون یابی به سختی مهلک است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Combining the three existing methods, i. e., extrapolation, grey forecast and artificial neutral network, a linear combination model for load forecasting is established in this paper.
[ترجمه گوگل]ترکیب سه روش موجود، i e, برون یابی، پیش بینی خاکستری و شبکه خنثی مصنوعی، یک مدل ترکیبی خطی برای پیش بینی بار در این مقاله ایجاد شده است
[ترجمه ترگمان]ترکیب سه روش موجود، i ای در این مقاله یک مدل ترکیبی خطی برای پیش بینی بار در این مقاله ایجاد شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. His estimate of half a million HIV positive cases was based on an extrapolation of the known incidence of the virus.
[ترجمه گوگل]تخمین او از نیم میلیون مورد HIV مثبت بر اساس برون یابی شیوع شناخته شده این ویروس بود
[ترجمه ترگمان]برآورد او از نیم میلیون مورد مثبت اچ آی وی براساس برون یابی شیوع شناخته شده این ویروس بوده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Arguments such as Younge's are apparently intended to forestall any extrapolation to racial differences in intelligence.
[ترجمه گوگل]استدلال هایی مانند استدلال یانگ ظاهراً برای جلوگیری از هرگونه برون یابی تفاوت های نژادی در هوش است
[ترجمه ترگمان]بحث هایی مانند Younge ها ظاهرا برای ممانعت از هر گونه برون یابی تا تفاوت های نژادی در هوش طراحی شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

برون یابی (اسم)
extrapolation

تخصصی

[شیمی] برون یابی
[عمران و معماری] برونیابی
[برق و الکترونیک] برون یابی
[زمین شناسی] برون یابی ،تخمین اندازه یک تابع در بیرون از قلمرو نمونه برداری آن.
[بهداشت] برونیابی
[ریاضیات] درج مقادیر برون مرزی، روند گذشته، برونیابی، برون یابش، پیش بینی، تخمین مجهول از معلوم
[پلیمر] برون یابی
[آمار] برون یابی
[آب و خاک] برونیابی

انگلیسی به انگلیسی

• act of guessing or inferring
extrapolation is the act or process of extrapolating; a formal word
an extrapolation is a quantity, idea, or calculation which is the result of extrapolating from existing ones; a formal word

پیشنهاد کاربران

( ریاضیات )
برون یابی.
پیش بینی یا تخمین یک مقدار یا نتیجه بر اساس داده های موجود است. این کار با استفاده از یک مدل ریاضی یا آماری انجام می شود که از داده های موجود برای شناسایی الگوها و روابط استفاده می کند.
BUSINESS ENGLISH
The process of using existing information to discover what is likely to happen or be true in the future
در کسب و کار/ فرآیند استفاده از/ بکارگیری اطلاعات موجود برای کشف آنچه در آینده ممکن است اتفاق بیفتد یا حقیقت داشته باشد
...
[مشاهده متن کامل]

extrapolation of sth/ The bank expects inflation to overshoot target in two years, but this is only an extrapolation of past trends
extrapolation from sth / Extrapolation from the past into the future is a poor guide for strategic business planning

منابع• https://dictionary.cambridge.org/dictionary/english/extrapolation?q=Extrapolation
گمان، ظن، وهم
گمان کردن
Extrapolate . v. to infer unkown information from known information.
قیاس
سنجش
برآورد
known data or experience of an area not known or experienced so as to use to arrive at a usually conjectural knowledge of the unknown area
Conclusion
an act or instance of inferring an unknown from something that is known
...
[مشاهده متن کامل]

نمونه/مثال/ مقیاس/دیتا های شناخته شده برای فهمیدن ناشناخته ها. . .

استخراج
پیش بینی
روند یابی
برون یابی روندها
برون یابی فرایندها
استخراج
استنتاج
تعمیم

بپرس