extenuation


معنی: کاستی، کمی، نازکی
معانی دیگر: (به ویژه در مورد جرم و غیره) تخفیف

جمله های نمونه

1. he pleaded insanity in extenuation of his crime
او برای کاهش جرم خود ادعای دیوانگی کرد.

2. Counsel pleaded the accused's age in extenuation of his actions.
[ترجمه گوگل]وکیل مدافع در تخفیف اقدامات متهم، سن متهم را مطرح کرد
[ترجمه ترگمان]مشاور، سن متهم را تخفیف داده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. We will be guilty of criminal negligence, without extenuation, if we permit future famines.
[ترجمه گوگل]اگر قحطی‌های آینده را مجاز بدانیم، بدون کم‌کم‌سازی مجرم خواهیم بود
[ترجمه ترگمان]اگر به قحطی آینده اجازه دهیم، به سهل انگاری مجرمانه محکوم خواهیم شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. It was a comfort to him, this extenuation.
[ترجمه گوگل]این آرامش برای او بود
[ترجمه ترگمان]برایش مایه تسلای خاطر بود، این تخفیف را
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The lawyer pleaded his client's youth in extenuation of the crime.
[ترجمه گوگل]وکیل از جوان موکلش برای تخفیف جرم درخواست کرد
[ترجمه ترگمان]وکیل به جوانان موکلش التماس کرد تا این جرم را تخفیف دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. He pleaded circumstances in extenuation of his guilt.
[ترجمه گوگل]او شرایطی را برای تخفیف گناه خود اعلام کرد
[ترجمه ترگمان]او شرایط را برای تخفیف گناه خود آماده کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. He pleaded poverty in extenuation of ( ie as an excuse for ) the theft.
[ترجمه گوگل]او در کاهش (یعنی بهانه ای برای) دزدی، فقر را مدعی شد
[ترجمه ترگمان]او از فقر در تخفیف (مثلا به عنوان بهانه ای برای دزدی)درخواست کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Miss Glover could allow no extenuation of her crime.
[ترجمه گوگل]دوشیزه گلاور نمی‌توانست اجازه دهد که جنایتش کم شود
[ترجمه ترگمان]دوشیزه کرافرد می توانست از این جنایت جلوگیری کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. He always said the same thing in extenuation of the circumstance.
[ترجمه گوگل]همیشه در تخفیف شرایط همین را می گفت
[ترجمه ترگمان]همیشه همین حرف را می زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Judge: Do you have anything to say in mitigation or extenuation before I pass sentence?
[ترجمه گوگل]قاضی: قبل از صدور حکم در تخفیف یا تخفیف حرفی برای گفتن دارید؟
[ترجمه ترگمان]جناب دیوان بیگی، قبل از اینکه جمله ام را تمام کنم، تخفیف یا تخفیف بدهید؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

کاستی (اسم)
defect, deficiency, fault, flaw, shortcoming, extenuation

کمی (اسم)
deficiency, exiguity, piece, peep, rarity, extenuation, paucity, insignificance, insufficiency, insignificancy, infrequency, insufficience, soupcon

نازکی (اسم)
frangibility, extenuation

انگلیسی به انگلیسی

• offering of excuses or reasons to lessen the seriousness of an action

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : extenuate
✅️ اسم ( noun ) : extenuation
✅️ صفت ( adjective ) : extenuating
✅️ قید ( adverb ) : _

بپرس