exploration


معنی: شناسایی، اکتشاف، سیاحت اکتشافی، استکشاف
معانی دیگر: جهان پژوهی، بازیابی، یابش

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: the act or an instance of exploring; inquiry; examination.
مشابه: canvass, inquiry

- an exploration of the possible alternatives
[ترجمه گوگل] کاوش در مورد جایگزین های ممکن
[ترجمه ترگمان] یک اکتشاف در مورد جایگزین های ممکن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: the act of exploring previously unknown areas.

جمله های نمونه

1. arctic exploration
اکتشاف شمالگان

2. lunar exploration
اکتشاف ماه

3. the exploration of africa's western coasts
اکتشاف سواحل غربی افریقا

4. undersea exploration
اکتشاف در زیر دریا

5. the charter for oil exploration in the persian gulf
امتیاز کشف نفت در خلیج فارس

6. their pioneering efforts in space exploration
کوشش های پیشتازانه ی آنها در اکتشاف فضا

7. he was attracted by long shots, such as exploration in search of buried treasures
او جلب کارهایی می شد که احتمال کامیابی در آنها کم بود،مانند کاوش برای کشف گنج های مدفون

8. The Elizabethan age was a time of exploration and discovery.
[ترجمه اولیس کوچولو ] عصر الیزابت دوره ی تحقیق و اکتشاف بود.
|
[ترجمه گوگل]عصر الیزابت زمان اکتشاف و کشف بود
[ترجمه ترگمان]عصر الیزابت زمان اکتشاف و اکتشاف بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Extensive exploration was carried out using the latest drilling technology.
[ترجمه گوگل]اکتشافات گسترده با استفاده از آخرین فناوری حفاری انجام شد
[ترجمه ترگمان]اکتشافات گسترده با استفاده از آخرین فن آوری حفاری انجام شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The exploration leader sent a fellow to go ahead to see if the road was clear.
[ترجمه گوگل]رهبر اکتشاف یکی را فرستاد تا ببیند آیا جاده صاف است یا نه
[ترجمه ترگمان]رهبر اکتشافات یک نفر را به سمت جلو فرستاد تا ببیند جاده صاف است یا نه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. I looked forward to the exploration of their theories.
[ترجمه گوگل]من مشتاقانه منتظر کاوش در نظریه های آنها بودم
[ترجمه ترگمان]من مشتاقانه منتظر بررسی نظریه های آن ها بودم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The young scientists encountered many difficulties during their exploration.
[ترجمه گوگل]دانشمندان جوان در طول اکتشاف خود با مشکلات زیادی مواجه شدند
[ترجمه ترگمان]دانشمندان جوان در طی کاوش خود با مشکلات زیادی مواجه شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Oryx is a Dallas-based oil and gas exploration and production concern.
[ترجمه گوگل]Oryx یک شرکت اکتشاف و تولید نفت و گاز در دالاس است
[ترجمه ترگمان]Oryx یک اکتشاف نفت و اکتشاف نفت بر پایه دالاس است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The bad weather multiplied the danger of their exploration.
[ترجمه گوگل]هوای بد خطر اکتشاف آنها را چند برابر کرد
[ترجمه ترگمان]آب و هوای بد، خطر اکتشاف آن ها را چند برابر کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Their team will undertake exploration for oil.
[ترجمه گوگل]تیم آنها اکتشاف نفت را انجام خواهد داد
[ترجمه ترگمان]تیم آن ها اکتشاف نفت را انجام خواهد داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

شناسایی (اسم)
identity, recognition, cognizance, identification, reconnaissance, exploration

اکتشاف (اسم)
detection, reconnaissance, exploration, discovery, finding

سیاحت اکتشافی (اسم)
exploration

استکشاف (اسم)
exploration

تخصصی

[عمران و معماری] کاوش - پویش - پویه - شناسایی درجا - پی جویی محلی - پیگیری محلی
[زمین شناسی] بررسی محلی، شناسایی محلی
[معدن] اکتشاف (عمومی اکتشاف)

انگلیسی به انگلیسی

• examination, checking; traveling to unknown lands

پیشنهاد کاربران

بهره برداری
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : explore
✅️ اسم ( noun ) : exploration / explorer
✅️ صفت ( adjective ) : exploratory
✅️ قید ( adverb ) : _
کشف
رویکرد exploration - exploitation : بهره برداری - کشف
هر زمان که با امتحان کردن چیزها در مورد جهان بیاموزید، موازنه اکتشاف یا بهره برداری یک معضل اساسی است. دوراهی بین انتخاب آنچه می دانید و چیزی نزدیک به آنچه انتظار دارید exploitation ( بهره برداری ) و انتخاب چیزی است که در مورد آن مطمئن نیستید و احتمالاً یادگیری بیشتر دارد exploration ( کشف ) است.
...
[مشاهده متن کامل]

یافته ها
سیر تحول ( شخصیت )
بازدید، جلسه بازدید و بررسی، کندوکاو، گشت و گذار
کاوش، جست و جو ( یادگیری تقویتی )
درپزشکی به معنای راهی برای درمان یا درمان
Description
پژوهش
کنکاش
کاوش
بررسی، تحقیق، کندوکاو
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٣)

بپرس