excise


معنی: مالیات غیر مستقیم، مالیات کالاهای داخلی، قطع کردن، مالیات بستن بر، شکافتن
معانی دیگر: (در اصل) مالیات، باژ، ساو، ستام، مالیات غیر مستقیم (مانند مالیات بر مواد خوراکی و سیگار و بنزین)، ناراست باژ (excise tax هم می گویند)، (حق الامتیازی که برای بهره برداری از برخی منابع یا پرداختن به برخی فعالیت ها به دولت پرداخت شود) عوارض، مالیات بهره برداری، (جراحی) بریدن ودرآوردن (غده یا عضو بدن)، برآری کردن، (از متن نوشتار یا فیلم و غیره) حذف کردن، ستردن

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a tax levied on the manufacture or sale of certain goods within a nation or state.
مشابه: levy

- The state may increase the excise on alcoholic beverages.
[ترجمه گوگل] دولت ممکن است مالیات غیر مستقیم برای مشروبات الکلی را افزایش دهد
[ترجمه ترگمان] دولت ممکن است مالیات نوشیدنی های الکلی را افزایش دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: a tax levied on those obtaining licenses to perform certain jobs, sports, or the like; licensing fee.
مشابه: levy
فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: excises, excising, excised
• : تعریف: to levy an excise tax on.
فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: excises, excising, excised
مشتقات: excisable (adj.), excision (n.)
• : تعریف: to remove by or as though by cutting; cut out.
مشابه: trim

جمله های نمونه

1. Customs and excise receipts rose 5 per cent.
[ترجمه گوگل]دریافتی های گمرکی و مالیات غیر مستقیم 5 درصد افزایش یافت
[ترجمه ترگمان]درآمد گمرک و گمرک ۵ درصد افزایش یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The excise on beer was increased under the last government.
[ترجمه گوگل]مالیات غیر مستقیم آبجو در دولت گذشته افزایش یافت
[ترجمه ترگمان]مالیات آبجو در آخرین دولت افزایش یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The abolition of excise duty in 185heralded a period of growth and prosperity for the soap industry.
[ترجمه گوگل]لغو عوارض مالیات غیر مستقیم در سال 185 یک دوره رشد و شکوفایی را برای صنعت صابون نشان داد
[ترجمه ترگمان]لغو عوارض گمرکی در ۱۸۵، حاکی از یک دوره رشد و رونق صنعت صابون بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. H M Customs and Excise confirmed yesterday that they had to be implemented by 1 January 1990.
[ترجمه گوگل]گمرک و مالیات H M دیروز تأیید کردند که باید تا 1 ژانویه 1990 اجرا شوند
[ترجمه ترگمان]گمرک و گمرک روز گذشته تایید کردند که باید تا ۱ ژانویه ۱۹۹۰ اجرا شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. No obvious explanation was available and Customs and Excise raised an assessment.
[ترجمه گوگل]هیچ توضیح واضحی در دسترس نبود و گمرک و مالیات غیرمجاز ارزیابی را مطرح کردند
[ترجمه ترگمان]هیچ توضیح آشکاری در دسترس نبود و گمرک و گمرک یک ارزیابی را مطرح کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Customs and Excise men investigating the import of obscene material swooped on the home of bearded Paul Bradburn.
[ترجمه گوگل]مردان گمرک و امور مالیاتی که در حال بررسی واردات مواد زشت و ناپسند بودند، به خانه پل بردبرن ریش دار حمله کردند
[ترجمه ترگمان]ماموران گمرک و گمرک در حال بررسی وارد کردن مواد مستهجن از خانه پاول Bradburn بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The excise tax, a provision in the bill, will go into effect seven days later.
[ترجمه گوگل]مالیات غیر مستقیم، ماده ای در این لایحه، هفت روز بعد اجرایی می شود
[ترجمه ترگمان]مالیات غیرمستقیم، که در این لایحه ارائه می شود، هفت روز بعد به اجرا در خواهد آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. This means that excise duty revenue from alcoholic drinks is not buoyant.
[ترجمه گوگل]این به این معنی است که درآمد مالیات غیر مستقیم از مشروبات الکلی شناور نیست
[ترجمه ترگمان]این به این معنی است که مالیات بر درآمد از نوشیدنی های الکلی، شناور نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The present one left vehicle excise duties at £100, unchanged for the fifth year running.
[ترجمه گوگل]در حال حاضر عوارض مالیات غیر مستقیم خودرو در 100 پوند باقی مانده است، بدون تغییر برای پنجمین سال متوالی
[ترجمه ترگمان]در حال حاضر قیمت یک وسیله نقلیه در ۱۰۰ پوند در سال پنجم تغییر نکرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The excise officer measures the amount of fermentable material - malt and other sugars - in the wort.
[ترجمه گوگل]افسر مالیات مقدار مواد قابل تخمیر - مالت و سایر قندها - را در مخمر اندازه گیری می کند
[ترجمه ترگمان]این مامور مالیات مقدار قابل تخمیر، مالت و دیگر قندها را در wort اندازه گیری می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Even in the eighteenth century excise returns reveal that 12 big London breweries accounted for 25 percent of the national production.
[ترجمه گوگل]حتی در قرن هجدهم بازده مالیات غیر مستقیم نشان می دهد که 12 کارخانه بزرگ آبجوسازی لندن 25 درصد از تولید ملی را تشکیل می دادند
[ترجمه ترگمان]حتی در قرن هجدهم، excise نشان داد که ۱۲ کارخانه بزرگ London ۲۵ درصد از تولید ملی را تشکیل می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Now he could no more excise it from his brain cells than he could sever his past from his future.
[ترجمه گوگل]حالا دیگر نمی‌توانست آن را از سلول‌های مغزش جدا کند تا بتواند گذشته‌اش را از آینده‌اش جدا کند
[ترجمه ترگمان]اکنون دیگر نمی توانست آن را از سلول های مغزش باز کند تا بتواند گذشته را از آینده خود جدا کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Mr. Banks Obviously Customs and Excise must be congratulated on its vigilance.
[ترجمه گوگل]آقای بانک بدیهی است که گمرک و مالیات باید به خاطر هوشیاری آن تبریک گفت
[ترجمه ترگمان]آقای بنکس ظاهرا گمرک و گمرک باید از هوشیاری خود تبریک بگویند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The indirect taxes are collected by Customs and Excise.
[ترجمه گوگل]مالیات غیرمستقیم توسط گمرک و مالیات وصول می شود
[ترجمه ترگمان]مالیات غیرمستقیم با گمرک و گمرک جمع آوری می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Meanwhile Customs and Excise is celebrating what it believes to be a significant blow to the drugs trade.
[ترجمه گوگل]در همین حال گمرک و امور مالیاتی در حال جشن گرفتن چیزی است که معتقد است ضربه مهمی به تجارت مواد مخدر است
[ترجمه ترگمان]در همان حال، گمرک و گمرک آنچه را که باور دارد ضربه قابل توجهی به تجارت مواد مخدر است را جشن می گیرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

مالیات غیر مستقیم (اسم)
excise, indirect tax

مالیات کالاهای داخلی (اسم)
excise

قطع کردن (فعل)
ablate, cut off, cut, disconnect, interrupt, intercept, out, rupture, burst, cross, operate, flick, excise, cleave, fell, discontinue, traverse, intermit, exsect, excide, exscind, hew, leave off, put by, retrench, skive, stump, snip off

مالیات بستن بر (فعل)
levy, assess, excise, impose, scot

شکافتن (فعل)
fracture, rift, dispart, excise, split, rive, pierce, chink, slot, cleave, hackle, slit, fission, rip

انگلیسی به انگلیسی

• tax levied on the manufacture or sale of a product within a country
cut out, cut off; remove; impose an excise tax
excise is a tax that the government of a country puts on goods produced for sale in that country; a technical term.

پیشنهاد کاربران

✅ توضیح و تفسیر انگلیسی: to cut out
[پزشکی] بریدن و خارج کردن، قطع کردن
برش به سمت خارج
بریدن و خارج ساختن

حذف کردن، پاک کردن، کنار گذاشتن، از شرش خلاص شدن،
get rid of, divest, dispose of, cut out, remove
, delete , cross out
it’s fine when that person is someone you can excise from your contact list, whose existence doesn’t impact on you on a daily basis.
excise tax - مالیات بر فروش ( در ایران به شکل کلی از همه نوع کالاها تحت عنوان مالیات بر ارزش افزوده دریافت می شود ) . این مالیات توسط فروشنده بسته به میزان خرید از برخی کالاها از خریدار اخذ می شود که فروشنده
...
[مشاهده متن کامل]
قبلاً آن را به دولت پرداخت کرده است و فروشنده بخشی یا کل این بار مالیاتی را بسته به امکان ( البته در یک اقتصاد بازارآزاد ) به خریدار منتقل می کند. از جمله مالیات های غیر مستقیم است که مؤدی مالیاتی به طور غیر مستقیم با دولت طرف می شود دولت به طور مستقیم ( مانند مالیات بر درآمد ) با مؤدی طرف نیست. در ایران مالیات بر دخانیات به طور خاص، در آمریکا و اروپا از مشروبات الکلی و بنزین از جمله این نوع مالیات هستند.

بپرس