exchanger


مبادله کننده، صراف

جمله های نمونه

1. It is thus possible that the two exchangers have distinct functional roles and are selectively regulated.
[ترجمه گوگل]بنابراین ممکن است که دو مبدل نقش های عملکردی مجزایی داشته باشند و به طور انتخابی تنظیم شوند
[ترجمه ترگمان]بنابراین این امکان وجود دارد که دو exchangers نقش های عملکردی متمایزی داشته باشند و به طور انتخابی منظم شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The joint effort has produced remote control fuel-rod exchangers and automatic inspection systems for radioactive welded pipes.
[ترجمه گوگل]این تلاش مشترک مبدل های میله سوخت کنترل از راه دور و سیستم های بازرسی خودکار لوله های جوش داده شده رادیواکتیو را تولید کرده است
[ترجمه ترگمان]تلاش مشترک برای کنترل از راه دور مبدل های میله ای - میله ای و سیستم های بازرسی اتوماتیک برای لوله های جوش اکتیو تولید شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Heat exchangers might also benefit from treatment with polymers.
[ترجمه گوگل]مبدل های حرارتی نیز ممکن است از درمان با پلیمرها سود ببرند
[ترجمه ترگمان]مبدل های حرارتی نیز ممکن است از درمان با پلیمرها بهره مند شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The breech lock closure type heat exchanger is characterized by reliable sealing performance, easy dismantling and assembling, high utilization ratio of heat exchange area and small grounding.
[ترجمه گوگل]مبدل حرارتی نوع بسته شدن قفل بریچ با عملکرد آب بندی قابل اعتماد، برچیدن و مونتاژ آسان، نسبت استفاده بالا از منطقه تبادل حرارت و زمین کوچک مشخص می شود
[ترجمه ترگمان]بسته شدن کلید بسته مبدل حرارتی، با عملکرد آب بندی قابل اعتماد، جداسازی آسان و مونتاژ، نسبت استفاده زیاد از ناحیه تبادل گرما و مبنای کوچک مشخص می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The tube blocking of graphite heat exchanger is attributed to the solid gypsum in dilute phosphoric acid and the scars in the concentration process.
[ترجمه گوگل]مسدود شدن لوله مبدل حرارتی گرافیت به گچ جامد در اسید فسفریک رقیق و زخم‌ها در فرآیند غلظت نسبت داده می‌شود
[ترجمه ترگمان]مسدود شدن لوله از مبدل حرارتی گرافیت نسبت به سنگ گچ جامد در فسفریک اسید و اثر آن در فرآیند غلظت نسبت داده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. After the water plate heat exchanger should be met.
[ترجمه گوگل]پس از مبدل حرارتی صفحه آب باید ملاقات کرد
[ترجمه ترگمان]بعد از این که مبدل حرارتی صفحه آب باید برآورده شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The anti-freezing heat exchanger is arranged in a drain pan.
[ترجمه گوگل]مبدل حرارتی ضد یخ در یک ظرف تخلیه چیده شده است
[ترجمه ترگمان]مبدل حرارتی ضد یخ در یک ماهی تابه ریخته می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The structure and performance characteristics of shell heat exchanger corrugated plate are introduced.
[ترجمه گوگل]ساختار و ویژگی های عملکرد صفحه موجدار مبدل حرارتی پوسته معرفی شده است
[ترجمه ترگمان]ساختار و مشخصه های عملکرد صفحه چین دار مبدل حرارتی پوسته معرفی شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. In thermodynamic system, heat exchanger is in higher proportion in gross investment of an enterprise, and the performance of heat exchanger directly influences thermal economy.
[ترجمه گوگل]در سیستم ترمودینامیکی، مبدل حرارتی نسبت بیشتری در سرمایه گذاری ناخالص یک شرکت دارد و عملکرد مبدل حرارتی به طور مستقیم بر اقتصاد حرارتی تأثیر می گذارد
[ترجمه ترگمان]در سیستم ترمودینامیکی، مبدل حرارتی نسبت به سرمایه گذاری ناخالص یک شرکت بیشتر است و عملکرد مبدل حرارتی مستقیما بر اقتصاد حرارتی تاثیر می گذارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The joints behave as the conduits of a subsurface heat exchanger.
[ترجمه گوگل]اتصالات مانند مجرای یک مبدل حرارتی زیرسطحی عمل می کنند
[ترجمه ترگمان]این اتصالات به صورت مجرای مبدل حرارتی زیرزمینی عمل می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The United States is the second most popular destination for its exchangers, representing about 20 percent of houses listed.
[ترجمه گوگل]ایالات متحده دومین مقصد محبوب برای مبدل های خود است که حدود 20 درصد از خانه های فهرست شده را تشکیل می دهد
[ترجمه ترگمان]ایالات متحده دومین مقصد محبوب برای exchangers است که حدود ۲۰ درصد از خانه ها را تشکیل می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. This can sometimes be avoided by the use of a newly developed stent exchanger.
[ترجمه گوگل]گاهی اوقات می توان با استفاده از یک مبدل استنت جدید ساخته شده از این امر جلوگیری کرد
[ترجمه ترگمان]این کار گاهی اوقات می تواند با استفاده از یک مبدل stent که به تازگی توسعه یافته است، اجتناب شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The working principle of a bootstrap air cycle refrigeration components is described in detail, such as compressor, turbine, shaft and internal heat exchanger.
[ترجمه گوگل]اصول کار اجزای تبرید چرخه هوا بوت استرپ به تفصیل شرح داده شده است، مانند کمپرسور، توربین، شفت و مبدل حرارتی داخلی
[ترجمه ترگمان]اصل کاری اجزای تبرید چرخه هوای بوت استرپ به صورت دقیق، مانند کمپرسور، توربین، شفت و مبدل حرارتی داخلی توصیف شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. A single U-tube is the most common type of ground heat exchange in Ground Coupled Heat Pump (GCHP) system, and ground heat exchanger is an important component of the GCHP system.
[ترجمه گوگل]یک لوله U منفرد رایج ترین نوع تبادل حرارت زمین در سیستم پمپ حرارتی جفت شده زمینی (GCHP) است و مبدل حرارتی زمین یکی از اجزای مهم سیستم GCHP است
[ترجمه ترگمان]یک لوله U - لوله ای رایج ترین نوع تبادل گرمایی زمینی است که به همراه سیستم پمپ حرارتی (GCHP)و مبدل حرارتی زمینی جز مهمی از سیستم GCHP هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[شیمی] تبادلگر
[مهندسی گاز] مبدل

انگلیسی به انگلیسی

• one who exchanges, money changer

پیشنهاد کاربران

بپرس