exchange student


دانشجوی مبادله ای، دانشجوی گیرودادی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a student who attends high school in a foreign country, while a student from that country studies in the country of the first.

انگلیسی به انگلیسی

• foreign student, student who studies in a school or university outside of his native country (often as part of an organized program between two particular schools)

پیشنهاد کاربران

** بورسیه تحصیلی
متداولترین معنا "بورسیه تحصیلی" است.
حالا با توجه به بافت متن ممکنه منظور کسی باشه که:
* از طرف دولت بورس شده،
* یا با هزینه شخصی بورسیه گرفته،
* یا بورس رایگان ( فرصت مطالعاتی از دانشگاه مقصد ) دریافت کرده است.
...
[مشاهده متن کامل]

a student who goes to a foreign country to study, usually as a part of a programme

دانشجوی مهمان
A student that go to another country to learn something
دانش آموز جایگزین
A student who visits another country
کتاب ساپریمنتری 6 صفحه ی 62
دانش آموز یا دانشجویی که می خواهد در کشور دیگر درس بخواند و یک خانواده از همان کشور خرج تحصیلش را میدهد
خب ببینین نمیشه توی فارسی با یک یا دو کلمه توضیحش داد این فرد مثلا یا خودش دوست داره درساش رو در کشور های مختلف بخونه یا مثلا پدرش دیپلمات هست و باید همش به کشور های مختلف سفر کنن و به خاطر همین توی چند کشور باید درس بخونه . پس نمیتونیم قاطع بگیم بورسیه یا جهانگرد
دانش اموزی که برای مدت تقریبا یک ترم تحصیلی به خارج کشور میره و مدتی یک خانواده که اتاقی اضافه یا خانه ای بزرگ دارگ از او نگهداری میکنن ( غذا پختن برای دانش اموز و. . . . . . )
دانش اموز بورسیه ای

دانش آموز جهان گرد

دانشجوی انتقالی
دانش جویی که از جای به جای دیگه برا درس خوندن میره
دانش اوزی که با بورسیه مهاجرت کرده
. A student from another country
دانش آموز انتقالی.
مثال:
This exchange student is so kind because she helped . me to do my homework

دانش آموز انتقال یافته به کشوری غیر از کشور خودش
. A student 🎓 who visit another country

دانشجوی خارجی
جابجائی دانشجو
این برای کسانیه که جمله می خوان. .
We can say most of the best part are exchange student.
ما می تونیم بگیم که اکثر نخبه ها بورسیه هستن
دانش آموز جهان گرد. A student who visit another country
She is exchange student and she visit another countries for research in his professions
سلام دوستان اینم یک مثال برای کلمه ی مورد نظرتون🤗
معنی کلمه:
A student who visit another country
دانش اموزی که دوست دارد در کشور دیگر درس بخواند اما خانواده اش امکان سفر به آن کشور را ندارند به همین دلیل اون در موسسه های مختص به آن ثبت نام میکند و در کشور دلخواه خود درس میخواند و یک خانواده او را برای مدت مشخص به سر پرستی میگیرند. . .
اگه میشه بی زحمت یه مثال در مورد کلمه ی exchange student بنویسید.
با تشکر❤🙏
دانشجو یا دانش اموزی که به کشوری برای ادامه تحصیل میره
مبادلهی دانش آموز بین مدارس

شخصی که برای ادمه تحصیل به خارج از کشور رفته
معنی هم : دانش آموزی که از کشوری به کشور دیگر برای تحصیل میرود.
Noun - countable :
دانشجو یا دانش آموز مهمان
کسی که برای مدت کوتاهی، جهت ادامه تحصیل به خارج از کشور مسافرت می کند.
دانشجویی که به وسیله بورسیه به کشوری سفر میکنند

دانشــ آموز یآ دانشــ جویے کـــ بدلیلــ تحصیلــ بہ مکانے دیگر مہآجرتــ میکند: )
دانش آموزی که مهاجرت تحصیلی انجام داده
دانشجو یا دانش اموزی که برای درسش به کشور های دیگر می رود

دانش آموز تازه وارد ، دانش آموز جهانگرد، دانش آموز انتقالی
معنیsuplementary :دانش آموزی که از کشور دیگری آمده
دانش آموز جهانگرد و بورسیه ای
دانش اموز یا دانشجویی که برای درسش به کشور های دیگه میره
دانشجوی خارجی
دانشجویی که از یک کشوری انتقال یافته است به کشوری دیگر ( بورسیه ) دوستان از کتاب تقلید نکنید
دانش آموزش انتقال یافته
دانش آموز یا دانشجو که به دلیل بورسیه به جایی دیگر سفر میکند
دانش آموز یا دانشجوی انتقال یافته از کشوی دیگر📚✏
دانش آموز سفر کننده
دانش آموز انتقالی
a student who goes to another country share what in our country

a student who visits another country
a student who visits another counry
دانش آموز انتقال یافته به مدرسه ای جدید از کشوری دیگر که با خانواده ای قریبه در آنجا زندگی میکند.
دانش اموز بورسیه و یا جهاد
دانش آموز جهانگرد، دانش آموز بورسیه

دانش آموز بورسیه
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٤٦)

بپرس