examinee

/ɪɡˌzæmɪˈniː//ɪɡˌzæmɪˈniː/

(کسی که امتحان می دهد) امتحان دهنده، آزمون شونده، ممتحن، امتحان کننده، بازپرس، بازجو، بازرس

جمله های نمونه

1. Ten of the examinees were failed.
[ترجمه گوگل]ده نفر از آزمون شوندگان مردود شدند
[ترجمه ترگمان]ده تا از the شکست خورده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Most examinees belong to the first class, most examiners to the third.
[ترجمه گوگل]بیشتر آزمون شوندگان به کلاس اول تعلق دارند، بیشتر ممتحنین به دسته سوم تعلق دارند
[ترجمه ترگمان]اکثر examinees متعلق به طبقه اول هستند که اکثر examiners تا سوم هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. An examinee can be tested on a selection of different clinical cases.
[ترجمه گوگل]یک معاینه شونده را می توان بر روی مجموعه ای از موارد مختلف بالینی آزمایش کرد
[ترجمه ترگمان]یک امتحان شونده می تواند در یک انتخاب از موارد مختلف بالینی مورد آزمایش قرار گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. An examinee spot performance in the interpretation test is determined by both linguistic and extra - linguistic factors.
[ترجمه گوگل]عملکرد نقطه ای آزمون شونده در آزمون تفسیر توسط عوامل زبانی و برون زبانی تعیین می شود
[ترجمه ترگمان]یک امتحان شونده در آزمون تفسیر از سوی هر دو عامل زبانی و زبانی مشخص می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Examinee: Heard married the fresh child also is does not have the anus, does not tie!
[ترجمه گوگل]ممتحن: شنیده شده متاهل فرزند تازه نیز مقعد ندارد، کراوات نمی کند!
[ترجمه ترگمان]Examinee: که با کودک تازه ازدواج کرده است، مقعد هم ندارد، مقعد ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The examinee had scarcely finished the test when the bell rang.
[ترجمه گوگل]امتحان شونده به سختی امتحان را تمام کرده بود که زنگ به صدا درآمد
[ترجمه ترگمان]وقتی زنگ به صدا درآمد، The هنوز آزمایش را تمام نکرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Examinee database error check has important meaning to examinee data accuracy.
[ترجمه گوگل]بررسی خطای پایگاه داده معاینه کننده معنای مهمی برای صحت داده های مورد بررسی دارد
[ترجمه ترگمان]بررسی خطای پایگاه داده Examinee معنای مهمی برای امتحان شونده اطلاعات امتحان شونده دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Sixty percent of the examinee were very satisfied.
[ترجمه گوگل]60 درصد از شرکت کنندگان بسیار راضی بودند
[ترجمه ترگمان]شصت درصد از امتحان شونده بسیار راضی بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Key : The examinee answered the question with confidence.
[ترجمه گوگل]کلید: آزمودنی با اطمینان به سوال پاسخ داد
[ترجمه ترگمان]کلید: امتحان شونده به پرسش با اطمینان پاسخ داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Collect an accountant school to wish examinee is successful accountant of pass job card!
[ترجمه گوگل]جمع آوری یک دانشکده حسابداری برای آرزوی ممتحن بودن حسابدار موفق کارت شغلی!
[ترجمه ترگمان]یک مدرسه حسابدار را جمع کنید تا بخواهید امتحان شونده یک حسابدار موفق از کارت ویزیت شود!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Discuss the 2nd problem of the problem, requirement examinee " the main effect that the analysis points out real estate is laky to our country city " .
[ترجمه گوگل]در مورد مشکل دوم مشکل، بررسی کننده نیاز بحث کنید: "اثر اصلی که تجزیه و تحلیل نشان می دهد که املاک و مستغلات برای شهر کشور ما کم است"
[ترجمه ترگمان]با بحث در مورد مشکل دوم مشکل، \"امتحان شونده\"، تاثیر اصلی که این تجزیه و تحلیل به خارج از شهر اشاره می کند، مربوط به شهر کشورمان می باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. I am a Henan liberal arts examinee. Can 426 your school?
[ترجمه گوگل]من یک دانشجوی هنرهای لیبرال هنان هستم آیا می تواند 426 مدرسه شما؟
[ترجمه ترگمان]من یک امتحان شونده از هنرهای liberal Henan هستم می توانی به مدرسه ات ۴۲۶؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The examinee must when the interview provides the related supporting document.
[ترجمه گوگل]زمانی که مصاحبه مدارک پشتیبان مربوطه را ارائه می کند، آزمودنی باید
[ترجمه ترگمان]امتحان شونده باید زمانی که مصاحبه سند پشتیبانی مربوطه را ارائه می دهد، باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. I am examinee, how to talk without the person?
[ترجمه گوگل]من ممتحن هستم، چگونه بدون شخص صحبت کنم؟
[ترجمه ترگمان]من امتحان شونده هستم، چطور بدون فرد صحبت کنم؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• one who is examined

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : examine
✅️ اسم ( noun ) : exam / examination / examinee
✅️ صفت ( adjective ) : _
✅️ قید ( adverb ) : _
ازمون دهنده
آزمودنی

بپرس