ex post


واقعى، عملى، بوقوع پیوسته بازرگانى : به اعتبار گذشته

جمله های نمونه

1. The decisive ex post facto evidence of the benefits of union must therefore come from the united churches themselves.
[ترجمه گوگل]بنابراین، شواهد قاطع پس از واقع در مورد مزایای اتحاد باید از خود کلیساهای متحد باشد
[ترجمه ترگمان]بنابراین شواهد واقعی از مزایای اتحادیه باید خود از خود کلیساهای متحد باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Thus in principle there exist mechanisms for ex post settling up.
[ترجمه گوگل]بنابراین در اصل مکانیسم هایی برای استقرار پس از آن وجود دارد
[ترجمه ترگمان]بنابراین در اصل مکانیسم های موجود برای پست سابق وجود دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Control in most cases is ex post facto and akin to closing the stable door when the horse has bolted.
[ترجمه گوگل]کنترل در بیشتر موارد به صورت پس فاکتوری و شبیه به بستن در اصطبل زمانی است که اسب پیچ شده است
[ترجمه ترگمان]کنترل در اغلب موارد به صورت بالفعل و شبیه به بستن در اصطبل زمانی است که اسب پیچ خورده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Historically there has been too much reliance on ex post financial accountability in the form of audit reports and adhoc investigations.
[ترجمه گوگل]از لحاظ تاریخی، اتکای بیش از حد به پاسخگویی مالی پس از آن در قالب گزارش های حسابرسی و تحقیقات موقت وجود داشته است
[ترجمه ترگمان]از لحاظ تاریخی، اتکای بیش از حد به پاسخگویی مالی پس از آن به شکل گزارش ها حسابرسی و تحقیقات adhoc بوده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The model makes use of ex post profit-sharing to take place of ex ante bargaining to avoid the unavailability of contracts due to ex post Pareto change.
[ترجمه گوگل]این مدل از اشتراک سود پس از معامله برای انجام چانه زنی قبلی استفاده می کند تا از در دسترس نبودن قراردادها به دلیل تغییر پارتو پس از آن جلوگیری شود
[ترجمه ترگمان]این مدل استفاده از تقسیم سود پس از معامله را برای جلوگیری از عدم دسترسی به قرارداد به دلیل تغییر Pareto پس از Pareto انجام می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Suppose an ex post facto law makes it a criminal offense to shoot unarmed trespassers on one's property for any reason whatsoever.
[ترجمه گوگل]فرض کنید یک قانون پیشین، تیراندازی به متجاوزان غیرمسلح به اموال خود به هر دلیلی را جرم تلقی می کند
[ترجمه ترگمان]فرض کنید یک قانون پیش از این، یک جرم جنایی برای شلیک به فرد غیر مسلح به هر دلیلی برای هر دلیلی، تبدیل به یک جرم جنایی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The ex post perspective is backward looking.
[ترجمه گوگل]دیدگاه پس از آن به عقب نگاه می کند
[ترجمه ترگمان]دیدگاه پست قبلی به عقب نگاه می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. In general jurisprudence, we might associate the ex post perspective with legal formalism.
[ترجمه گوگل]در رویه قضایی عمومی، ما ممکن است دیدگاه قبلی را با فرمالیسم قانونی مرتبط کنیم
[ترجمه ترگمان]در فقه عمومی، ما می توانیم دیدگاه پست سابق را با فرمول بندی قانونی مرتبط کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Clause 3 : No Bill of Attainder or ex post facto Law shall be passed.
[ترجمه گوگل]بند 3: هیچ لایحه یا قانون پس از واقع تصویب نخواهد شد
[ترجمه ترگمان]بند ۳: هیچ لایحه Attainder یا قانون قبلی را نباید تصویب کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. But this difficulty makes the ex post settlement scheme all the more useful.
[ترجمه گوگل]اما این دشواری طرح تسویه پس از آن را بیش از پیش مفید می کند
[ترجمه ترگمان]اما این مشکل باعث می شود که طرح استقرار قبلی برای همه مفیدتر باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. No bill of attainder or ex post facto Law shall be passed.
[ترجمه گوگل]هیچ لایحه ای یا قانون پس از واقع تصویب نمی شود
[ترجمه ترگمان]هیچ لایحه ای از قانون facto یا قانون پیشین به تصویب نخواهد رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. This chapter firstly demonstrates what is Ex Post Facto, then introduces the validity of the Criminal law and Judicial decisions in terms of Time.
[ترجمه گوگل]این فصل ابتدا آنچه را که پس از عمل است نشان می دهد، سپس اعتبار قوانین کیفری و تصمیمات قضایی را از نظر زمان معرفی می کند
[ترجمه ترگمان]در این بخش ابتدا آنچه پس از آن منتشر می شود را نشان می دهد، سپس اعتبار قانون جنایی و تصمیمات قضایی را برحسب زمان معرفی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. No one can alter the fact, ex post facto.
[ترجمه گوگل]هیچ کس نمی تواند واقعیت را تغییر دهد
[ترجمه ترگمان] هیچ کس نمی تونه حقیقت رو تغییر بده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Two people may have identical opportunity sets ex ante but have different ex post outcomes.
[ترجمه گوگل]ممکن است دو نفر از قبل مجموعه فرصت های یکسانی داشته باشند اما نتایج قبلی متفاوتی داشته باشند
[ترجمه ترگمان]دو نفر ممکن است فرصت یکسانی داشته باشند اما دارای پیامدهای پست قبلی متفاوتی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• retrospective, after the event

پیشنهاد کاربران

تحقق یافته، انجام شده، مبتنی بر سوابق گذشته
مبتنی برنتایج واقعی - مبتنی بر داده های واقعی - سوابق قبلی
تاریخی، بدین معنا که در مقابل ( ex - ante ) که پیش بینی شده می باشد، می آید. مثلا داده های تاریخی، یا مربوط به گذشته و به وقع پیوسته اند
برپایه داده های راستین ( واقعی ) [و نه پیش بینی]
انجام شده بر اساس واقعیت قبلی همون سابقه قبلی
after the fact
بعد از رخداد.
بعد از وقوع.
مواردی که پس از رخداد فعلی، در صورت نیاز، مداخله متناسب صورت می گیرد یا مقرراتی وضع می شود.

مبتنی بر گذشته - مبتنی بر سوابق قبلی - گذشته گرا - متکی بر گذشته - سابقه قبلی
انجام شده
{داده} تاریخی، گذشته
واقعی، تحقیق یافته
معطوف به سابق، گذشته نگر، وابسته به گذشته، ex - post volatility نوسان گذشته نگر،
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١١)

بپرس