every inch


کاملا، از هر نظر

جمله های نمونه

1. Like sunlight penetrates every inch of skin feeling faint.
[ترجمه گوگل]مانند نور خورشید به هر اینچ از پوست نفوذ می کند احساس ضعف
[ترجمه ترگمان]انگار نور خورشید در هر اینچ پوستش نفوذ می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The police examined every inch of the house for clues.
[ترجمه Mahsa] پلیس همه جای خانه را برای پیدا کردن سرنخ ها مورد بررسی قرار داد.
|
[ترجمه سلینا] پلیس همه قسمت های خانه را بررسی کرد
|
[ترجمه گوگل]پلیس هر اینچ از خانه را برای سرنخ بررسی کرد
[ترجمه ترگمان]پلیس هر اینچ از خانه را برای سر نخ بررسی می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Every inch of his arms and legs was ulcerated.
[ترجمه گوگل]هر اینچ دست و پاهایش زخم شده بود
[ترجمه ترگمان]هر اینچ از دست ها و پاهایش فلج شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Every inch of space in the tiny shop was crammed with goods.
[ترجمه گوگل]هر اینچ از فضا در مغازه کوچک مملو از اجناس بود
[ترجمه ترگمان]هر اینچ در آن مغازه کوچک پر از کالاها بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The doctor examined every inch of his body.
[ترجمه گوگل]دکتر هر اینچ از بدنش را معاینه کرد
[ترجمه ترگمان]دکتر هر اینچ بدنش را معاینه کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Let them do their worst-we'll fight them every inch of the way.
[ترجمه گوگل]بگذارید آنها بدترین کار خود را انجام دهند - ما در هر اینچ از راه با آنها مبارزه خواهیم کرد
[ترجمه ترگمان]- بگذار بدترین آن ها را انجام دهند - ما هر اینچ از این راه با آن ها مبارزه خواهیم کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. She looked every inch a vampire in her costume.
[ترجمه گوگل]او به هر اینچ یک خون آشام در لباسش نگاه می کرد
[ترجمه ترگمان]او به هر اینچی یک خون آشام در لباس او نگاه می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. He looked every inch a gentleman.
[ترجمه گوگل]او به هر اینچ یک جنتلمن نگاه می کرد
[ترجمه ترگمان]به هر وجب یک آقازاده نگاه می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Every inch of her bedroom wall is covered with photos of pop stars.
[ترجمه گوگل]هر سانتی متر از دیوار اتاق خواب او با عکس های ستاره های پاپ پوشیده شده است
[ترجمه ترگمان]هر اینچ از دیوار اتاق خواب او با عکس هایی از ستاره های پاپ پوشیده شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. He looks every inch the City businessman.
[ترجمه گوگل]او هر اینچ به تاجر شهر نگاه می کند
[ترجمه ترگمان]او به هر اینچی تاجر شهر نگاه می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Our soldiers disputed every inch of ground.
[ترجمه گوگل]سربازان ما هر وجب از زمین را مورد اختلاف قرار دادند
[ترجمه ترگمان]سربازان ما وجب به وجب زمین را مورد بحث قرار داده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Soviet forces disputed every inch of ground.
[ترجمه گوگل]نیروهای شوروی هر وجب از زمین را مورد مناقشه قرار دادند
[ترجمه ترگمان]نیروهای شوروی هر اینچ زمین را مورد اختلاف قرار دادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. She knew every inch of its twisting rambling passageways, every tree in its old lovely garden.
[ترجمه گوگل]او هر اینچ از گذرگاه های پر پیچ و خمش، هر درخت در باغ قدیمی و دوست داشتنی اش را می شناخت
[ترجمه ترگمان]هر اینچ از راه های پرپیچ و خم آن را می شناخت، هر درختی در باغ قدیمی و دوست داشتنی اش
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Every inch of my body ached after skiing.
[ترجمه گوگل]هر سانتی متر بدنم بعد از اسکی درد می کرد
[ترجمه ترگمان]بعد از اسکی روی هر اینچی بدنم درد می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. They are fighting, scratching, clawing for every inch of ground along the way.
[ترجمه گوگل]آنها در طول مسیر برای هر وجب زمین می جنگند، می خراشند، پنجه می زنند
[ترجمه ترگمان]ان ها در حال مبارزه کردن، چنگ زدن و چنگ زدن به هر وجب زمین در طول راه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• all the parts, each bit, each and every solitary portion

پیشنهاد کاربران

بپرس