eschatology

/ˌeskəˈtɒlədʒi//ˌeskəˈtɒlədʒi/

معنی: اخرت شناسی، مبحی اخرت
معانی دیگر: (بخشی از الهیات که با مرگ و قیامت و جاودانگی و داوری و غیره سروکار دارد) رستاخیز شناسی، معاد شناسی، مبحک اخرت، گفتاردرمرگ ورستاخیزو دوز وبهشت، هدف عالی یانهایی اخرت

جمله های نمونه

1. This is the epitome of the Corinthian overrealized eschatology.
[ترجمه گوگل]این مظهر آخرت شناسی بیش از حد درک شده قرنتی است
[ترجمه ترگمان]این خلاصه ای از the overrealized Corinthian است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The effervescent eschatology of sunshine and wealth had gone flat.
[ترجمه گوگل]معاد شناسی جوشان آفتاب و ثروت به هم ریخته بود
[ترجمه ترگمان]The پرهیجان آفتاب و ثروت صاف شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Holy Spirit and Eschatology in Paul.
[ترجمه گوگل]روح القدس و معاد شناسی در پولس
[ترجمه ترگمان]روح القدس و روح القدس در پل
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The question of eschatology in a biblical Pauline sense is always more than eschatological .
[ترجمه گوگل]مسئله آخرت شناسی به معنای پولسی کتاب مقدس همیشه فراتر از معاد شناسی است
[ترجمه ترگمان]سوال of در یک کتاب مقدس، همیشه بیش از eschatological است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Eschatology is about ultimate things as well as "last" things.
[ترجمه گوگل]آخرت شناسی درباره چیزهای غایی و همچنین چیزهای «آخرین» است
[ترجمه ترگمان]eschatology در مورد چیزهای نهایی و نیز \"آخرین\" است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Environmentalists have their own eschatology —a vision of a world not consumed by holy fire but returned to ecological balance by the removal of the most disruptive species in history.
[ترجمه گوگل]محیط بانان معاد شناسی خاص خود را دارند - چشم اندازی از جهانی که توسط آتش مقدس مصرف نمی شود بلکه با حذف مخرب ترین گونه های تاریخ به تعادل زیست محیطی بازگشته است
[ترجمه ترگمان]متخصصان محیط زیست eschatology خود را دارند - تصویری از دنیایی که توسط آتش مقدس مصرف نشده است، اما با حذف of گونه در تاریخ به تعادل اکولوژیکی باز می گردد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Where did this Christian tradition of historical eschatology originate?
[ترجمه گوگل]این سنت مسیحی معاد شناسی تاریخی از کجا سرچشمه گرفت؟
[ترجمه ترگمان]این سنت مسیحی از eschatology تاریخی سرچشمه می گیرد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. We must not indulge in an over-realized eschatology which leads to the triumphalistic attitude that we have already arrived.
[ترجمه گوگل]ما نباید در یک معاد شناسی بیش از حد تحقق یافته که به نگرش پیروزمندانه ای که قبلاً رسیده ایم، غرق شویم
[ترجمه ترگمان]ما نباید در یک مبحث eschatology بیش از حد شرکت کنیم که منجر به نگرش triumphalistic ای شد که ما پیش از این از راه رسیده بودیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. This is called by scholars "realized eschatology. "
[ترجمه گوگل]این توسط محققان "آخرت شناسی تحقق یافته" نامیده می شود
[ترجمه ترگمان]این امر از طریق eschatology محقق شده محقق نامیده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Christian eschatology, however, reveals that the issue of time in Spenser's poetry is far more complex than classical influence.
[ترجمه گوگل]با این حال، معاد شناسی مسیحی نشان می دهد که مسئله زمان در شعر اسپنسر بسیار پیچیده تر از تأثیر کلاسیک است
[ترجمه ترگمان]اما eschatology مسیحی نشان می دهد که مساله زمان در شعر اسپنسر پیچیده تر از تاثیر کلاسیک است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. As other branches of theology, eschatology was explained according to the private, individual, and existential method.
[ترجمه گوگل]همانند سایر شاخه های الهیات، معاد شناسی نیز بر اساس روش خصوصی، فردی و وجودی تبیین شد
[ترجمه ترگمان]به عنوان دیگر شاخه های الهیات، با توجه به روش وجودی، فردی و وجودی توضیح داده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Let's just call that "reserved eschatology. "
[ترجمه گوگل]بیایید آن را "آخرت شناسی محفوظ" بنامیم
[ترجمه ترگمان]اجازه دهید این را \"eschatology reserved\" بنامیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The starting point and end point of his Eschatology is human existence and value.
[ترجمه گوگل]نقطه شروع و پایان معاد شناسی او وجود و ارزش انسان است
[ترجمه ترگمان]نقطه شروع و نقطه پایانی of وجود انسانی و ارزشی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Tendency in church—to isolate the work of the Holy Spirit and Eschatology from one another.
[ترجمه گوگل]گرایش در کلیسا - منزوی کردن کار روح القدس و معاد شناسی از یکدیگر
[ترجمه ترگمان]Tendency در کلیسا - برای جدا کردن کار روح القدس و eschatology از یکدیگر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

اخرت شناسی (اسم)
eschatology

مبحی اخرت (اسم)
eschatology

انگلیسی به انگلیسی

• (theology) study of doctrines and beliefs pertaining to the end of the world; doctrine pertaining to the end of the world

پیشنهاد کاربران

ترجمۀ این کلمه به �فرجام شناسی� قطعاً اشتباه است. معادل انگلیسی فرجام شناسی ( teleology ) است و eschatology را می توان �معادشناسی� ترجمه کرد.
مبحثی در الهیات در خصوص وقایع آخرالزمان و فرجام تاریخ بشر
فرجام شناسی

بپرس