epilogue

/ˈepəˌlɒɡ//ˈepɪlɒɡ/

معنی: خاتمه، نطق ختامی نمایش، بخش اخر کتاب یا مقاله
معانی دیگر: سخن اخر، ختم مقاله

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a short concluding section to a literary work, often summarizing what later becomes of the characters.
متضاد: prologue
مشابه: conclusion

- We discover in the epilogue that our hero eventually returns home and finds that his sister has married his dear friend.
[ترجمه Sh] ما در بخش آخر کتاب متوجه می شویم که قهرمان ما سرانجام به خانه باز می گردد و متوجه می شود که خواهرش با دوست عزیزش ازدواج کرده است.
|
[ترجمه گوگل] در پایان متوجه می شویم که قهرمان ما در نهایت به خانه باز می گردد و متوجه می شود که خواهرش با دوست عزیزش ازدواج کرده است
[ترجمه ترگمان] ما سرانجام متوجه می شویم که قهرمان ما در نهایت به خانه بازمی گردد و متوجه می شود که خواهرش با دوست عزیزش ازدواج کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: a short speech delivered to the audience at the end of a play by one of the cast.
متضاد: prologue
مشابه: conclusion

جمله های نمونه

1. Fortinbras speaks the epilogue in Shakespeare's ` Hamlet '.
[ترجمه گوگل]فورتینبراس در «هملت» شکسپیر به پایان رسید
[ترجمه ترگمان]Fortinbras در نمایشنامه شکسپیر \"هاملت\" نیز سخن می گوید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Nevertheless the epilogue to the Pactus does provide a terminus ante quem for the compilation of the code.
[ترجمه گوگل]با این وجود، پایان نامه Pactus پایانی برای جمع آوری کد ارائه می دهد
[ترجمه ترگمان]با این وجود، epilogue به the پایانه terminus برای گردآوری این کد ارائه می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The streets seemed very much an epilogue.
[ترجمه گوگل]خیابان‌ها به‌نظر می‌رسید که یک پایان‌نامه باشد
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسید که این خیابان ها، an و epilogue است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. As an epilogue at the end of the film explains, Letterman was No. 1 in late night for 90 weeks.
[ترجمه گوگل]همانطور که در پایان فیلم توضیح داده می شود، لترمن در اواخر شب به مدت 90 هفته شماره 1 بود
[ترجمه ترگمان]به عنوان an در پایان فیلم، لترمن در اواخر شب به مدت ۹۰ هفته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. De Boer has produced an equally stimulating epilogue, collating well the topics in the book into an integrating conservation framework.
[ترجمه گوگل]دی بوئر پایانی به همان اندازه محرک ارائه کرده است، و موضوعات کتاب را به خوبی در یک چارچوب حفاظتی یکپارچه جمع آوری کرده است
[ترجمه ترگمان]De یک نمایش به همان اندازه هیجان انگیز را تولید کرده است، و همچنین موضوعات مربوط به کتاب را به یک چارچوب حفاظت یکپارچه تبدیل کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. This epilogue is included in still fewer manuscripts than the shorter prologue.
[ترجمه گوگل]این پایان نامه در نسخه های خطی کمتری نسبت به مقدمه کوتاهتر گنجانده شده است
[ترجمه ترگمان]این epilogue نیز در نسخه های خطی کم تر از مقدمه کوتاه تر گنجانده شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The epilogue claims that Childebert added six clauses and Chlothar ten.
[ترجمه گوگل]در پایان ادعا می شود که Childebert شش بند و Chlothar ده بند اضافه کرده است
[ترجمه ترگمان]The ادعا می کند که Childebert شش ماده و Chlothar ده را اضافه می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. This article include the preface, the text, the epilogue and the postscript.
[ترجمه گوگل]این مقاله شامل پیشگفتار، متن، پایان نامه و پس‌نوشته است
[ترجمه ترگمان]این مقاله شامل مقدمه، متن، the و پست اسکریپت می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The thesis comprises exordium straight matter and epilogue.
[ترجمه گوگل]این پایان نامه شامل ماده مستقیم exordium و پایان است
[ترجمه ترگمان]این پایان نامه شامل مقدمه و epilogue است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The thesis consists of introduction, text and epilogue.
[ترجمه گوگل]پایان نامه شامل مقدمه، متن و پایان نامه می باشد
[ترجمه ترگمان]این پایان نامه شامل مقدمه، متن و epilogue است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Beside the introduction, prolegomenon and the epilogue, the whole essay divided into three chapters.
[ترجمه گوگل]در کنار مقدمه و مقدمه و پایان نامه، کل مقاله به سه فصل تقسیم شده است
[ترجمه ترگمان]در کنار مقدمه، prolegomenon و the، تمام مقاله به سه فصل تقسیم شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. This update includes Book 9 and the Epilogue to the sweeping epic tale begun with the award-winning Mines of Moria expansion.
[ترجمه گوگل]این به‌روزرسانی شامل کتاب 9 و پایان داستان حماسی گسترده‌ای است که با گسترش Mines of Moria برنده جایزه آغاز شد
[ترجمه ترگمان]این به روز رسانی شامل کتاب ۹ و the به داستان حماسی فراگیر است که با جوایز برنده جایزه توسعه موریا آغاز شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The epilogue told what eventually happened to the main characters.
[ترجمه گوگل]پایان داستان اتفاقی که در نهایت برای شخصیت های اصلی رخ داد را بیان می کرد
[ترجمه ترگمان]The حکایت کرد که سرانجام چه بر سر شخصیت های اصلی آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The film consists of four stories plus epilogue, set in 19 th - century Sicily.
[ترجمه گوگل]این فیلم شامل چهار داستان به همراه پایان است که در سیسیل قرن نوزدهم اتفاق می‌افتد
[ترجمه ترگمان]این فیلم شامل چهار داستان به علاوه epilogue است که در ۱۹ قرن بعد در سیسیل برگزار شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

خاتمه (اسم)
finish, termination, close, final, end, completion, conclusion, afterword, ending, closure, finis, epilogue

نطق ختامی نمایش (اسم)
epilogue

بخش اخر کتاب یا مقاله (اسم)
epilogue

انگلیسی به انگلیسی

• concluding section added at the end of a literary work; speech delivered to the audience after the end of a play (also epilog)
an epilogue is a passage added to the end of a book or play as a conclusion.

پیشنهاد کاربران

ختم کلام
سخن پایانی
حسن ختام
epilogue ( هنرهای نمایشی )
واژه مصوب: گفتار پایانی
تعریف: گفتاری در پایان نمایش از زبان یکی از بازیگران برای نتیجه گیری اخلاقی
- بخش /فصل/ قسمت آخر کتاب که در مورد سرنوشت شخصیت های کتاب یا نمایشنامه اطلاعاتی ارائه می کند. و یا در مورد آنچه در کتاب رخ داده توضیحاتی می دهد.
- سخن پایانی کتاب
Prologue : مقدمه کتاب
به بخش پایانی کتاب گفته میشود
سخن آخر
، کلام آخر
برعکس کلمه مقدمه که در اول کتاب است
بخش پایانی
موخره
بخش آخر کتاب یا مقاله، خاتمه

بپرس