epilepsy

/ˈepəˌlepsi//ˈepɪlepsi/

معنی: حمله، بیهوشی، بیماری صرع
معانی دیگر: (پزشکی) صرع، پس افت، پس افتگی، طب بیماری صرع، غشی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
مشتقات: epileptiform (adj.), epileptoid (adj.)
• : تعریف: a nervous system disorder that causes repeated lapses in physical or mental function, often including convulsions and unconsciousness.

جمله های نمونه

1. She can't drive because she suffers from/has epilepsy.
[ترجمه کوروش شفیعی] او ( مؤنث ) نمی تواند رانندگی کند، زیرا او از بیماری صرع رنج می برد.
|
[ترجمه گوگل]او نمی تواند رانندگی کند زیرا از صرع رنج می برد / دارد
[ترجمه ترگمان]او نمی تواند رانندگی کند چون مبتلا به صرع است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. People with epilepsy and similar diseases can take pills to stabilize their condition.
[ترجمه گوگل]افراد مبتلا به صرع و بیماری های مشابه می توانند برای تثبیت وضعیت خود از قرص استفاده کنند
[ترجمه ترگمان]افراد مبتلا به صرع و بیماری های مشابه می توانند برای تثبیت وضعیت خود قرص مصرف کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Epilepsy is hereditary in her family.
[ترجمه گوگل]صرع در خانواده او ارثی است
[ترجمه ترگمان]Epilepsy در خانواده اش ارثی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Local and national epilepsy organizations can also be helpful to those experiencing employment problems or job discrimination.
[ترجمه حسین کتابدار] سازمان های محلی و ملی صرع نیز می توانند برای افرادی که مشکلات یا تبعیض شغلی ناشی از بیماری صرع دارند، یاری رسان/ مفید باشند.
|
[ترجمه گوگل]سازمان‌های محلی و ملی صرع نیز می‌توانند برای کسانی که مشکلات شغلی یا تبعیض شغلی دارند مفید باشند
[ترجمه ترگمان]سازمان های صرع محلی و ملی نیز می توانند برای افرادی که مشکلات شغلی یا تبعیض شغلی را تجربه می کنند، یاری رسان باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. It is helpful in confirming the diagnosis of epilepsy.
[ترجمه گوگل]در تایید تشخیص صرع مفید است
[ترجمه ترگمان]این کار در تایید تشخیص بیماری صرع بسیار مفید است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Paracelsus made intractable problems such as plague, syphilis, epilepsy, mental disorder, and learning disabilities central to his preoccupations.
[ترجمه حسین کتابدار] پاراسلسوس ( پزشک و کیمیاگر و گیاه شناس و ستاره شناس سوئیسی - آلمانی در دوران رنسانس ) مسائل دشوار و غامضی مانند طاعون، سیفلیس، صرع، اختلال روانی ناتوانی های یادگیری را در مرکز دغدغه های ذهنی خود قرار داد.
|
[ترجمه گوگل]پاراسلسوس مشکلات لاینحلی مانند طاعون، سیفلیس، صرع، اختلال روانی و ناتوانی های یادگیری را در مرکز مشغله های خود قرار داد
[ترجمه ترگمان]پاراسلسوس مشکلات intractable نظیر طاعون، سیفیلیس، صرع، اختلال روحی، و ناتوانی های یادگیری را مرکز اشتغالات خود قرار داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. These coupled with the family history of epilepsy prompted us to investigate with electroencephalography.
[ترجمه گوگل]این موارد همراه با سابقه خانوادگی صرع ما را بر آن داشت تا با الکتروانسفالوگرافی بررسی کنیم
[ترجمه ترگمان]این همراه با تاریخچه خانوادگی صرع، ما را بر آن داشت تا با electroencephalography تحقیق کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. A young man had epilepsy in a somewhat unusual form.
[ترجمه گوگل]مرد جوانی به شکلی غیرعادی به صرع مبتلا بود
[ترجمه ترگمان]یک مرد جوان دچار نوعی صرع غیر معمول شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Those born with it can develop mental retardation, epilepsy and blindness - sometimes years later.
[ترجمه گوگل]کسانی که با آن متولد می شوند ممکن است به عقب ماندگی ذهنی، صرع و نابینایی مبتلا شوند - گاهی اوقات سال ها بعد
[ترجمه ترگمان]افرادی که با آن متولد می شوند می توانند عقب ماندگی ذهنی، صرع و blindness را - گاهی اوقات پس از آن، گسترش دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Asthma, heart conditions, diabetes or epilepsy may expose you to special risks with watersports in the heat.
[ترجمه حسین کتابدار] ممکن است انجام ورزش های آبی در آب و هوای گرم شما را با داشتن زمینه بیماری هایی چون آسم، اختلالات مرتبط با قلب، دیابت یا صرع، در معرض خطرات خاصی قرار دهد
|
[ترجمه گوگل]آسم، بیماری های قلبی، دیابت یا صرع ممکن است شما را در معرض خطرات خاصی با ورزش های آبی در گرما قرار دهد
[ترجمه ترگمان]آسم، بیماری های قلبی، دیابت و یا صرع ممکن است شما را در معرض خطرات خاص with در گرما قرار دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Three neurological disorders are considered: tremor, dyskinesias and epilepsy.
[ترجمه گوگل]سه اختلال عصبی در نظر گرفته می شود: لرزش، دیسکینزی و صرع
[ترجمه ترگمان]سه اختلالات عصبی در نظر گرفته می شوند: لرزش، تشنج و صرع
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Arthritis, epilepsy and other conditions that worsen with the cycle would remain stable.
[ترجمه گوگل]آرتریت، صرع و سایر شرایطی که با چرخه بدتر می شوند، ثابت می مانند
[ترجمه ترگمان]ورم مفاصل، صرع و بیماری های دیگر که با چرخه بدتر می شوند پایدار می مانند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. People think that epilepsy is divine simply because they don't have any idea what causes epilepsy. But I believe that someday we will understand what causes epilepsy, and at that moment, we will cease to believe that it's divine. And so it is with everything in the universe. Hippocrates
[ترجمه گوگل]مردم فکر می کنند که صرع خدایی است فقط به این دلیل که هیچ ایده ای ندارند که چه چیزی باعث صرع می شود اما من معتقدم که روزی می‌فهمیم که چه چیزی باعث صرع می‌شود، و در آن لحظه، دیگر باور نمی‌کنیم که این امر الهی است و در مورد همه چیز در جهان همینطور است بقراط
[ترجمه ترگمان]مردم فکر می کنند که صرع به سادگی یک موهبت الهی است، زیرا آن ها هیچ ایده ای ندارند که چه چیزی موجب صرع می شود اما من معتقدم که روزی ما آنچه موجب بیماری صرع می شود را درک خواهیم کرد، و در آن لحظه، ما نمی توانیم باور کنیم که آن امری الاهی است و بنابراین همه چیز در جهان وجود دارد بقراط
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. People with epilepsy are not mad.
[ترجمه گوگل]افراد مبتلا به صرع دیوانه نیستند
[ترجمه ترگمان]مردم مبتلا به صرع دیوانه نیستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. He couldn't take that job at the zoo because of his epilepsy.
[ترجمه حسین کتابدار] به خاطر بیماری صرع، او نتوانست آن موقعیت شغلی را در باغ وحش به دست آورد.
|
[ترجمه گوگل]او به دلیل صرعش نتوانست آن شغل را در باغ وحش انجام دهد
[ترجمه ترگمان]به خاطر صرع او نمی توانست آن شغل را در باغ وحش بگیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

حمله (اسم)
fit, offense, rush, access, onset, attack, assault, offensive, onslaught, charge, onrush, spell, epilepsy, inroad, hysteria, foray, sally

بیهوشی (اسم)
fit, astonishment, stupefaction, stupidity, faint, anesthesia, trance, epilepsy, swoon, insensibility

بیماری صرع (اسم)
epilepsy

تخصصی

[بهداشت] صرع - اپیلپسی

انگلیسی به انگلیسی

• neurological disorder characterized by seizures
epilepsy is a brain condition which causes a person to lose consciousness and have fits.

پیشنهاد کاربران

a condition of the brain that causes a person to become unconscious for short periods or to move in a violent and uncontrolled way
وضعیتی در مغز که باعث می شود شخص برای مدت کوتاهی بیهوش شود یا به صورت خشونت آمیز و کنترل نشده حرکت کند.
...
[مشاهده متن کامل]

صَرع یا اپی لپسی ( در عربی صرع به معنای کشمکش است ) ( از زبان یونانی باستان به معنی تصرف کردن، تملک داشتن، یا پریشان کردن ) عبارت است از مجموعه ای از اختلالات عصبی مزمن پزشکی یا بلند مدت که با علامت تشنج مشخص می شود.
She can't drive because she suffers from/has epilepsy

منابع• https://dictionary.cambridge.org/dictionary/english/epilepsy?q=epilepsy • https://en.wikipedia.org/wiki/Epilepsy
Epilepsy : صرع ( نوعی بیماری عصبی )
Seizure : تشنج
Epileptic seizure : حمله ی صرعی ( تشنجی )
صرع یک بیماریه که باعث میشه فرد به تعداد قابل توجهی تشنج کنه ( Seizure )
تعاریف انگلیسی :
...
[مشاهده متن کامل]

🟪 EPILEPSY 🟪
noun
[noncount] medical : a disorder of the nervous system that can cause people to suddenly become unconscious and to have violent, uncontrolled movements of the body
🟪 SEIZURE 🟪
[count] medical :
an abnormal state in which you become unconscious and your body moves in an uncontrolled and violent way
توضیحات ویکیپدیا برای کلمه صرع :
بیماری عصبی انسان که منجر به تشنج می شود.
صَرع یا اپی لپسی ( در عربی صرع به معنای کشمکش است ) ( به انگلیسی: epilepsy ) ( از زبان یونانی باستان ἐπιλαμβάνειν به معنی �تصرف کردن، تملک داشتن، یا پریشان کردن� ) عبارت است از مجموعه ای از اختلالات عصبی مزمن پزشکی یا بلند مدت که با حمله صرعی مشخص می شود. این حملات ممکن است بسیار خفیف و تقریباً غیرقابل شناسایی بوده یا برعکس طولانی مدت و با لرزش شدید همراه باشد. در صرع حملات به طور مکرر روی می دهد و هیچ دلیل ثابت و مشخصی ندارد، در حالی که حملاتی را که به دلایل خاص روی می دهد، نباید به عنوان حمله صرعی تلقی کرد.
معنی :
this video has the potential to induce seizures for people with photosensitive epilepsy. if you have photosensitive epilepsy or feel you might be susceptible to a seizure do not watch this video

epilepsy ( پزشکی )
واژه مصوب: صرع
تعریف: بیماری ناشی از اختلال کارکرد مغز که مشخصۀ آن حمله‏های عودکننده با آغاز ناگهانی است
صرع
صرع، تشنج
صرع نوعی اختلال در سیستم عصبی مرکزی ( عصبی ) است که در آن فعالیت مغز غیرطبیعی می شود، این عارضه باعث تشنج یا رفتار غیر معمول، بروز احساسات عجیب و گاهی از دست دادن آگاهی می شود.
صحنه در حال حرکت
Movement

بپرس