enthalpy

/ˈenθælpiː//enˈθælpɪ/

(فیزیک) در دما، انتالپی (گرمای درونی دستگاه برحسب واحد جرم)

جمله های نمونه

1. The standard molar enthalpy of formation could have two different values depending on how we write the equation.
[ترجمه گوگل]آنتالپی مولر استاندارد تشکیل می تواند دو مقدار متفاوت داشته باشد بسته به نحوه نوشتن معادله
[ترجمه ترگمان]آنتالپی استاندارد تشکیل تشکیل می تواند دو مقدار مختلف بسته به نحوه نوشتن معادله داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Thus, energy or enthalpy change alone can not help us to predict whether a reaction will occur or not.
[ترجمه گوگل]بنابراین، تغییر انرژی یا آنتالپی به تنهایی نمی تواند به ما در پیش بینی اینکه آیا یک واکنش رخ می دهد یا خیر کمک کند
[ترجمه ترگمان]بنابراین، انرژی یا تغییرات آنتالپی به تنهایی نمی تواند به ما کمک کند پیش بینی کنیم که آیا واکنش رخ خواهد داد یا نه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Approximate measurements of the enthalpy change for reactions in solution can be made using a simple calorimeter such as a polystyrene beaker.
[ترجمه گوگل]اندازه گیری های تقریبی تغییر آنتالپی برای واکنش ها در محلول را می توان با استفاده از یک کالری متر ساده مانند یک فنجان پلی استایرن انجام داد
[ترجمه ترگمان]اندازه گیری تقریبی تغییرات آنتالپی واکنش در محلول می تواند با استفاده از calorimeter simple مانند یک ظرف پلی استایرن به دست آید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The experimental technique used for the determination of enthalpy is calorimetry.
[ترجمه گوگل]روش آزمایشی مورد استفاده برای تعیین آنتالپی کالریمتری است
[ترجمه ترگمان]تکنیک تجربی مورد استفاده برای تعیین آنتالپی - کالری سنجی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. We saw earlier in this chapter that the enthalpy change of formation was a measure of the stability of a compound.
[ترجمه گوگل]قبلاً در این فصل دیدیم که تغییر شکل گیری آنتالپی معیاری برای سنجش پایداری یک ترکیب است
[ترجمه ترگمان]ما قبلا در این فصل دیدیم که تغییرات آنتالپی تشکیل یک ترکیب را نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. But the argon plasma arc voltage, low enthalpy is not high, cutting ability is limited, and cut the air than the thickness of the cut about 25% lower.
[ترجمه گوگل]اما ولتاژ قوس پلاسما آرگون، آنتالپی کم بالا نیست، توانایی برش محدود است، و برش هوا از ضخامت برش حدود 25٪ کمتر است
[ترجمه ترگمان]اما ولتاژ آرگون، ولتاژ قوس کم، آنتالپی پایین کم است و توانایی برش محدود است و هوا را نسبت به ضخامت حدود ۲۵ درصد کاهش می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. New correlations of Excess Enthalpy is developed by combining the corresponding state principle and local components concept.
[ترجمه گوگل]همبستگی های جدید آنتالپی اضافی با ترکیب اصل حالت متناظر و مفهوم اجزای محلی ایجاد شده است
[ترجمه ترگمان]همبستگی جدید of اضافی با ترکیب اصول حالت متناظر و مفهوم مولفه های محلی توسعه داده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The general corresponding-states equation of specific enthalpy of saturated liquid wasobtained.
[ترجمه گوگل]معادله کلی حالات متناظر آنتالپی خاص مایع اشباع به دست آمد
[ترجمه ترگمان]معادله حالت کلی مربوط به آنتالپی مخصوص wasobtained مایع اشباع شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. A change in enthalpy also takes place when a change of phase occurs.
[ترجمه گوگل]هنگامی که تغییر فاز رخ می دهد، تغییر در آنتالپی نیز رخ می دهد
[ترجمه ترگمان]یک تغییر در آنتالپی نیز زمانی رخ می دهد که یک تغییر فاز رخ دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Curing shrinkage, temperature and curing enthalpy of benzoxazine based on diphenyl oxide resin were investigated.
[ترجمه گوگل]انقباض، دما و آنتالپی پخت بنزوکسازین بر پایه رزین دی فنیل اکسید مورد بررسی قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]shrinkage انقباض، دما و آنتالپی انقباض of بر پایه رزین اکسید diphenyl مورد بررسی قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. An excess enthalpy equation is established based on this thermodynamic model.
[ترجمه گوگل]یک معادله آنتالپی اضافی بر اساس این مدل ترمودینامیکی ایجاد شده است
[ترجمه ترگمان]معادله آنتالپی اضافی براساس این مدل ترمودینامیکی برقرار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. These modified starch, low dextrinize enthalpy value, low crystallinity and extremely disarrangement of structure, have a better effect of lowering blood sugar value.
[ترجمه گوگل]این نشاسته اصلاح شده، ارزش آنتالپی دکسترینیز کم، بلورینگی کم و بهم ریختگی ساختار، تأثیر بهتری در کاهش ارزش قند خون دارند
[ترجمه ترگمان]این نشاسته اصلاح شده، مقدار آنتالپی پایین، crystallinity کم و ساختار بسیار زیاد ساختار، تاثیر بهتری در کاهش مقدار قند خون دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Its high melting enthalpy results in bigger crystal size lower super - cooling and poor spinnability.
[ترجمه گوگل]آنتالپی ذوب بالای آن باعث می‌شود که اندازه کریستال بزرگ‌تر، خنک‌کننده فوق‌العاده کمتر و قابلیت چرخش ضعیف‌تر باشد
[ترجمه ترگمان]آنتالپی ذوب بالای آن باعث کاهش ابعاد بزرگ تر بلور و spinnability ضعیف می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. New of Excess Enthalpy is developed by combining the corresponding state principle and local components concept.
[ترجمه گوگل]New of Excess Enthalpy با ترکیب اصل حالت متناظر و مفهوم اجزای محلی توسعه یافته است
[ترجمه ترگمان]جدید Enthalpy اضافی با ترکیب اصول و مفهوم اجزای محلی مربوطه توسعه داده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[شیمی] آنتالپی، محتوای گرمایی
[زمین شناسی] آنتالپی مقدار ترمودینامیکی که به عنوان مجموع انرژی درونی یک توده به علاوه حاصل حجم آن ضربدر فشار، بیان می شود. مترادف: heat content (محتوای گرمایی).
[نساجی] آنتالپی

انگلیسی به انگلیسی

• sum of the internal heat in a system plus the product of the system's volume and external pressure (thermodynamics)

پیشنهاد کاربران

enthalpy ( شیمی )
واژه مصوب: آنتالپی
تعریف: مجموع انرژی درونی یک سامانه به علاوۀ حاصل ضرب حجم سامانه در فشاری که محیط بر این سامانه وارد می‏کند
آنتالپی

بپرس