entertainment center

جمله های نمونه

1. It featured a contemporary black leather sofa, state-of-the-art entertainment center and a gigantic pool table.
[ترجمه گوگل]دارای یک مبل چرمی مشکی معاصر، مرکز سرگرمی پیشرفته و یک میز بیلیارد غول‌پیکر بود
[ترجمه ترگمان]آن یک مبل چرمی مشکی، مرکز سرگرمی، و یک میز بزرگ بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. It was the home entertainment center before radio and photographic phonographic records came along.
[ترجمه گوگل]قبل از اینکه رادیو و ضبط صداهای عکاسی از راه برسد، این مرکز سرگرمی خانگی بود
[ترجمه ترگمان]این مرکز تفریحی خانگی قبل از پخش برنامه های رادیویی و photographic بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Alice: Of course. There is an entertainment center for multifunctional hall billiard room, video room, electric game room, table tennis room, coffee bar and so on.
[ترجمه گوگل]آلیس: البته یک مرکز سرگرمی برای سالن چند منظوره بیلیارد، اتاق ویدئو، اتاق بازی الکتریکی، اتاق تنیس روی میز، کافی بار و غیره وجود دارد
[ترجمه ترگمان] البته یک مرکز سرگرمی برای سالن بیلیارد، اتاق بیلیارد، اتاق بیلیارد، اتاق بیلیارد و قهوه و غیره است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Other Facilities: entertainment center on the third floor of station building.
[ترجمه گوگل]سایر امکانات: مرکز تفریحی در طبقه سوم ساختمان ایستگاه
[ترجمه ترگمان]امکانات دیگر: مرکز سرگرمی در طبقه سوم ساختمان ایستگاه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. It was the home entertainment center before radio and phonographic records came along.
[ترجمه گوگل]این مرکز سرگرمی های خانگی قبل از ظهور رادیو و ضبط صدا بود
[ترجمه ترگمان]مرکز سرگرمی خانه قبل از رادیو و phonographic بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Meanwhile there are many museums and entertainment center, catering s and bars.
[ترجمه گوگل]در همین حال موزه ها و مراکز تفریحی، رستوران ها و بارهای زیادی وجود دارد
[ترجمه ترگمان]در عین حال، موزه ها و مراکز تفریحی بسیاری وجود دارند، غذاها و بارها را تهیه می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Jerry always likes to go to the entertainment center with his friends on weekends.
[ترجمه گوگل]جری همیشه دوست دارد آخر هفته ها با دوستانش به مرکز سرگرمی برود
[ترجمه ترگمان]جری همیشه دوست دارد با دوستانش در تعطیلات آخر هفته به مرکز سرگرمی برود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. It was the whole home entertainment center before radio and photographic record phonographic records came along.
[ترجمه گوگل]این کل مرکز سرگرمی های خانگی قبل از اینکه رادیو و ضبط عکس های ضبط صدا از راه رسید بود
[ترجمه ترگمان]این مرکز تفریحی خانه قبل از رادیو و ثبت رکورد photographic بود که ثبت شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The entertainment center options can be configured to fit rooms of many shapes and dimensions.
[ترجمه گوگل]گزینه های مرکز سرگرمی را می توان به گونه ای پیکربندی کرد که برای اتاق هایی با اشکال و ابعاد مختلف مناسب باشد
[ترجمه ترگمان]گزینه های مرکز سرگرمی را می توان برای تناسب با اتاق های بسیاری از اشکال و ابعاد شکل داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Today, spruced-up Times Square is in the midst of a surprising, almost surreal transformation into a family-oriented entertainment center.
[ترجمه گوگل]امروزه، میدان تایمز در میانه تحولی شگفت‌انگیز و تقریباً سورئال به یک مرکز سرگرمی خانوادگی است
[ترجمه ترگمان]امروزه میدان تایمز در حال تبدیل به یک تحول شگفت انگیز و تقریبا غیر واقعی به یک مرکز سرگرمی خانوادگی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Some seem to have simply added a pull-out keyboard tray to the armoire / entertainment center and renamed it a computer cabinet.
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد برخی به سادگی یک سینی صفحه کلید بیرون کش را به انبار / مرکز سرگرمی اضافه کرده اند و نام آن را به کابینت کامپیوتر تغییر داده اند
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسد که برخی به سادگی یک سینی صفحه کلید را به مرکز سرگرمی \/ سرگرمی اضافه کرده و آن را به یک کابینت کامپیوتر تغییر داده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Today, spruced-up Times Square is in the midst of a surprising transformation into a family-oriented entertainment center.
[ترجمه گوگل]امروزه، میدان تایمز در میانه تحولی شگفت انگیز به یک مرکز سرگرمی خانوادگی است
[ترجمه ترگمان]امروزه میدان تایمز در میانه تبدیل حیرت آوری به یک مرکز سرگرمی خانوادگی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. If you can't live without the TV in your bedroom, opt for a covered entertainment center with additional storage for TV-related essentials.
[ترجمه گوگل]اگر نمی‌توانید بدون تلویزیون در اتاق خواب خود زندگی کنید، یک مرکز سرگرمی سرپوشیده با فضای ذخیره‌سازی اضافی برای وسایل ضروری مربوط به تلویزیون انتخاب کنید
[ترجمه ترگمان]اگر شما نمی توانید بدون تلویزیون در اتاق خواب خود زندگی کنید، یک مرکز سرگرمی سرپوشیده با ذخیره سازی اضافی برای ملزومات مربوط به تلویزیون انتخاب کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Don't overextend your self in order to add luxury items to your entertainment center.
[ترجمه گوگل]برای افزودن اقلام لوکس به مرکز سرگرمی خود، خود را بیش از حد زیاد نکنید
[ترجمه ترگمان]خود را رها نکنید تا اجناس لوکس را به مرکز سرگرمی خود اضافه کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• place where entertainments are held

پیشنهاد کاربران

Entertainment center : مرکز تفریحی ، شهر بازی
میز تلویزیون
تلویزیون
سینما خانگی

بپرس