enhancer

جمله های نمونه

1. Salt is a common flavour enhancer.
[ترجمه گوگل]نمک یک تقویت کننده طعم رایج است
[ترجمه ترگمان] نمک یه مقدار حس خوبی داره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Cinnamon is an excellent flavour enhancer.
[ترجمه گوگل]دارچین یک تقویت کننده طعم عالی است
[ترجمه ترگمان]دارچین عطر بسیار خوبی دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Music can be a mood enhancer.
[ترجمه گوگل]موسیقی می تواند یک تقویت کننده خلق و خو باشد
[ترجمه ترگمان]موسیقی می تواند حالت روحی خوبی داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. As a flavour enhancer, lemon is unbeatable.
[ترجمه گوگل]به عنوان یک تقویت کننده طعم، لیمو بی نظیر است
[ترجمه ترگمان]به عنوان افزایش حس، لیمو شکست ناپذیره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. As a mood enhancer, ginger's cineole content may help contribute to stress relief.
[ترجمه گوگل]به عنوان یک تقویت کننده خلق و خو، محتوای سینئول زنجبیل ممکن است به کاهش استرس کمک کند
[ترجمه ترگمان]به عنوان یک حالت روحی، محتوای cineole زنجبیل (ginger)ممکن است به کمک به تسکین استرس کمک کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. It explained the principle of line spectrum enhancer, and provided the values of the software parameters giving from experiments, and hardware design of an adaptive line spectrum enhancer.
[ترجمه گوگل]این اصل تقویت کننده طیف خطی را توضیح داد و مقادیر پارامترهای نرم افزاری را که از آزمایشات ارائه می شود و طراحی سخت افزاری یک تقویت کننده طیف خط تطبیقی ​​ارائه کرد
[ترجمه ترگمان]این کار اصل طیف خطی enhancer را توضیح داد و مقادیر پارامترهای نرم افزاری که از آزمایش ها و طراحی سخت افزار یک طیف خطی انطباقی استفاده می کنند را فراهم کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. That is, until she found LifeWave Energy Enhancer patches.
[ترجمه گوگل]یعنی تا زمانی که وصله های LifeWave Energy Enhancer را پیدا کرد
[ترجمه ترگمان]یعنی، تا وقتی که این لکه های انرژی رو پیدا کنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Conclusion D-limonene was the most effective enhancer which had the greater transdermal flux of LH and the least lag time.
[ترجمه گوگل]نتیجه‌گیری D-limonene مؤثرترین تقویت‌کننده بود که شار پوستی LH بیشتر و کمترین زمان تأخیر را داشت
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری D - limonene موثرترین enhancer بود که شار transdermal بزرگ تر LH و کم ترین زمان تاخیر را داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. GOSHAWK Fuel Enhancer is the better multi-functional liquid nanotechnology fuel enhancer on the market.
[ترجمه گوگل]تقویت کننده سوخت GOSHAWK تقویت کننده سوخت نانوتکنولوژی مایع چند منظوره بهتر در بازار است
[ترجمه ترگمان]goshawk سوخت goshawk سوختی چند کارکردی بهتر از فن آوری نانو فن آوری نانو در بازار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Once again, evolutionary changes in an enhancer are responsible. There are no coding changes in the Pitx1 protein between different forms of the stickleback.
[ترجمه گوگل]بار دیگر، تغییرات تکاملی در یک تقویت کننده مسئول هستند هیچ تغییر کدگذاری در پروتئین Pitx1 بین اشکال مختلف چسبنده وجود ندارد
[ترجمه ترگمان]یک بار دیگر، تغییرات تکاملی در an مسیول هستند هیچ تغییر کدگذاری در پروتئین Pitx۱ بین اشکال مختلف of وجود ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Traditional short-term autocorrelation-based adaptive line spectrum enhancer (SABALSE) becomes low in suppressing Gaussian noise when input signal-to-noise ratio becomes low.
[ترجمه گوگل]تقویت‌کننده طیف خط تطبیقی ​​کوتاه‌مدت مبتنی بر همبستگی خودکار (SABALSE) در سرکوب نویز گاوسی زمانی که نسبت سیگنال ورودی به نویز کم می‌شود، کم می‌شود
[ترجمه ترگمان]در سرکوب نویز گاوسی، هنگامی که نسبت سیگنال به نویز پایین می شود، طیف خطی مبتنی بر خودهمبستگی کوتاه مدت (SABALSE)در سرکوب نویز گاوسی کم می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Treat yourself to a "waiting enhancer" Carry a favorite magazine or paperback book in your bag to while away the time pleasantly.
[ترجمه گوگل]خودتان را با یک "افزایش دهنده انتظار" پذیرا باشید، مجله یا کتاب جلد شومیز مورد علاقه خود را در کیف خود حمل کنید تا زمان را به خوبی از دست بدهید
[ترجمه ترگمان]با یک \"enhancer منتظر\" درمان شوید یک مجله یا کتاب مورد علاقه خود را در کیف خود داشته باشید تا در عین حال زمان را با خوشی کنار بگذارید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Its sodium salt is the food flavour enhancer monosodium glutamate ( MSG ).
[ترجمه گوگل]نمک سدیم آن تقویت کننده طعم غذا مونو سدیم گلوتامات (MSG) است
[ترجمه ترگمان]نمک سدیم آن مزه غذا در گلوتامات (MSG)است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. All hot dogs contain the flavour enhancer, MSG ( monosodium glutamate ) which causes headaches and allergic reactions.
[ترجمه گوگل]همه هات داگ ها حاوی تقویت کننده طعم، MSG (مونوسدیم گلوتامات) هستند که باعث سردرد و واکنش های آلرژیک می شود
[ترجمه ترگمان]تمام سگ های داغ حاوی بوی flavour، MSG (گلوتامات مونو سدیم)هستند که باعث سردرد و واکنش های آلرژیک می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. This article introduces a adaptive exercise ECG signal enhancer with manual neural network.
[ترجمه گوگل]این مقاله یک تقویت‌کننده سیگنال ECG ورزشی با شبکه عصبی دستی را معرفی می‌کند
[ترجمه ترگمان]این مقاله یک سیگنال ECG معمولی را با شبکه عصبی دستی معرفی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• improver, strengthener, intensifier (of taste or odor); (biology) segment of dna that is found near a gene and increases the appearance of the gene's visible phenotypes

پیشنهاد کاربران

enhancer ( n ) ( ɪnˈh�nsər ) =a substance or device that is designed to improve sth, e. g. flavor enhancers.
enhancer
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : enhance
✅️ اسم ( noun ) : enhancement / enhancer
✅️ صفت ( adjective ) : enhanced
✅️ قید ( adverb ) : _
enhancer ( زیست شناسی - ژن شناسی و زیست فنّاوری )
واژه مصوب: افزایشگر
تعریف: یک توالی دِنا که موجب افزایش میزان رونویسی ژن ها در بافت های خاص میشود|||متـ . عنصر افزایشگر enhancer element ||| توالی افزایشگر enhancer sequence ||| افزایشگر رونویسی transcriptional enhancer
افزاینده که بخشی از سامان دهنده ی همسو درDNAیوکاریوت هاست.
تقویت کننده
محرک

بپرس