endanger

/enˈdeɪndʒər//ɪnˈdeɪndʒə/

معنی: به مخاطره انداختن، در معرض خطر گذاشتن
معانی دیگر: به خطر انداختن، (به ویژه گیاه و جانور نادر) در معرض نابودی قرار دادن، در معر­ خطر گذاشتن

بررسی کلمه

فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: endangers, endangering, endangered
مشتقات: endangerment (n.)
• : تعریف: to cause to be exposed to danger.
مترادف: imperil, jeopardize, menace
مشابه: compromise, expose, hazard, peril, risk, threaten, venture

جمله های نمونه

1. Taking these drugs could seriously endanger your health.
[ترجمه گوگل]مصرف این داروها می تواند سلامت شما را به طور جدی به خطر بیندازد
[ترجمه ترگمان]مصرف این مواد مخدر می تواند سلامتی شما را به خطر بیاندازد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. He would never do anything to endanger the lives of his children.
[ترجمه A.A] او هرگز کاری نمیکند که زندگی بچه هایش را به خطر بیاندازد
|
[ترجمه گوگل]او هرگز کاری برای به خطر انداختن جان فرزندانش انجام نمی دهد
[ترجمه ترگمان]اون هیچ وقت کاری نمی کنه که جون بچه هاش رو به خطر بندازه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. You will endanger your health if you smoke.
[ترجمه گوگل]اگر سیگار بکشید سلامتی خود را به خطر خواهید انداخت
[ترجمه ترگمان]اگر سیگار بکشی، سلامتیت رو به خطر میندازی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The fear that airstrikes could endanger troops is moot now that the army is withdrawing.
[ترجمه گوگل]اکنون که ارتش در حال عقب نشینی است، ترس از اینکه حملات هوایی می تواند سربازان را به خطر بیندازد، مطرح است
[ترجمه ترگمان]این ترس که حملات هوایی می تواند سربازان را به خطر بیاندازد این است که ارتش عقب نشینی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. He denied possessing a rifle with intent to endanger life.
[ترجمه گوگل]او داشتن تفنگ به قصد به خطر انداختن جان را انکار کرد
[ترجمه ترگمان]او داشتن یک تفنگ با قصد به خطر انداختن زندگی را انکار کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Toxic waste could endanger lives and poison fish.
[ترجمه گوگل]زباله های سمی می تواند جان انسان ها را به خطر بیندازد و ماهی ها را مسموم کند
[ترجمه ترگمان]پسماند سمی زندگی و ماهی مسموم را به خطر می اندازد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The debate could endanger the proposed peace talks.
[ترجمه گوگل]این بحث می تواند مذاکرات پیشنهادی صلح را به خطر بیندازد
[ترجمه ترگمان]این بحث می تواند مذاکرات صلح پیشنهادی را به خطر بیاندازد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Misuse of the equipment could endanger the lives of staff and students.
[ترجمه گوگل]استفاده نادرست از تجهیزات می تواند جان کارکنان و دانش آموزان را به خطر بیندازد
[ترجمه ترگمان]سواستفاده از تجهیزات می تواند جان کارکنان و دانش آموزان را به خطر بیاندازد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Development of the area would endanger wildlife.
[ترجمه گوگل]توسعه این منطقه حیات وحش را به خطر می اندازد
[ترجمه ترگمان]توسعه این منطقه حیات وحش را به خطر می اندازد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. It was foolish to endanger your life in that way.
[ترجمه گوگل]احمقانه بود که جان خود را در این راه به خطر بیندازیم
[ترجمه ترگمان]احمقانه بود که زندگیت رو به اون شکل به خطر بندازی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. But all that toing-and-froing would endanger newborn piglets, and Baxter knew no farmer would accept increased losses.
[ترجمه گوگل]اما تمام این چرخ و خم کردن، بچه خوک‌های تازه متولد شده را به خطر می‌اندازد و باکستر می‌دانست که هیچ کشاورز افزایش تلفات را نمی‌پذیرد
[ترجمه ترگمان]اما همه آن toing و and بچه خوک نوزاد را به خطر خواهند انداخت و باکستر نمی دانستند که هیچ کشاورزی خسارت بیشتری را قبول نمی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The pilot refused to endanger the lives of his passengers by making an unscheduled landing.
[ترجمه دارا دادگری] آن خلبان حاضر نشد زندگی همه ی مسافران را فقط برای یک لحظه فرود غیر منتظره به خطر بیندازد
|
[ترجمه گوگل]خلبان از به خطر انداختن جان مسافرانش با فرود نامنظم خودداری کرد
[ترجمه ترگمان]این خلبان از به خطر انداختن جان مسافران خود با انجام یک فرود برنامه ریزی نشده خودداری کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Both countries claimed the proposals would not endanger whale populations.
[ترجمه گوگل]هر دو کشور ادعا کردند که این پیشنهادها جمعیت نهنگ ها را به خطر نمی اندازد
[ترجمه ترگمان]هر دو کشور ادعا کردند که این پیشنهادها جمعیت های وال را به خطر نخواهند انداخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. But how could he possibly endanger anyone? At that point George Grindal could take his line of reasoning no further.
[ترجمه گوگل]اما چگونه او ممکن است کسی را به خطر بیندازد؟ در آن زمان جورج گریندال نمی‌توانست مسیر استدلال خود را بیشتر از این پیش ببرد
[ترجمه ترگمان]اما چطور ممکنه کسی رو به خطر بندازه؟ در این مورد جورج ملیس می توانست رشته افکارش را بیشتر از این تحمل کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The police charged her with possessing a firearm with intent to endanger life.
[ترجمه گوگل]پلیس او را به نگهداری سلاح گرم به قصد به خطر انداختن جان متهم کرد
[ترجمه ترگمان]پلیس او را به داشتن سلاح گرم با قصد به خطر انداختن زندگی متهم کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

به مخاطره انداختن (فعل)
endanger

در معرض خطر گذاشتن (فعل)
endanger

انگلیسی به انگلیسی

• put in danger, put at risk, imperil
if something endangers people, animals, or places, it causes them to be in a situation in which they might be harmed.
if you endanger something, you do something that may damage it, destroy it, or put it at risk.

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : endanger
✅️ اسم ( noun ) : danger
✅️ صفت ( adjective ) : dangerous / endangered
✅️ قید ( adverb ) : dangerously
به خطر انداخته شدن
در معرض انقراض
در معرض خطر قرار دادن
به مخاطره انداختن
منقرض شدن
If wolves' natural home is endanger they may come to village to hunt sheep 👩🏻‍🔬👩🏻‍🔬👩🏻‍🔬
اگر زیستگاه طبیعی گرگ ها در معرض خطر باشد ، آن ها ممکن است برای شکار گوسفند ها به روستا بیایند
Put somebody or somethink indanger being hurt or damaged
در معرض انقراض
Endangered animals are in danger of disappointing from the world.

بپرس