emphasize

/ˈemfəˌsaɪz//ˈemfəsaɪz/

معنی: تکیه دادن، اهمیت دادن، تایید کردن، باقوت تلفظ کردن، نیرو دادن به
معانی دیگر: (زبانشناسی) تکیه گذاشتن (روی)، تکیه کردن بر، تاکید کردن، (روی چیزی) پافشاری کردن، سفارش کردن، تایید کردن در

بررسی کلمه

فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: emphasizes, emphasizing, emphasized
(1) تعریف: to give greater strength or importance to; stress.
متضاد: de-emphasize, soft-pedal, underplay
مشابه: accent, make much of, point, stress, underscore

- She said she would never break her promise, and she emphasized the word "never."
[ترجمه اهورا] او گفت که هرگز قول خود را نخواهد شکست، و او بر کلمه “هرگز” تاکید کرد
|
[ترجمه SHAYAN] او ( موَنث ) گفت: که هیچ وقت قول ( وعده ) خود را نخواهد شکست ( زیرپا نمی گذارد ) و او ( موَنث ) بر کلمه "هرگز" تاکید کرد.
|
[ترجمه گوگل] او گفت که هرگز عهدش را زیر پا نمی گذارد و بر کلمه «هرگز» تأکید کرد
[ترجمه ترگمان] او گفت که هرگز قول خود را نخواهد شکست، و او بر این کلمه \"هرگز\" تاکید نکرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- In his speech, he emphasized the need for caution and restraint.
[ترجمه Mostafa] او در سخنرانی خود بر احتیاط و خویشتنداری تاکید داشت.
|
[ترجمه گوگل] وی در سخنان خود بر لزوم احتیاط و خویشتن داری تاکید کرد
[ترجمه ترگمان] او در سخنرانی خود بر نیاز به احتیاط و خودداری تاکید کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- The photograph emphasized the background rather than the foreground.
[ترجمه تینا] عکس بیشتر به پس زمینه تاکید کرده ( توجه کرده ) ( اهمیت داده ) تا پیش زمینه.
|
[ترجمه گوگل] عکس به جای پیش زمینه، بر پس زمینه تأکید داشت
[ترجمه ترگمان] عکس به جای پیش زمینه، پس زمینه را مورد تاکید قرار داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: to state in a way that indicates that what is being said is of particular importance.

- The governor emphasized that fundamental change comes slowly.
[ترجمه گوگل] استاندار تاکید کرد که تغییرات اساسی به کندی اتفاق می افتد
[ترجمه ترگمان] فرماندار تاکید کرد که تغییرات بنیادین به کندی صورت می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- The researchers emphasized that further studies needed to be done to confirm the results of their study.
[ترجمه گوگل] محققان تاکید کردند که برای تایید نتایج مطالعه آنها باید مطالعات بیشتری انجام شود
[ترجمه ترگمان] پژوهشگران تاکید کردند که مطالعات بیشتری برای تایید نتایج مطالعه آن ها مورد نیاز است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. we need to emphasize the character of our demands
مانیاز داریم که ماهیت تقاضاهای خود را مورد تاکید قرار دهیم.

2. You can use italics or capitals to emphasize a word in a piece of writing.
[ترجمه محمدربانی] شمامیتوانیداز حروف ایتالیک یاحروف بزرگ برای تاکیدبریک کلمه یا یک قسمت ازنوشته استفاده کنید
|
[ترجمه گوگل]می توانید از حروف کج یا بزرگ برای تاکید بر کلمه در یک نوشته استفاده کنید
[ترجمه ترگمان]شما می توانید از ایتالیک یا پایتخت ها برای تاکید بر یک کلمه به صورت نوشتاری استفاده کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. I must emphasize the fact that she is only a little girl.
[ترجمه گوگل]باید بر این واقعیت تأکید کنم که او فقط یک دختر کوچک است
[ترجمه ترگمان]باید تاکید کنم که او فقط یک دختر کوچولو است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. We cannot emphasize the importance of protecting our eyes too much.
[ترجمه گوگل]ما نمی توانیم بر اهمیت محافظت بیش از حد از چشمان خود تأکید کنیم
[ترجمه ترگمان]ما نمی توانیم بر اهمیت حفاظت از چشم ما بیش از حد تاکید کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. All the arguments and counter-arguments serve to emphasize the controversy surrounding this disease.
[ترجمه گوگل]همه استدلال ها و استدلال های متقابل در خدمت تاکید بر بحث و جدل پیرامون این بیماری است
[ترجمه ترگمان]تمام بحث ها و استدلالات برای تاکید بر سر و بحث پیرامون این بیماری است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. It is important to emphasize this point.
[ترجمه امیر] تاکید بر این نکته مهم است
|
[ترجمه گوگل]تاکید بر این نکته ضروری است
[ترجمه ترگمان]تاکید بر این نکته مهم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Newspapers vary in the degree to which they emphasize propaganda rather than information.
[ترجمه گوگل]روزنامه ها از نظر میزان تأکید آنها بر تبلیغات به جای اطلاع رسانی متفاوت هستند
[ترجمه ترگمان]روزنامه ها در درجه ای که آن ها بجای اطلاعات بر تبلیغات تاکید دارند، تغییر می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. I must emphasize that this is only a summary, and the full report will not be available until next week.
[ترجمه گوگل]باید تاکید کنم که این فقط یک خلاصه است و گزارش کامل آن تا هفته آینده در دسترس نخواهد بود
[ترجمه ترگمان]باید تاکید کنم که این فقط یک خلاصه است و گزارش کامل تا هفته آینده در دسترس نخواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. I must emphasize the fact that they are only children.
[ترجمه گوگل]باید بر این واقعیت تأکید کنم که آنها تک فرزند هستند
[ترجمه ترگمان]باید بر این حقیقت تاکید کنم که آن ها فقط کودکان هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Tight jeans will only emphasize any extra weight that you are carrying.
[ترجمه گوگل]شلوار جین تنگ تنها بر وزن اضافی که حمل می کنید تأکید می کند
[ترجمه ترگمان]شلوار جین تنگ شده فقط بر هر وزن اضافی که حمل می کنید تاکید می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The story was used to emphasize the humanity of Jesus.
[ترجمه گوگل]این داستان برای تأکید بر انسانیت عیسی استفاده شد
[ترجمه ترگمان]این داستان برای تاکید بر بشریت عیسی مورد استفاده قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Manufacturers now choose to emphasize the naturalness of the ingredients used in their products.
[ترجمه گوگل]اکنون تولیدکنندگان بر طبیعی بودن مواد مورد استفاده در محصولات خود تاکید می کنند
[ترجمه ترگمان]حالا تولید کنندگان باید بر طبیعی بودن مواد مورد استفاده در محصولات خود تاکید کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. I tried to emphasize my good points without sounding boastful.
[ترجمه گوگل]سعی کردم بر نکات مثبتم تاکید کنم بدون اینکه فخرفروشی کنم
[ترجمه ترگمان]سعی کردم بدون لاف زدن به نکات خوبم تکیه کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. I have been at pains to emphasize the positive aspects of discipline.
[ترجمه گوگل]من در تلاش برای تاکید بر جنبه های مثبت نظم و انضباط بوده ام
[ترجمه ترگمان]من برای تاکید بر جنبه های مثبت نظم و انضباط سخت تلاش کرده ام
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. He banged his fist on the table to emphasize his argument.
[ترجمه گوگل]مشتش را روی میز کوبید تا بر استدلالش تأکید کند
[ترجمه ترگمان]مشت خود را روی میز کوبید تا روی argument تاکید کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

تکیه دادن (فعل)
accent, accentuate, bolster, emphasize, rest

اهمیت دادن (فعل)
accent, accentuate, emphasize, greaten

تایید کردن (فعل)
support, emphasize, corroborate, uphold, vouch, confirm, second

باقوت تلفظ کردن (فعل)
emphasize

نیرو دادن به (فعل)
emphasize

تخصصی

[ریاضیات] تاکید کردن

انگلیسی به انگلیسی

• stress, accentuate the importance of, underscore; make more obviously defined (e.g.: "the skirt she is wearing emphasizes her waist"), emphasise
to emphasize something means to indicate that it is particularly important or true, or to draw special attention to it.

پیشنهاد کاربران

تأکید کردن
مثال: He tried to emphasize the importance of punctuality to his employees.
او سعی کرد تا اهمیت انضباط در برنامه ریزی برای کارمندانش تأکید کند
*آموزش زبانهای انگلیسی، ترکی استانبولی و اسپانیایی
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : emphasize
✅️ اسم ( noun ) : emphasis
✅️ صفت ( adjective ) : emphatic
✅️ قید ( adverb ) : emphatically
پررنگ کردن
تقویت کردن
تمرکز کردن
emphasize ( verb ) = highlight ( verb )
به معناهای: برجسته کردن، تاکید کردن، مهم جلوه دادن، پافشاری کردن
To give greater strength or importance to
اهمیت دادن. تایید کردن😃🤣
گوشزد کردن
تاکید کردن
پا فشاری کردن ( برای قوی تر کردن سخنی یا چیزی )
تلفظ کردن . اهمیت دادن .
مورد تأکید قرار دادن
تاکیدکردن

مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٢)

بپرس