emittance


شیمى : شدت نشر

جمله های نمونه

1. A method of rapidly measuring total emittance of diathermanous films by using an viscometer is introduced.
[ترجمه گوگل]روشی برای اندازه‌گیری سریع انتشار کلی لایه‌های دیاترمن با استفاده از ویسکومتر معرفی شده‌است
[ترجمه ترگمان]روشی برای اندازه گیری سریع total فیلم های diathermanous با استفاده از an معرفی می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Emittance and irradiance are meaningful measurements of flux at a specific surface.
[ترجمه گوگل]گسیل و تابش اندازه گیری معنی دار شار در یک سطح خاص هستند
[ترجمه ترگمان]تابش و تابش، اندازه گیری معنی داری شار در یک سطح خاص هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. A total hemispherical emittance measurement apparatus by means of the transient calorimetric technique with a microcomputer is described.
[ترجمه گوگل]یک دستگاه اندازه گیری گسیل نیمکره کل با استفاده از روش کالریمتری گذرا با یک میکرو کامپیوتر شرح داده شده است
[ترجمه ترگمان]یک دستگاه اندازه گیری emittance total با استفاده از تکنیک calorimetric گذرا با یک میکرو کامپیوتر توصیف می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. A high quality beam has low emittance and low energy dispersion.
[ترجمه گوگل]یک پرتو با کیفیت بالا دارای تابش کم و پراکندگی انرژی کم است
[ترجمه ترگمان]یک تیر با کیفیت بالا دارای پراکندگی کم و پراکندگی انرژی پایین است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Vriable emittance thermal control device is one of the focus of the future spacecraft thermal control.
[ترجمه گوگل]دستگاه کنترل حرارتی گسیل متغیر یکی از محورهای کنترل حرارتی فضاپیمای آینده است
[ترجمه ترگمان]دستگاه کنترل حرارتی Vriable emittance یکی از کانون کنترل حرارتی سفینه فضایی آینده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The concepts of radiant emittance and of irradiance are complementary.
[ترجمه گوگل]مفاهیم گسیل تابشی و تابش مکمل یکدیگرند
[ترجمه ترگمان]مفاهیم of و تابش درخشان مکمل یکدیگر هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The beam emittance and brightness are the important figure of merit for the beam in accelerator.
[ترجمه گوگل]تشعشع و روشنایی پرتو مهمترین فاکتور شایستگی پرتو در شتاب دهنده است
[ترجمه ترگمان]درخشندگی و روشنایی پرتو، شکل مهمی از شایستگی برای پرتوی در شتاب ده هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The shape of the emittance contour of a charged particle beam can be described by the contour function.
[ترجمه گوگل]شکل کانتور تابش پرتو ذرات باردار را می توان با تابع کانتور توصیف کرد
[ترجمه ترگمان]شکل of (contour)یک پرتو ذره باردار را می توان با تابع contour توصیف کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The solar absorptance changed obviously, while the emittance has little change after irradiation.
[ترجمه گوگل]جذب خورشیدی به وضوح تغییر کرده است، در حالی که انتشار پس از تابش تغییر کمی دارد
[ترجمه ترگمان]منظومه شمسی بطور بدیهی تغییر کرده است، در حالی که the بعد از پرتوافکنی تغییر کمی دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Selecting the advanced Eddington coordinates, and adopting the statistical method, the instantaneous radiant emittance of non-static black hole is calculated out.
[ترجمه گوگل]با انتخاب مختصات پیشرفته Eddington و اتخاذ روش آماری، گسیل تابشی آنی سیاهچاله غیراستاتیک محاسبه می شود
[ترجمه ترگمان]انتخاب مختصات کارتزین پیشرفته و استفاده از روش آماری، emittance درخشندگی آنی یک سیاهچاله غیر ایستا با دقت محاسبه می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Venetian blind radiators can be replace by the variable emittance thermal suite in thermal control system of spacecraft, and it is one of key technologies for microsatellite.
[ترجمه گوگل]رادیاتورهای کور ونیزی را می توان با مجموعه حرارتی انتشار متغیر در سیستم کنترل حرارتی فضاپیما جایگزین کرد و یکی از فناوری های کلیدی برای ریزماهواره ها است
[ترجمه ترگمان]radiators کور ونیزی را می توان با متغیر حرارتی متغیر emittance در سیستم کنترل حرارتی فضاپیما جایگزین کرد و یکی از تکنولوژی های کلیدی for است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. As a result of infrared correction, curves of relationship between output signal and blackbody radiation were established to convert the original image data value into radiant emittance.
[ترجمه گوگل]در نتیجه تصحیح مادون قرمز، منحنی‌های رابطه بین سیگنال خروجی و تابش جسم سیاه ایجاد شد تا مقدار داده‌های تصویر اصلی را به تابش تابشی تبدیل کند
[ترجمه ترگمان]در نتیجه اصلاح مادون قرمز، منحنی های رابطه بین سیگنال خروجی و تابش blackbody برای تبدیل ارزش داده های تصویر اصلی به emittance درخشان ایجاد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Spectrally selective coatings for solar-thermal applications are optimised for a high solar absorptance and a low thermal emittance.
[ترجمه گوگل]پوشش های انتخابی طیفی برای کاربردهای حرارتی خورشیدی برای جذب خورشیدی بالا و انتشار حرارتی کم بهینه شده اند
[ترجمه ترگمان]پوشش های انتخابی برای کاربردهای حرارتی خورشیدی برای انرژی خورشیدی بالا و a گرمایی کوتاه بهینه سازی شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The influence of the scattering albedo and scattering phase function to the apparent emittance was investigated.
[ترجمه گوگل]تأثیر تابع پراکندگی و فاز پراکندگی بر انتشار ظاهری مورد بررسی قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]تاثیر روش پراکنش و تابع فاز پراکندگی به emittance ظاهری مورد بررسی قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[شیمی] شدت نشر
[برق و الکترونیک] گسیلندگی انرژی تابش شده در واحد سطح تابنده.

انگلیسی به انگلیسی

• emissivity, ratio of radiation emitted by a surface to radiation emitted by a black body in similar conditions; radiating power, amount of power given off per unit of surface area (thermodynamics)

پیشنهاد کاربران

بپرس