elephantiasis

/ˌelɪfənˈtaɪəsɪs//ˌelɪfənˈtaɪəsɪs/

معنی: داءالفیل
معانی دیگر: (پزشکی) پیل پایی، پیلاکی، داالفیل، پیلپایی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
مشتقات: elephantiasic (adj.)
• : تعریف: a chronic tropical disease, usu. caused by nematode worms, marked by lymphatic obstruction that results in an enormous enlargement and hardening of the skin and tissue just below the skin, esp. of the legs and scrotum.

جمله های نمونه

1. Sometimes, with the parasitic cases, elephantiasis had set in, and the swollen legs were particularly horrible.
[ترجمه گوگل]گاهی اوقات، با موارد انگلی، فیل ایجاد شده بود، و پاهای متورم به خصوص وحشتناک بود
[ترجمه ترگمان]گاهی اوقات با موارد پارازیتی، elephantiasis وارد شده و پاهای ورم کرده به طور خاص وحشتناک بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Elephantiasis had taken over his legs and now one thigh was the size of two.
[ترجمه گوگل]فیل پاهایش را گرفته بود و حالا یک رانش به اندازه دو بود
[ترجمه ترگمان]elephantiasis پاهای او را گرفته بود و حالا یک ران به اندازه دو متر بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. In this paper, the treatment of elephantiasis of lower extremity in 18 cases with micro-lymphangio-phlebostomy through multiple routes was reported.
[ترجمه گوگل]در این مقاله درمان فیل اندام تحتانی در 18 مورد با میکرولنفانژیو فلبوستومی از طریق چند مسیر گزارش شده است
[ترجمه ترگمان]در این مقاله رفتار of با extremity کم تر در ۱۸ مورد با micro - lymphangio از طریق مسیرهای چندگانه گزارش شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Elephantiasis, or lymphatic filariasis, is a mosquito-borne disease caused by several types of nematode worm, including B. malayi.
[ترجمه گوگل]فیلاریازیس یا فیلاریازیس لنفاوی یک بیماری منتقله از پشه است که توسط چندین نوع کرم نماتد از جمله B malayi ایجاد می شود
[ترجمه ترگمان]elephantiasis یا or لنفاوی یک بیماری ناشی از پشه است که توسط چندین نوع کرم nematode از جمله B ایجاد می شود malayi
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Men with ulcerated legs, open wounds and elephantiasis still carry on with their work in the flooded rice-fields.
[ترجمه گوگل]مردان با پاهای زخمی، زخم های باز و فیل هنوز به کار خود در مزارع سیل زده برنج ادامه می دهند
[ترجمه ترگمان]مردانی با پای زخم، زخم های باز و elephantiasis هنوز به کار خود در مزارع سیل زده برنج ادامه می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Mosquitoes also carry lymphatic filariasis, also known as elephantiasis.
[ترجمه گوگل]پشه ها همچنین ناقل فیلاریازیس لنفاوی هستند که به نام فیل نیز شناخته می شود
[ترجمه ترگمان]پشه ها همچنین filariasis لنفاوی نیز که به elephantiasis نیز معروف هستند را نیز حمل می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. In February 200 " elephantiasis scattered on March " won a national invention patent.
[ترجمه گوگل]در فوریه 200 "فیل پراکنده در مارس" یک حق اختراع ملی را به دست آورد
[ترجمه ترگمان]در فوریه ۲۰۰ \"elephantiasis\" در ماه مارس \"یک اختراع اختراع ملی\" را به دست آوردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Lymphatic filariasis, commonly known as elephantiasis, is a neglected tropical disease.
[ترجمه گوگل]فیلاریازیس لنفاوی، که معمولاً به عنوان فیل شناخته می شود، یک بیماری استوایی نادیده گرفته شده است
[ترجمه ترگمان]lymphatic filariasis که عموما به نام elephantiasis شناخته می شود، یک بیماری استوایی فراموش شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Malcolm Dean on the all-out bid to kill off elephantiasis History in the breaking How do you eradicate a disease?
[ترجمه گوگل]مالکوم دین در مورد تلاش همه جانبه برای از بین بردن فیل تاریخچه در حال شکستن چگونه یک بیماری را ریشه کن می کنید؟
[ترجمه ترگمان]دین دین به همه دستور داده بود تاریخ elephantiasis elephantiasis را بکشد تو چطور یک بیماری را ریشه کن می کنی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Acute episodes of local inflammation involving skin, lymph nodes and lymphatic vessels often accompany the chronic lymphoedema or elephantiasis.
[ترجمه گوگل]دوره های حاد التهاب موضعی شامل پوست، غدد لنفاوی و عروق لنفاوی اغلب با لنف ادم مزمن یا فیل همراه است
[ترجمه ترگمان]بخش های حاد از التهاب موضعی شامل پوست، غدد لنفاوی و رگ های lymphatic اغلب با lymphoedema یا elephantiasis مزمن همراه هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Filariasis is a world health problem resulting from a parasitic-caused infection causing lymphatic insufficiency, and in some cases predisposes elephantiasis.
[ترجمه گوگل]فیلاریازیس یک مشکل بهداشتی جهانی است که ناشی از عفونت ناشی از انگلی است که باعث نارسایی لنفاوی می شود و در برخی موارد مستعد فیل می شود
[ترجمه ترگمان]Filariasis یک مشکل بهداشتی جهانی است که ناشی از یک عفونت ناشی از انگل است که باعث نارسایی lymphatic و در برخی موارد predisposes elephantiasis می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Objective:To investigate the pathogenesis and treatment of radioactive scrotal-penis elephantiasis.
[ترجمه گوگل]هدف: بررسی پاتوژنز و درمان فیل رادیواکتیو اسکروتال-آلت تناسلی
[ترجمه ترگمان]هدف: تحقیق بر روی بیماری زایی و درمان of radioactive penis
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. We stuffed our ankles with contraband until anyone seeing us might have imagined an outbreak of elephantiasis.
[ترجمه گوگل]مچ پایمان را با کالای قاچاق پر کردیم تا جایی که هرکسی ما را ببیند ممکن است تصور شیوع بیماری فیل را داشته باشد
[ترجمه ترگمان]ما قوزک پایمان را با قاچاق پر کردیم تا اینکه کسی ما را ببیند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. As a medical student in the early 1950s, Blumberg had conducted research in Surinam on elephantiasis, a parasitic disease common in the tropics.
[ترجمه گوگل]به عنوان یک دانشجوی پزشکی در اوایل دهه 1950، بلومبرگ در سورینام تحقیقاتی را در مورد فیل، یک بیماری انگلی رایج در مناطق استوایی انجام داده بود
[ترجمه ترگمان]Blumberg به عنوان یک دانشجوی پزشکی در اوایل دهه ۱۹۵۰، تحقیقاتی را در Surinam در elephantiasis، یک بیماری انگلی در مناطق استوایی انجام داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Merck, which produces ivermectin under the brand name Mectizan, provides it for free to treat river blindness and elephantiasis; the company has pledged to do so for as long as it's needed.
[ترجمه گوگل]Merck که ایورمکتین را با نام تجاری Mectizan تولید می کند، آن را به صورت رایگان برای درمان نابینایی رودخانه و فیل می دهد این شرکت متعهد شده است که این کار را تا زمانی که نیاز است انجام دهد
[ترجمه ترگمان]مرک، که ivermectin را تحت نام تجاری Mectizan تولید می کند، آن را رایگان برای درمان blindness رودخانه و elephantiasis فراهم می کند؛ شرکت متعهد شده است تا زمانی که نیاز است این کار را انجام دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

داءالفیل (اسم)
elephantiasis

تخصصی

[بهداشت] پیلپایی

انگلیسی به انگلیسی

• abnormal enlargement of parts of the body (disease)

پیشنهاد کاربران

Elephantiasis, often incorrectly called elephantitis, is the enlargement and hardening of limbs or body parts due to tissue swelling.
الفانتیازیس یا پیل پایی به بزرگ شدن و سفت شدن اندام ها یا بخش هایی از بدن به دلیل تورم بافت گفته می شود.
elephantiasis
منابع• https://en.wikipedia.org/wiki/Elephantiasis
حزب جمهوری خواه در آمریکا، جمهوری خواهان
تورم افسارگسیخته
آماس، تورم

بپرس