elaborately


بطورکامل، استادانه، بزحمت، ازروی صنعت ونازک کاری

جمله های نمونه

1. Shakespeare's plays are often elaborately annotated to make them easier to understand.
[ترجمه موسی] نمایشنامه های شکسپیر غالباً با جزئیات شرح داده می شوند تا درک آنها آسان تر شود.
|
[ترجمه گوگل]نمایشنامه‌های شکسپیر اغلب به‌طور مفصل حاشیه‌نویسی می‌شوند تا درک آن‌ها آسان‌تر شود
[ترجمه ترگمان]نمایشنامه های شکسپیر اغلب با دقت بیشتری شرح داده می شوند تا درک آن ها آسان تر شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. It was clearly an elaborately planned operation.
[ترجمه گوگل]این یک عملیات کاملاً برنامه ریزی شده بود
[ترجمه ترگمان]مشخصا یه عملیات بدون دقت طراحی شده بو
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The critics roasted the elaborately staged work.
[ترجمه گوگل]منتقدان این اثر استادانه را برشته کردند
[ترجمه ترگمان]منتقدان، کار با elaborately را بر روی صحنه آوردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. He elaborately devised a new computer.
[ترجمه موسی] او به زحمت یک کامپیوتر جدیدی را طراحی کرد.
|
[ترجمه گوگل]او به طور مفصل یک کامپیوتر جدید ابداع کرد
[ترجمه ترگمان]اون یه کامپیوتر جدید رو طراحی کرده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. It was the most elaborately decorated cake - all sugar flowers and bows.
[ترجمه گوگل]این کیک دقیق ترین تزئین شده بود - همه گل های شکر و کمان
[ترجمه ترگمان]این زیباترین کیک بود - همه گل ها و bows
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. She wore an elaborately beaded twenties-style dress.
[ترجمه گوگل]او یک لباس مهره‌دار دقیق به سبک دهه بیست می‌پوشید
[ترجمه ترگمان] اون یه لباس مدل بیست دلاری رو پوشیده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Cross the threshhold of a building elaborately decorated with murals and you are inside a bank.
[ترجمه گوگل]از آستانه ساختمانی که با نقاشی های دیواری بسیار تزئین شده است عبور کنید و در داخل یک بانک هستید
[ترجمه ترگمان]در حال عبور از the یک ساختمان با دقت تزیین شده با نقاشی های دیواری و شما در یک بانک هستید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Those early cards were works of art, elaborately painted and trimmed with lace, jewels, feathers, seashells and tassels.
[ترجمه گوگل]آن کارت‌های اولیه، آثار هنری بودند که با توری، جواهرات، پرها، صدف‌ها و منگوله‌ها به طرز استادانه‌ای نقاشی و تزئین شده بودند
[ترجمه ترگمان]آن کارت های اولیه، کاره ای هنری، با دقت رنگ آمیزی شده و اصلاح شده با تور، جواهر، پر، صدف، و tassels بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Some members, such as Dale, have elaborately equipped workshops, where they can make major pieces of furniture from scratch.
[ترجمه موسی] برخی از اعضا ، مانند دیل ، کارگاه های آموزشی کاملاٌ مجهزی دارند که در آن می توانند مبلمان اصلی را از ابتدا بسازند.
|
[ترجمه گوگل]برخی از اعضا، مانند دیل، کارگاه های مجهزی دارند که می توانند قطعات اصلی مبلمان را از ابتدا بسازند
[ترجمه ترگمان]برخی از اعضا، مانند دیل، کارگاه های خود را با دقت بسیار مجهز کرده اند و در آنجا می توانند تکه های بزرگی از اسباب و اثاثه را از نو بسازند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Sometimes the blades were elaborately ornamented.
[ترجمه گوگل]گاهی اوقات تیغه ها به طرز استادانه ای تزئین شده بودند
[ترجمه ترگمان]گاه the آراسته بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Above: The elaborately decorated cabin of a narrow boat.
[ترجمه گوگل]تصویر بالا: کابین قایق باریک با تزئینات دقیق
[ترجمه ترگمان]بالاتر از آن، کابین پر زرق و برق یک قایق باریک
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. If the subordinate has to be so elaborately controlled the supervisor might just as well undertake the task.
[ترجمه گوگل]اگر زیردستان باید تا این حد دقیق کنترل شود، ناظر نیز ممکن است به خوبی این وظیفه را بر عهده بگیرد
[ترجمه ترگمان]اگر فرد زیردست باید این قدر با دقت کنترل شود، سرپرست ممکن است همین کار را انجام دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The film itself is preceded by an elaborately ironic but nervy disclaimer about it being just a joke.
[ترجمه گوگل]قبل از خود فیلم یک سلب مسئولیت کاملاً کنایه آمیز اما عصبی در مورد شوخی بودن آن وجود دارد
[ترجمه ترگمان]این فیلم به وسیله یک شوخی جالب و بی elaborately مطرح می شود که این فقط یک شوخی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The elaborately staged conferences have acquired a reputation for issuing high-sounding communiques urging remedial economic or monetary action.
[ترجمه گوگل]کنفرانس‌هایی که به طور مفصل ترتیب داده شده‌اند، به دلیل صدور بیانیه‌های بلند آوازه‌ای که به اقدامات اقتصادی یا پولی اصلاح‌کننده اصرار می‌کنند، شهرت پیدا کرده‌اند
[ترجمه ترگمان]برگزاری کنفرانس های با شکوه و با شکوه، شهرتی به خاطر صدور پیام های پر طرفدار که خواستار اقدامات اصلاحی اقتصادی یا پولی هستند، به دست آورده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• with great detail and complexity; intricately, ornately

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : elaborate
✅️ اسم ( noun ) : elaboration / elaborateness
✅️ صفت ( adjective ) : elaborate
✅️ قید ( adverb ) : elaborately
done in great detail
با جزئیات زیاد انجام شده است
ماهرانه
برای لباس: پوشیده
1. From the top I can touch the elaborately decorated, corbeled ceiling without stretching.
از بالا می توانم سقف مهر و موم شده با تزئین استادانه و بدون اتساع را لمس کنم.
2. The title refers to battledores that were often elaborately decorated, sometimes with images made out of pieces of cut coloured - cloth.
...
[مشاهده متن کامل]

این عنوان به چوگان های پهن گفته می شود که غالباً با جزئیات تزئین می شدند ، گاهی اوقات با تصاویر ساخته شده از تکه های پارچه رنگی بریده شده ساخته می شدند.
3. In one striking image, a porch is shown elaborately decorated for Christmas with tinsel, stockings, ornaments and toys.
در یک تصویر برجسته ، یک ایوان نشان داده شده است که با پولک ، جوراب ساق بلند ، تزئینات رنگی و اسباب بازی ها برای کریسمس با جزئیات تزئین شده است.
4. It was clearly an elaborately planned operation.
این به وضوح عملیاتی با برنامه ریزی دقیق بود.
5. He elaborately devised a new computer.
او به زحمت یک کامپیوتر جدیدی را طراحی کرد.
6. Some members, such as Dale, have elaborately equipped workshops, where they can make major pieces of furniture from scratch.
برخی از اعضا ، مانند دیل ، کارگاه های آموزشی کاملاٌ مجهزی دارند که در آن می توانند مبلمان اصلی را از ابتدا بسازند.
Elaborately ( adv ) = استادانه، با جزئیات، به طور دقیق، به زحمت، به طور کامل ( کاملاً )
معانی دیگر>>>>>>>>>> به طور نازک کاری شده ( از لحاظ نقش و نقوش و جزئیات )

بپرس