eat up

/it ʌp//iːt ʌp/

1- تا ته (یاهمه را)خوردن 2- (کالا و سوخت و پول) زیاده مصرف کردن، از بین بردن

بررسی کلمه

عبارت ( phrase )
(1) تعریف: to ravage or consume, as by corrosion.
مشابه: consume, corrode, exhaust

- He was eaten up by jealousy.
[ترجمه گوگل] او را از حسادت خورد
[ترجمه ترگمان] حسادت او را خورده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: to enjoy with great enthusiasm.
مشابه: relish

- My boy ate up the circus.
[ترجمه گوگل] پسرم سیرک را خورد
[ترجمه ترگمان] پسر من سیرک رو خورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(3) تعریف: to accept uncritically.
مشابه: swallow

جمله های نمونه

1. The great fish eat up the small.
[ترجمه گوگل]ماهی های بزرگ ماهی های کوچک را می خورند
[ترجمه ترگمان]ماهی های بزرگ آن را می خورند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Come on,my boy,eat up!
[ترجمه گوگل]بیا پسرم بخور!
[ترجمه ترگمان]زود باش پسرم، بخور
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Eat up! We've got to go out soon.
[ترجمه گوگل]کامل خوردن! باید زود بریم بیرون
[ترجمه ترگمان]! بخور باید به زودی بریم بیرون
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Be a good boy and eat up your vegetables.
[ترجمه گوگل]پسر خوبی باش و سبزیجاتت را بخور
[ترجمه ترگمان]یک پسر خوب باشید و سبزیجات خود را بخورید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Eat up! You'll be late for school.
[ترجمه گوگل]کامل خوردن! دیر به مدرسه می آیی
[ترجمه ترگمان]! بخور برای مدرسه دیر می کنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Come on. Eat up your potatoes.
[ترجمه گوگل]بیا دیگه سیب زمینی هایت را بخور
[ترجمه ترگمان] زود باش potatoes رو بخور
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Big cars just eat up money.
[ترجمه گوگل]ماشین های بزرگ فقط پول می خورند
[ترجمه ترگمان]ماشین های بزرگ فقط پول میخورن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Eat up your greens?there's a good boy.
[ترجمه گوگل]سبزی هایت را بخور؟ پسر خوبی هست
[ترجمه ترگمان]greens رو بخورین؟ اونجا یک پسر خوب هست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Eat up your lunch.
[ترجمه گوگل]ناهارتو بخور
[ترجمه ترگمان]ناهارت رو بخور
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. It was greedy of them to eat up all the candy.
[ترجمه گوگل]طمع آنها بود که تمام آب نبات را بخورند
[ترجمه ترگمان] حریص بودن از اونا بود که همه شکلات ها رو بخورن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Eat up your broccoli. It's good for you.
[ترجمه گوگل]کلم بروکلی خود را بخورید برای شما خوب است
[ترجمه ترگمان] بروکلی بخور برای تو خوب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Come on, eat up, there's a good girl.
[ترجمه گوگل]بیا بخور، دختر خوبی هست
[ترجمه ترگمان]زود باش، بخور، دختر خوبی هم هست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Eat up your fish and don't be so finicky.
[ترجمه گوگل]ماهی تان را بخورید و اینقدر سختگیر نباشید
[ترجمه ترگمان]ماهی ها را بخور و این قدر فکر نکن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. I can't afford the vacation, for it would eat up my savings.
[ترجمه گوگل]من نمی توانم تعطیلات را بپردازم، زیرا پس انداز من را می خورد
[ترجمه ترگمان]من نمی توانم به تعطیلات بروم، چون پس اندازم را می خورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• eat it all, clean your plate

پیشنهاد کاربران

It's eating you up inside
یعنی این موضوع داره از درون بهت فشار میاره و نابودت میکنه
خود خوری کردن
نشخوار فکری و خورا نابود کردن
Either eat up your lunch or we won't go out!
یا همه ناهارتو بخور یا اینکه بیرون نمیریم!
To eat up means to wholly consume a food
تا ته یک غذا رو خوردن/تا تهش بخور/تا اخرش بخور
آزار دادن اذیت کردن، عصبانی کردن
ناراحت کردن غمگین کردن
خوردن/مصرف کردن تا ته ( آن چیز ) را در آوردن
غذا رو تا تهش خوردن
come on Amy eat up
https://www. youtube. com/watch?v=Sck_yhVUxF0
Eat until the food become empty
تا ته یه چیزیو خوردن
بلعیدن ( به معنی در بر گرفتن و نابود کردن )
خوردن
لذت بردن
تماما استفاده کردن یا مصرف کردن
خوردن با ولع
از بین بردن

نابود کردن
قورت دادن
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٦)

بپرس