easing

جمله های نمونه

1. People were betting on a further easing of credit conditions.
[ترجمه گوگل]مردم بر روی تسهیل بیشتر شرایط اعتبار شرط بندی کرده بودند
[ترجمه ترگمان]مردم بر روی کاهش بیشتر شرایط اعتباری شرط بندی می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Smith is gradually easing back into running after his injury.
[ترجمه گوگل]اسمیت پس از مصدومیت به تدریج در حال بازگشت به دویدن است
[ترجمه ترگمان]اسمیت به تدریج پس از آسیب دیدگی در حال کاهش است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Eucalyptus oil is good for easing muscular aches and pains.
[ترجمه گوگل]روغن اکالیپتوس برای تسکین دردهای عضلانی مفید است
[ترجمه ترگمان]روغن کرچک برای تسکین درده ای عضلانی و درد خوب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The recession shows no signs of easing in the immediate future.
[ترجمه گوگل]رکود در آینده نزدیک هیچ نشانه ای از کاهش را نشان نمی دهد
[ترجمه ترگمان]رکود اقتصادی هیچ نشانه ای از تسهیل در آینده نزدیک نشان نمی دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. A quick cane easing the candy over the railing.
[ترجمه گوگل]عصایی سریع که آب نبات را از روی نرده می بندد
[ترجمه ترگمان]یک ترکه کوچک از روی نرده کنار نرده رد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Humour Humour can be an excellent behaviour for easing tensions and breaking the ice between people.
[ترجمه گوگل]شوخ طبعی طنز می تواند یک رفتار عالی برای کاهش تنش ها و شکستن یخ بین افراد باشد
[ترجمه ترگمان]Humour Humour می تواند یک رفتار عالی برای تسهیل تنش ها و شکستن یخ بین مردم باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Prices are easing off.
[ترجمه گوگل]قیمت ها در حال کاهش است
[ترجمه ترگمان]قیمت ها در حال کاهش هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The security forces began easing the curfew restrictions on Feb.
[ترجمه گوگل]نیروهای امنیتی کاهش محدودیت های منع آمد و شد را از فوریه آغاز کردند
[ترجمه ترگمان]نیروهای امنیتی در حال کاهش محدودیت های مقررات منع رفت و آمد در ماه فوریه هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Plummer lowered the weapon, easing the hammer forward and slipping on the safety catch.
[ترجمه گوگل]پلامر اسلحه را پایین آورد، چکش را به جلو باز کرد و روی گیره ایمنی لیز خورد
[ترجمه ترگمان]پل Plummer اسلحه را پایین آورد و پتک را به جلو خم کرد و به سرعت خود را به جای امن رساند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. By easing cashflow pressures, it could help stimulate a change of culture in this potential growth area towards capital projects.
[ترجمه گوگل]با کاهش فشار جریان نقدی، می‌تواند به تحریک تغییر فرهنگ در این حوزه رشد بالقوه به سمت پروژه‌های سرمایه‌ای کمک کند
[ترجمه ترگمان]با تسهیل فشارهای cashflow، می تواند به تحریک تغییر فرهنگ در این منطقه رشد بالقوه به سمت پروژه های سرمایه کمک کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Lift marzipan over cake and smooth down, easing out folds.
[ترجمه گوگل]مارزیپان را روی کیک بریزید و صاف کنید و چین ها را صاف کنید
[ترجمه ترگمان]کیک را روی کیک بلند کنید و صاف کنید و چین ها را کم کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Father O'Harte, easing his little white collar, for it was a hot day, sighed deeply.
[ترجمه گوگل]پدر اوهارت در حالی که یقه سفید کوچکش را راحت می کرد، چون روز گرمی بود، آه عمیقی کشید
[ترجمه ترگمان]یقه پیراهن سفیدش را کنار زد، زیرا روز گرمی بود و آه عمیقی کشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The Leahy-Goodlatte Bills proposed easing export controls on encryption software to satisfy industry and civil libertarians.
[ترجمه گوگل]لوایح Leahy-Goodlatte پیشنهاد تسهیل کنترل صادرات بر روی نرم افزارهای رمزگذاری را برای جلب رضایت صنعت و آزادیخواهان مدنی ارائه کرد
[ترجمه ترگمان]The - Goodlatte پیشنهادی برای تسهیل کنترل صادرات بر روی نرم افزار رمزنگاری برای راضی کردن صنعت و لیبرال ها پیشنهاد دادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Around the globe, the richer nations have made easing the overcrowding of third world cities a top aid priority.
[ترجمه گوگل]در سراسر جهان، کشورهای ثروتمند کاهش ازدحام بیش از حد شهرهای جهان سوم را در اولویت اصلی کمک‌ها قرار داده‌اند
[ترجمه ترگمان]کشورهای ثروتمند در سراسر جهان کاهش ازدحام شهره ای جهان سوم را در اولویت قرار داده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The Profitboss will provide the opportunity by easing out Maureen Stilgoe, the ultra-conservative and inefficient corporate personnel manager.
[ترجمه گوگل]Profitboss با تسهیل کار مورین استیلگو، مدیر پرسنل شرکت فوق محافظه کار و ناکارآمد، این فرصت را فراهم می کند
[ترجمه ترگمان]The این فرصت را با تسهیل Maureen Stilgoe، مدیر ارشد کارکنان شرکت های ناکارآمد و ناکارآمد، فراهم می آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• lightening, lessening, abatement, reduction

پیشنهاد کاربران

کاهش / آرامبخش
کمک ، آسان سازی
تخفیف، آسان گیری، کاهش محدودیت، کاهش ممنوعیت، کاهش شدت ( شدت کاهی، سختی کاهی ) ، کاهش دشواری ( دُش کاهی ) ، شل کردن/گرفتن مقررات، بارکاهی
تخفیف/تعدیل ( در وضعیت )
easing of lockdown
تخفیف/تعدیل وضعیت قرنطینه
کاهش

بپرس