exhibitor


معنی: نمایش دهنده، ارائه دنده
معانی دیگر: نشان دهنده، (به ویژه کسی که آثار هنری یا صنعتی و غیره را به معرض تماشا می گذارد) عرضه کننده، بازنما، شرکت کننده در نمایشگاه، exhibiter : نمایش دهنده، ارائه دهنده

جمله های نمونه

1. The exhibitors at the trade fair passed out free samples to stimulate interest.
[ترجمه گوگل]غرفه داران در این نمایشگاه نمونه های رایگان را برای برانگیختن علاقه در اختیارشان گذاشتند
[ترجمه ترگمان]غرفه های نمایشگاه تجاری نمونه های رایگان را برای تحریک منافع تصویب کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The work of over 500 exhibitors will be on display at the arts and crafts show.
[ترجمه گوگل]آثار بیش از 500 غرفه‌دار در نمایشگاه هنر و صنایع دستی به نمایش گذاشته می‌شود
[ترجمه ترگمان]کار بیش از ۵۰۰ غرفه نمایشگاه در نمایشگاه هنری و صنایع دستی برگزار خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Nearly fifty exhibitors have provided pictures for the display.
[ترجمه گوگل]نزدیک به پنجاه غرفه دار تصاویری را برای این نمایشگاه ارائه کرده اند
[ترجمه ترگمان]نزدیک به ۵۰ غرفه داران برای این نمایشگاه عکس تهیه کرده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Schedules will be sent out to all exhibitors.
[ترجمه گوگل]برنامه ها برای تمامی غرفه داران ارسال خواهد شد
[ترجمه ترگمان]برنامه برای تمام غرفه داران ارسال خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Many of the exhibitors will be at the gallery to meet the public.
[ترجمه گوگل]بسیاری از غرفه داران برای دیدار با عموم در گالری حضور خواهند داشت
[ترجمه ترگمان]بسیاری از the در گالری خواهند بود تا مردم را ملاقات کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. There were more than 500 exhibitors at the trade show.
[ترجمه گوگل]بیش از 500 غرفه‌دار در این نمایشگاه حضور داشتند
[ترجمه ترگمان]بیش از ۵۰۰ غرفه نمایشگاه تجاری وجود داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The 1exhibitors at the fair had bought a mixed bag of drawings, spanning centuries and price ranges.
[ترجمه گوگل]غرفه داران 1 در نمایشگاه مجموعه ای ترکیبی از نقاشی ها را خریداری کرده بودند که قرن ها و محدوده قیمت را در بر می گرفت
[ترجمه ترگمان]۱ غرفه داران در این نمایشگاه مجموعه ای از نقاشی ها را خریداری کرده بودند که قرن ها طول و محدوده قیمت ها را شامل می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Arrangements for exhibitors at the 1993 fair are being streamlined in an attempt to create the best possible climate for business.
[ترجمه گوگل]ترتیبات برای غرفه داران در نمایشگاه 1993 در تلاش برای ایجاد بهترین جو ممکن برای تجارت ساده شده است
[ترجمه ترگمان]ترتیباتی برای غرفه داران در نمایشگاه ۱۹۹۳ در تلاش برای ایجاد بهترین آب و هوای ممکن برای تجارت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Three well-known Holstein breeders and show exhibitors collected Progressive Breeder Awards.
[ترجمه گوگل]سه پرورش دهنده و غرفه داران معروف هلشتاین جوایز پروگرسیو بریدر را جمع آوری کردند
[ترجمه ترگمان]سه پالایشگاه معروف هولشتاین که به خوبی شناخته شده هستند و غرفه های تولید کننده پیشروی را نشان می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. In this way exhibitors were forced to fill up their screens for months ahead with pictures they had never seen.
[ترجمه گوگل]به این ترتیب غرفه داران مجبور شدند تا ماه ها پیش نمایشگرهای خود را با تصاویری که هرگز ندیده بودند پر کنند
[ترجمه ترگمان]در این راه، exhibitors مجبور بودند screens را برای ماه ها پیش از عکس هایی که هرگز ندیده بودند پر کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The challenge facing exhibitors this summer is going to be getting people in and out fast.
[ترجمه گوگل]چالش پیش روی غرفه داران در تابستان امسال ورود و خروج سریع مردم است
[ترجمه ترگمان]چالشی که این تابستان با exhibitors مواجه است قرار است مردم را به سرعت و به سرعت بیرون ببرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Certainly, the exhibitor could be required to remove the offending poster by virtue of section
[ترجمه گوگل]مطمئناً، غرفه‌دار می‌تواند به موجب بخش، پوستر توهین‌آمیز را حذف کند
[ترجمه ترگمان]بدیهی است که the را می توان با فضیلت بخشی از آن حذف کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The awards ceremony for foreign exhibitors was not held.
[ترجمه گوگل]مراسم اهدای جوایز غرفه داران خارجی برگزار نشد
[ترجمه ترگمان]مراسم اعطای جوایز برای exhibitors خارجی برگزار نشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. But the crowds didn't show, and traders and exhibitors lost out.
[ترجمه گوگل]اما ازدحام جمعیت خود را نشان نداد و تاجران و غرفه داران شکست خوردند
[ترجمه ترگمان]اما جمعیت نشان ندادند، و تاجران و exhibitors از بین رفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The exhibitor is responsible for exhibition piece packaging, shipping and insurance.
[ترجمه گوگل]غرفه دار مسئولیت بسته بندی قطعات نمایشگاهی، حمل و نقل و بیمه را بر عهده دارد
[ترجمه ترگمان]exhibitor مسئول بسته بندی، بسته بندی و بیمه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

نمایش دهنده (اسم)
exhibitioner, showman, exhibitor

ارائه دنده (اسم)
exhibitor

تخصصی

[سینما] سینما / سینمادار / مدیر (با) صاحب سینما

انگلیسی به انگلیسی

• one who presents or displays, one who participates in an exhibition
an exhibitor is a person whose work is being exhibited.

پیشنهاد کاربران

exhibitor ( سینما و تلویزیون )
واژه مصوب: سینمادار
تعریف: مالک یا مدیر سینما
exhibitor = شرکت کننده در نمایشگاه، عرضه کننده، صاحب آثار هنری، نشان دهنده، غرفه دار، باجه دار
Definition =کسی که چیزی ساخته است یا صاحب آن است ، به ویژه یک اثر هنری ، در یک نمایشگاه نشان داده شده است/شخص یا شرکتی که کار یا محصولات خود را در نمایشگاه نشان می دهد/
...
[مشاهده متن کامل]

examples:
1 - Many of the exhibitors will be at the gallery to meet the public. \
بسیاری از غرفه داران برای دیدار با عموم در گالری حضور خواهند داشت.
2 - There is a list of exhibitors at the back of the programme.
در پشت برنامه لیستی از غرفه داران وجود دارد.

غرفه دار

بپرس