embayment

/emˈbeɪmənt//emˈbeɪmənt/

(معماری)، دارای تاقچه (یا فرورفتگی) کردن، میان دوستون قرار دادن، حبس در خلیج قرار دادن

تخصصی

[زمین شناسی] فرو افتادگی
[آب و خاک] بریدگی کناری

پیشنهاد کاربران

بیشتر مربوط به علم زمین شناسی و مهندسی زلزله
و به معنای فرو افتادگی زمین یا دره که در طول زمین امتداد پیدا کرده اند.
رسوخ کردن
تخلیه کردن ، خالی کردن
Dezful embayment: فروافتادگی دزفول

بپرس