1. he never elaborated on that rumor
او هرگز دربارهی آن شایعه وارد جزئیات نشد.
2. the japanese took this simple idea and elaborated it
ژاپنیها این فکر ساده را گرفتند و روی آن سخت کار کردند.
3. She elaborated on the next day's menu.
[ترجمه ترگمان]او در منوی روز بعد به تفصیل شرح داد
[ترجمه گوگل]او در منوی روز بعد توضیح داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. This point will be elaborated further in the next chapter.
[ترجمه ترگمان]این نکته در فصل بعدی به تفصیل شرح داده خواهد شد
[ترجمه گوگل]این نکته در فصل بعدی بیشتر توضیح داده خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The headmaster elaborated upon the idea for a new school uniform.
[ترجمه ترگمان]مدیر کل این ایده را برای یک لباس رسمی مدرسه برنامهریزی کرده بود
[ترجمه گوگل]سرپرست این ایده را برای یک لباس جدید مدرسه توضیح داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. He elaborated on the subje ...