dues


معنی: غرامت، عوارض
معانی دیگر: دیون بازرگانى : عوارض

جمله های نمونه

1. membership dues
حق عضویت

2. pay one's dues
(خودمانی) در اثر کوشش و رنجبری مقام یا امتیاز به دست آوردن،وظیفه ی خود را ادا کردن

3. if you haven't paid your dues you can't get in!
اگر حق عضویت نداده باشی اجازه ی ورود نداری !

4. to fall behind in one's dues
در پرداخت دیون خود تاخیر کردن

5. Members of the society pay $1000 in annual dues.
[ترجمه گوگل]اعضای انجمن سالانه 1000 دلار حقوق پرداخت می کنند
[ترجمه ترگمان]اعضای جامعه ۱۰۰۰ دلار غرامت سالیانه پرداخت می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The accounting office checked off each worker's dues every month.
[ترجمه گوگل]دفتر حسابداری هر ماه حقوق هر کارگر را چک می کرد
[ترجمه ترگمان]دفتر حسابداری هر ماه عوارض هر کارگر را چک می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Jim's dues were checked off every week.
[ترجمه گوگل]حقوق جیم هر هفته چک می شد
[ترجمه ترگمان]حقوق جیم هر هفته تعطیل می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. I haven't paid my dues yet.
[ترجمه گوگل]هنوز حقوقم را نپرداخته ام
[ترجمه ترگمان]هنوز به dues پول ندادم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. These dues continued to be collected until 1901 when the Board of Trade abolished them as a hindrance to navigation.
[ترجمه گوگل]این عوارض تا سال 1901 جمع آوری می شد، زمانی که هیئت تجارت آنها را به عنوان مانعی برای کشتیرانی لغو کرد
[ترجمه ترگمان]این بدهی ها تا سال ۱۹۰۱ که هیات تجارت آن ها را به عنوان مانع برای کشتیرانی لغو کرد، جمع آوری خواهند شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Singers pay dues of about $ 10 per month and provide their own concert attire.
[ترجمه گوگل]خوانندگان مبلغی در حدود 10 دلار در ماه پرداخت می کنند و لباس کنسرت خود را تهیه می کنند
[ترجمه ترگمان]خوانندگان حقوق خود را در حدود ۱۰ دلار در ماه پرداخت می کنند و لباس کنسرت خود را تهیه می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. We're divorced now and he pays his dues, but won't have anything to do with me or our son.
[ترجمه گوگل]ما الان طلاق گرفتیم و او حقوقش را پرداخت می کند، اما کاری به من و پسرمان ندارد
[ترجمه ترگمان]ما حالا طلاق گرفته ایم و او حق dues را ادا می کند، اما هیچ ربطی به من یا پسر ما ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. She paid her dues playing in clubs in the West Coast and New York.
[ترجمه گوگل]او حقوق خود را با بازی در باشگاه های ساحل غربی و نیویورک پرداخت کرد
[ترجمه ترگمان]او حقوق خود را در باشگاه ها در ساحل غربی و نیویورک پرداخت کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Larry Burrows paid all his dues.
[ترجمه گوگل]لری باروز تمام حقوق خود را پرداخت کرد
[ترجمه ترگمان]لری Burrows تمام dues را پرداخت کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. As long as they paid their dues, they did not suffer interference from the Ixmarites.
[ترجمه گوگل]تا زمانی که آنها حق الزحمه خود را پرداخت کردند، از مداخله ایکسماری ها متحمل نشدند
[ترجمه ترگمان]تا زمانی که آن ها حقوق خود را پرداخت می کردند، از دخالت the رنج نمی بردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

غرامت (اسم)
fine, torment, anguish, compensation, restitution, recompense, reparation, dues, indemnification, mulct, compunction

عوارض (اسم)
dues, toll, charges, complications, taxes, jogs

تخصصی

[حقوق] عوارض، دیون

انگلیسی به انگلیسی

• payments, fees for membership (in a club or organization); difficulty or experience that new workers endure in a company or organization (as "during the first years, a person pays one's dues")

پیشنهاد کاربران

عوارض
دیون، حق عضویت
دیون، دِین
شارژ ساختمان، حق اشتراک، حق عضویت
حق عضویت - شهریه

بپرس