dried

/ˈdraɪd//draɪd/

معنی: خشکانیده
معانی دیگر: زمان گذشته و اسم مفعول فعل: dry، خشک شد، خشک کرد، ساده، خنک، بسود، بی فایده، تشنه، خون سرد

جمله های نمونه

1. dried lime
لیمو عمانی

2. dried peaches stuffed with walnuts
هلوی جوز آغند

3. he dried his hands with a towel
دست هایش را با حوله خشک کرد.

4. soghra-khanum dried her hands on her apron
صغرا خانم دست های خود را با پیشبندش خشک کرد.

5. dribbles of dried blood on the shirt of the accused
لکه های خون خشک شده روی پیراهن متهم

6. the cement dried and solidified
سیمان خشک و سخت شد.

7. the lake dried up
دریاچه خشک شد.

8. the spring dried out
چشمه خشک شد.

9. cut and dried
1- از پیش آماده شده،عادی،منتظره 2- ملال آور،خسته کننده،بی روح،عاری از لطف

10. he was crunching dried bread and reading a book
او قرچ قرچ کنان نان خشک می خورد و کتاب می خواند.

11. the clothes are dried out
لباس ها کاملا خشک شده اند.

12. the hot sun dried the clothes
خورشید داغ لباس ها را خشکاند.

13. the wall's plaster has not dried yet
گچ دیوار هنوز خشک نشده است.

14. the wells of his poetic genius had dried up
سرچشمه های نبوغ شعری او خشک شده بودند.

15. Dried fruits are especially high in fibre.
[ترجمه گوگل]میوه های خشک به خصوص فیبر بالایی دارند
[ترجمه ترگمان]میوه های خشک به خصوص در فیبر بالا هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

16. Your clothes should have dried off by this time.
[ترجمه گوگل]لباس شما باید تا این زمان خشک شده باشد
[ترجمه ترگمان]لباس های شما باید تا این موقع خشک می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

17. The sun dried the tears I miss you.
[ترجمه گوگل]خورشید اشک های دلم را خشک کرد
[ترجمه ترگمان]خورشید اشک هایش را پاک کرد دلم برایت تنگ شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

18. His clothes were stiff with dried mud.
[ترجمه گوگل]لباسش با گل خشک شده سفت بود
[ترجمه ترگمان]لباس هایش از گل خشک شده خشک شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

19. She dried herself with a bath towel.
[ترجمه گوگل]خودش را با حوله حمام خشک کرد
[ترجمه ترگمان]او خود را با حوله حمام خشک کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

20. The clothes soon dried off in the sun.
[ترجمه گوگل]لباس ها خیلی زود زیر آفتاب خشک شدند
[ترجمه ترگمان]لباس ها به زودی در آفتاب خشک شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

خشکانیده (صفت)
dried

تخصصی

[نساجی] خشک شده

انگلیسی به انگلیسی

• having moisture removed, not wet
dried is the past tense and past participle of dry.
dried food has been preserved by the removal of liquid from it.

پیشنهاد کاربران

خشک شده
dried ( علوم و فنّاوری غذا )
واژه مصوب: خشک شده
تعریف: ویژگی مادۀ غذایی ای که رطوبت آن تا حد قابل نگهداری به صورت معمولی کاهش یافته است

بپرس