doughnut

/ˈdoʊnʌt//ˈdəʊnʌt/

(شیرینی بزرگ و حلقوی) نان کماجی، دونات، نان شیرینی گرد ومانند حلقه

جمله های نمونه

1. She took a bite of doughnut and licked her lips.
[ترجمه محمدرضا-ب] اودونات را گاز زد ولبهای خود را لیسید.
|
[ترجمه گوگل]یه دونات گرفت و لباش رو لیسید
[ترجمه ترگمان]او یک تکه نان برداشت و لب هایش را لیسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Grandmother would never eat a doughnut without first dunking it in her coffee.
[ترجمه قاسمی] مادر بزرگ هیچ وقت نان شیرینی حلقوی رو بدون خیساندن تو قهوه اش نمی خورد.
|
[ترجمه گوگل]مادربزرگ هرگز یک دونات را بدون نوشیدن آن در قهوه اش نمی خورد
[ترجمه ترگمان]مادربزرگ هرگز بدون آن که آن را در قهوه اش غوطه ور کند، یک دونات بخورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. I try and eat the rest of the doughnut as neat as I can but I end up all sugary and sticky.
[ترجمه رضا] سعی میکنم تا آنجاکه میتوانم دونات را تمیز بخورم ولی آخرش همه جا چسبناک وشکری میشه
|
[ترجمه گوگل]سعی می‌کنم بقیه دونات‌ها را تا جایی که می‌توانم تمیز بخورم، اما در نهایت شیرین و چسبناک می‌شوم
[ترجمه ترگمان]سعی می کنم تا آنجا که می توانم، بقیه دونات را تا جایی که می توانم تمیز و مرتب بخورم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. I took out another sugared doughnut and began devouring it.
[ترجمه گوگل]یک دونات شکری دیگر بیرون آوردم و شروع کردم به خوردن آن
[ترجمه ترگمان]کمی شیرینی درست کردم و شروع به بلعیدن آن کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Graceland is there, already, centerpiece of 10 dozen doughnut shops and roadside flophouses.
[ترجمه گوگل]گریسلند در حال حاضر، مرکز اصلی 10 دوجین دونات فروشی و فلاپ هاوس کنار جاده است
[ترجمه ترگمان]گریسلند در حال حاضر، محور ۱۰ دوجین مغازه دونات و flophouses کنار جاده ای است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The optimist sees the doughnut; the pessimist the hole!
[ترجمه گوگل]خوشبین دونات را می بیند بدبین سوراخ!
[ترجمه ترگمان]خوش بین، دونات رو می بینه، تو چاه مستراح
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The doughnut was made by Dora.
[ترجمه گوگل]دونات توسط دورا ساخته شده است
[ترجمه ترگمان]این دونات توسط دورا ساخته شده بو
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. They stacked rocks with center holes (tube or doughnut shaped) from the surface to the deep stone layer as a guide for their drills (similar to today's guide tubes).
[ترجمه گوگل]آنها سنگ هایی را با سوراخ های مرکزی (به شکل لوله یا دونات) از سطح تا لایه سنگی عمیق به عنوان راهنمای مته های خود (شبیه به لوله های راهنمای امروزی) روی هم چیده بودند
[ترجمه ترگمان]آن ها سنگ هایی با سوراخ های مرکزی (لوله یا دونات)را از سطح به لایه سنگی عمیق به عنوان راهنما برای drills (مشابه لوله های راهنما امروزی)روی هم انباشته کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Dip a doughnut into his coffee.
[ترجمه گوگل]یک دونات را در قهوه او فرو کنید
[ترجمه ترگمان]یه دونات تو قهوه اش درست کن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. I dare you to eat the that doughnut out of the garbage.
[ترجمه گوگل]من به شما جرات می کنم که آن دونات را از زباله ها بخورید
[ترجمه ترگمان]چطور جرات می کنی اون دونات رو از سطل آشغال بخوری
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. I'm a big soft jelly doughnut.
[ترجمه گوگل]من یک دونات ژله ای نرم بزرگ هستم
[ترجمه ترگمان] من یه دونات خیلی نرم و نرم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Do you keep your eye upon the doughnut, not upon the hole?
[ترجمه گوگل]آیا حواس تان به دونات است، نه به سوراخ؟
[ترجمه ترگمان]حواست به دونات باشه نه روی سوراخ؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The mountain is encircled by the doughnut - shaped depression of the caldera.
[ترجمه گوگل]کوه توسط فرورفتگی دونات شکل دهانه دهان احاطه شده است
[ترجمه ترگمان]کوه با فرورفتگی doughnut که به شکل دونات می باشد احاطه شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The doughboy was a predecessor of the doughnut.
[ترجمه گوگل]پسر خمیر مایه سلف دونات بود
[ترجمه ترگمان]The یکی از doughnut بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Put down that jelly doughnut and look carefully at this aorta.
[ترجمه گوگل]آن دونات ژله ای را زمین بگذارید و با دقت به این آئورت نگاه کنید
[ترجمه ترگمان]اون دونات رو بذار زمین و با دقت به آئورت نگاه کن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[زمین شناسی] دونات نان کماجى، نان شیرینی گردومانندحلقه الف) یک پشته کوچک مدور و بسته با منشأ یخچالی ( گراونورو کولین 1959)ب) دونات سنگی (rock doughnut) .

انگلیسی به انگلیسی

• small sweet pastry which is usually fried (also donut)
a doughnut is a lump or ring of sweet dough cooked in hot fat.

پیشنهاد کاربران

doughnut ( n ) ( doʊnʌt ) ( also donut ) =a small cake made of fried dough, usually in the shape of a ring, or round and filled with jelly, fruit, cream, etc.
doughnut
( برق و الکترونیک ) شتاب دهنده
دونات پیراشکی به صورت حلقه ای
دونات ویا پیراشکی
دونات
پیراشکی حلقه ای

بپرس