doorstep

/ˈdɔːrˌstep//ˈdɔːstep/

معنی: آستان در، پلکان جلو در
معانی دیگر: پله ی جلوی در، استانه در، پله درگاه

جمله های نمونه

1. Don't leave your manners on the doorstep.
[ترجمه گوگل]آداب خود را در آستان خانه نگذارید
[ترجمه ترگمان]ادبت را در خانه نگذار
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. He saw a stranger standing at the doorstep.
[ترجمه لیلا] او یک غریبه را دید که در آستانه در ایستاده بود
|
[ترجمه گوگل]مرد غریبه ای را دید که دم در ایستاده بود
[ترجمه ترگمان]یک غریبه را دید که کنار در ایستاده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Don't leave him standing on the doorstep, ask him in!
[ترجمه L1485] نزار جلوی در وایسه ، دعوتش کن بیاد داخل !
|
[ترجمه گوگل]او را در آستانه در ایستاده نگذارید، از او بپرسید!
[ترجمه ترگمان]او را در آستانه در رها نکنید و از او بپرسید!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. He stood on the doorstep, straightening his tie.
[ترجمه گوگل]در آستانه در ایستاد و کراواتش را صاف کرد
[ترجمه ترگمان]او در آستانه در ایستاد و کراواتش را صاف کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. There's a lovely park right on our doorstep.
[ترجمه گوگل]یک پارک دوست داشتنی درست در آستانه ما وجود دارد
[ترجمه ترگمان]یک پارک زیبا درست روی در خانه ما هست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The dog lay panting on the doorstep.
[ترجمه گوگل]سگ نفس نفس زدن روی آستان دراز کشیده بود
[ترجمه ترگمان]سگ نفس نفس زنان در آستانه در افتاده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. There is plenty to do on your own doorstep; to look further is a cop-out.
[ترجمه گوگل]کارهای زیادی برای انجام دادن در آستان شما وجود دارد نگاه کردن بیشتر یک پلیس است
[ترجمه ترگمان]کاره ای زیادی هست که باید انجام بدیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. She just turned up unannounced on my doorstep.
[ترجمه گوگل]او بدون اعلام قبلی در آستان من آمد
[ترجمه ترگمان]اون فقط بدون اطلاع قبلی جلوی در خونه من ظاهر شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Wow! You've got the beach right on your doorstep !
[ترجمه گوگل]وای! شما ساحل را درست در آستانه خانه خود دارید!
[ترجمه ترگمان]! وای! تو ساحل رو درست جلوی در گرفتی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Completely without warning he turned up on my doorstep with all four children!
[ترجمه گوگل]کاملاً بدون اخطار او با هر چهار بچه در آستان من آمد!
[ترجمه ترگمان]کاملا بدون هشدار، با هر چهار بچه در خانه من بود!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The couple chatted briefly on the doorstep before going inside.
[ترجمه گوگل]این زوج قبل از رفتن به داخل، در آستانه در با هم صحبت کوتاهی کردند
[ترجمه ترگمان]زوج قبل از رفتن به داخل در خانه با هم گپ زدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. There she was on my doorstep with child in tow.
[ترجمه گوگل]آنجا او با بچه در آستان من بود
[ترجمه ترگمان] اونجا با یه بچه تو خونه من بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Don't leave them standing on the doorstep - ask them in!
[ترجمه گوگل]آنها را در آستانه در ایستاده نگذارید - از آنها بپرسید!
[ترجمه ترگمان]آن ها را کنار در نگذارید و از آن ها بپرسید!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. I was on the back doorstep shaking out a rug.
[ترجمه گوگل]پشت در بودم و فرشی را تکان می دادم
[ترجمه ترگمان]در آستانه در ایستاده بودم و قالیچه را تکان می دادم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Put your empties on the doorstep for the milkman.
[ترجمه گوگل]جاهای خالی خود را برای شیرفروش در آستان خانه بگذارید
[ترجمه ترگمان]empties رو بذار رو در خونه و شیر فروش رو بردار
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

آستان در (اسم)
sill, doorstep

پلکان جلو در (اسم)
doorstep

تخصصی

[عمران و معماری] پله درگاه

انگلیسی به انگلیسی

• stair leading from the ground level to a door; (british slang) thick slice of bread
sell door to door; (british slang) wait outside the home of a person for an interview or to take a photograph (usually journalists)
a doorstep is a step on the outside of a building, in front of a door.
stair leading from the ground level to a door

پیشنهاد کاربران

پیش پا
بیخ گوش
جلوی در
درواز ه وردی
گاهی هم معنی ست با اصطلاحِ " بغل گوش خودمان" در فارسی
یک پله یا یکی از مجموعه پله های منتهی از زمین به در.
درب منزل
آستانه ی در
a step in front of an outside door

بپرس