dole out

جمله های نمونه

1. I got out my wallet and began to dole out the money.
[ترجمه علی] کیف پولم را بیرون آوردم و شروع به تقسیم پول هایم کردم.
|
[ترجمه مصیب] کیف پولم را بیرون آوردم و شروع به تخصیص پول هایم کردم.
|
[ترجمه گوگل]کیفم را بیرون آوردم و شروع کردم به جمع کردن پول
[ترجمه ترگمان]کیف پولم را بیرون آوردم و شروع به پول پرداخت پول کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. It is not a good idea to dole out concession tickets automatically.
[ترجمه گوگل]این ایده خوبی نیست که بلیط های امتیاز را به طور خودکار انجام دهید
[ترجمه ترگمان]این یک ایده خوب برای توزیع خودکار بلیط های امتیازی نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. It must also dole out a level of punishment so severe that it precludes any further response.
[ترجمه گوگل]همچنین باید سطحی از مجازات را به قدری شدید اعمال کند که مانع از هرگونه واکنش بیشتر شود
[ترجمه ترگمان]همچنین باید سطح مجازات را آنقدر شدید کند که مانع از هرگونه واکنش بیشتر شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Some lectures the old boy used to dole out.
[ترجمه گوگل]بعضی از سخنرانی‌ها را که پسر پیر انجام می‌داد
[ترجمه ترگمان]بعضی از سخنرانی ها، پسر قدیمی، برای جمع آوری اعانه به کار می رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The Air Force claims it wouldn't dole out these biosensors willy-nilly — only when troops are likely to run into dangerous biological or chemical warfare agents.
[ترجمه گوگل]نیروی هوایی ادعا می‌کند که خواه ناخواه این حسگرهای زیستی را انجام نمی‌دهد - فقط زمانی که سربازان احتمالاً با عوامل خطرناک جنگ بیولوژیکی یا شیمیایی برخورد کنند
[ترجمه ترگمان]نیروی هوایی ادعا می کند که این biosensors و willy را، تنها زمانی که نیروهای نظامی به احتمال زیاد به عوامل شیمیایی خطرناک یا شیمیایی خطرناک وارد می شوند، توزیع نمی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. You can't expect us to dole out money like a public charity.
[ترجمه گوگل]شما نمی توانید از ما انتظار داشته باشید که مانند یک موسسه خیریه عمومی پول بدهیم
[ترجمه ترگمان]تو نمی توانی انتظار داشته باشی که ما مثل یک موسسه خیریه پول جمع کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Many issuers even dole out extra rewards for such transactions.
[ترجمه گوگل]بسیاری از ناشران حتی برای چنین تراکنش‌هایی پاداش اضافی در نظر می‌گیرند
[ترجمه ترگمان]بسیاری از صادر کنندگان حتی پاداش اضافی برای چنین تراکنش ها می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. When it came time for me to marry, my father decided to dole out some wisdom.
[ترجمه گوگل]زمانی که زمان ازدواج من فرا رسید، پدرم تصمیم گرفت کمی عقل را به کار گیرد
[ترجمه ترگمان]وقتی زمانش رسید که من ازدواج کنم، پدرم تصمیم گرفت که مقداری عقل جور در بیاورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The job of the hypervisor is to efficiently dole out access to the server's physical resources to the multiple guests.
[ترجمه گوگل]وظیفه هایپروایزر این است که به طور موثر دسترسی به منابع فیزیکی سرور را برای چندین مهمان فراهم کند
[ترجمه ترگمان]وظیفه of، توزیع موثر دسترسی به منابع فیزیکی سرور برای میهمانان چندگانه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Several years ago, Libya was primed to dole out some of the billions the oil state held in cash during its time as an international pariah.
[ترجمه گوگل]چندین سال پیش، لیبی آماده بود تا برخی از میلیاردها دلاری را که دولت نفتی در زمان خود به عنوان یک منحرف بین‌المللی در اختیار داشت به صورت نقدی پرداخت کند
[ترجمه ترگمان]چند سال پیش، لیبی آماده شد تا برخی از میلیاردها دلار نفت موجود در زمان خود را به عنوان یک فرد منفور توزیع کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. It will be incumbent on Phil Jackson to dole out the minutes and shots in a way that keeps all of his high priced stars happy.
[ترجمه گوگل]این وظیفه فیل جکسون خواهد بود که دقایق و عکس ها را به گونه ای انجام دهد که همه ستاره های گران قیمت خود را راضی نگه دارد
[ترجمه ترگمان]فیل جکسون متصدی پخش دقایق و عکس ها به شیوه ای است که همه ستاره های معروف خود را خوشحال نگه می دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. God does not actively dole out divorce, criminal assault, AIDS or heartaches.
[ترجمه گوگل]خدا به طور فعال طلاق، حمله جنایتکارانه، ایدز یا درد دل را حل نمی کند
[ترجمه ترگمان]خداوند به طور فعال طلاق، تجاوز جنایی، ایدز یا heartaches را تامین نمی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. It said Mr. Chen used his position to dole out contracts, land transfers and interests in company operations in exchange for money.
[ترجمه گوگل]در این گزارش آمده است که آقای چن از موقعیت خود برای انجام قراردادها، انتقال زمین و منافع در عملیات شرکت در ازای دریافت پول استفاده کرده است
[ترجمه ترگمان]در این گزارش آمده است که آقای چن از موقعیت خود برای توزیع قراردادها، نقل و انتقالات زمین و منافع در عملیات های شرکت در ازای پول استفاده کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Dole out cream and sugar.
[ترجمه گوگل]خامه و شکر را جدا کنید
[ترجمه ترگمان]!! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The Red Cross flew to the area of the earthquake,ready to dole out supplies of food,water and medicine.
[ترجمه گوگل]صلیب سرخ به منطقه زلزله زده پرواز کرد و آماده تهیه مواد غذایی، آب و دارو بود
[ترجمه ترگمان]صلیب سرخ به سمت منطقه زلزله زده پرواز کرد و آماده شد تا منابع غذایی، آب و دارو را توزیع کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• distribute in small amounts (esp. money); give out freely, dish out

پیشنهاد کاربران

توزیع کردن ، تقسیم کردن بین چند نفر
توزیع ارائه پخش عرضه
به عنوان فعل
توزیع کردن , تقسیم کردن
– She was doling out candy to all the kids
– At each meal he carefully doled out the food
– The officers appointed to dole out public charity
distribute, dispense, divide, deal, dole out mean to give out, usually in shares, to each member of a group. distribute implies an apportioning by separation of something into parts, units, or amounts.
مانند:
the clock doles out time.
تخس کردن
فریب دادن
توزیع کردن در ابعاد کوچک
توزیع کردن، ارائه کردن

بپرس