doldrums

/ˈdoldrəmz//ˈdɒldrəmz/

معنی: افسردگی، منطقه رکود، منطقه ارامگان استوایی
معانی دیگر: خمودی، رکود، درجامانی، ایستایی، کسادی، سکون، (بخشی از نواحی حاره ای اقیانوس ها که کم باد و آرام بوده و در قدیم کشتی های بادی در آنجا با سختی حرکت می کردند) سکون استوایی، سکوت

جمله های نمونه

1. (be) in the doldrums
آرام و افسرده،دل مرده،کساد،کم رواج

2. he seems to be in the doldrums today
امروز خیلی افسرده به نظر می رسد.

3. the oil market is in the doldrums
بازار نفت کم رواج است.

4. He's been in the doldrums ever since she left him.
[ترجمه گوگل]او از زمانی که او را ترک کرد در کسادی به سر می برد
[ترجمه ترگمان]از وقتی که او را ترک کرده، از اینجا رفته
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The property market has been in the doldrums for months.
[ترجمه گوگل]ماه هاست که بازار ملک در رکود به سر می برد
[ترجمه ترگمان]بازار املاک ماه ها است که در the
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The industry remains in the doldrums, according to official figures out today.
[ترجمه گوگل]بر اساس آمارهای رسمی امروز، صنعت همچنان در رکود است
[ترجمه ترگمان]طبق آمار رسمی، این صنعت در منطقه رکود مانده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Fay is in the doldrums today.
[ترجمه گوگل]فی امروز در رکود است
[ترجمه ترگمان]فی امروز در the است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Her career was in the doldrums during those years.
[ترجمه گوگل]حرفه او در آن سال ها در رکود بود
[ترجمه ترگمان]در آن سال ها شغل او در the بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The economy is in the doldrums.
[ترجمه گوگل]اقتصاد در رکود است
[ترجمه ترگمان]اقتصاد در حال رکود است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The bond market normally revives after the summer doldrums.
[ترجمه گوگل]بازار اوراق قرضه معمولاً پس از رکود تابستانی احیا می شود
[ترجمه ترگمان]بازار اوراق قرضه به طور معمول بعد از رکود تابستانی دوباره احیا می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Beat the summer doldrums by spending a day at the zoo.
[ترجمه گوگل]با گذراندن یک روز در باغ وحش، کسادی تابستان را شکست دهید
[ترجمه ترگمان]با گذراندن یک روز در باغ وحش، رکود تابستان را زیر پا بگذارید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. With the computer business still in the doldrums, Ahmadi quit that to help his wife run the hair accessory business.
[ترجمه گوگل]در حالی که تجارت کامپیوتر هنوز در رکود است، احمدی آن را رها کرد تا به همسرش در اداره تجارت لوازم جانبی مو کمک کند
[ترجمه ترگمان]احمدی با تجارت کامپیوتر هنوز در the، از این کار دست کشید تا به همسرش کمک کند تجارت لوازم جانبی مو را اداره کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. With stock and bond markets in the doldrums, their trading operations have been badly hit.
[ترجمه گوگل]با رکود بازار سهام و اوراق قرضه، عملیات معاملاتی آنها به شدت آسیب دیده است
[ترجمه ترگمان]با بازار سهام و اوراق قرضه در the، عملیات تجاری آن ها به شدت مورد اصابت قرار گرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

افسردگی (اسم)
depression, gloom, melancholia, freeze, congelation, oppression, dumps, doldrums, dejection

منطقه رکود (اسم)
doldrums

منطقه ارامگان استوایی (اسم)
doldrums

انگلیسی به انگلیسی

• boredom, dismal mood, depression; area of calm winds around the equator; inactivity, stagnation, idleness
if an area of activity is in the doldrums, nothing new or exciting is happening.

پیشنهاد کاربران

رکود، کسادی, used often to describe a slump in economy
A period of inactivity, depression, boredom, stagnant
a popular nautical term and refers to an equatorial region near Atlantic ocean with windless waters and can stuck sailing ships for weeks
...
[مشاهده متن کامل]

The current economic doldrums
the summer doldrums= the hot, lazy days of summer.
With the local economy in the doldrums, except for farming, casual workers are heading for a prolonged period of underemployment and hunger.

بپرس