disquieting

جمله های نمونه

1. the company's financial position is disquieting
وضع مالی شرکت نگران کننده است.

2. all reports about the future of mankind are disquieting
تمام خبرهای مربوط به آینده ی بشر نگران کننده است.

3. The disquieting situation between these two neighbouring countries looks set to continue.
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد وضعیت نگران کننده بین این دو کشور همسایه همچنان ادامه داشته باشد
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسد وضعیت آشفته بین این دو کشور همسایه ادامه دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. But there came the disquieting thought that my opinion didn't matter.
[ترجمه گوگل]اما این فکر آزاردهنده به وجود آمد که نظر من مهم نیست
[ترجمه ترگمان]اما این فکر نگران کننده به وجود آمد که نظر من اهمیتی نداشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The atmosphere in this dark room was oddly disquieting, giving him the distinct impression that he was not alone.
[ترجمه گوگل]جو این اتاق تاریک به طرز عجیبی آزاردهنده بود و به او این تصور را می داد که تنها نیست
[ترجمه ترگمان]جو در این اتاق تاریک، به طرز عجیبی ناراحت بود و احساس می کرد که او تنها نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. He found Jean's manner disquieting.
[ترجمه گوگل]او رفتار ژان را آزاردهنده یافت
[ترجمه ترگمان]قیافه ژان وال ژان را پریشان کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. His report ended on a disquieting note.
[ترجمه گوگل]گزارش او با یک یادداشت نگران کننده به پایان رسید
[ترجمه ترگمان]گزارش او با یک یادداشت اضطراب آور به پایان رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. That was the reason for her disquieting responses to the beautiful gifts and the disturbing change in her.
[ترجمه گوگل]این دلیل واکنش های نگران کننده او به هدایای زیبا و تغییر نگران کننده در او بود
[ترجمه ترگمان]این دلیل واکنش های اضطراب آور او به هدایای زیبای و تغییر نگران کننده در او بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Hadn't he shown a rather disquieting interest in all the details of the demolished cottage?
[ترجمه گوگل]آیا او علاقه نسبتاً نگران کننده ای به تمام جزئیات کلبه ویران شده نشان نداده بود؟
[ترجمه ترگمان]مگر او علاقه عجیبی به همه جزئیات آن خانه خرابه نشان نداده بود؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Non-classical literature is an unpleasant, disquieting literature which refuses to allow the sophisms of bourgeois complacency to go unchallenged.
[ترجمه گوگل]ادبیات غیرکلاسیک ادبیاتی ناخوشایند و آزاردهنده است که اجازه نمی‌دهد سفسطه‌های خود راضی بورژوایی بدون چالش باقی بماند
[ترجمه ترگمان]ادبیات غیر کلاسیک، یک ادبیات ناخوشایند و disquieting است که اجازه نمی دهد رضایت بورژواها به بلامنازع خود ادامه دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Most perplexing and disquieting are the reports of mobilisation of Russian, Austrian and German troops.
[ترجمه گوگل]گیج کننده ترین و نگران کننده ترین گزارش های بسیج نیروهای روسی، اتریشی و آلمانی است
[ترجمه ترگمان]این گزارش ها حاکی از بسیج نیروهای روسی، اطریشی و آلمانی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The most disquieting thing about the scofflaw spirit is its extreme infectiousness . Only a terminally foolish society would sit still and allow it to spread indefinitely .
[ترجمه گوگل]آزاردهنده ترین چیز در مورد روح اسفناک، مسری بودن شدید آن است فقط یک جامعه ابلهانه پایان ناپذیر می‌نشیند و اجازه می‌دهد تا بی‌نهایت گسترش یابد
[ترجمه ترگمان]جالب ترین چیزی که در مورد آن روح قانون وجود دارد این است که its extreme است فقط یک جامعه ست - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - -
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. That locality was always vaguely disquieting, even in the broad glare of afternoon.
[ترجمه گوگل]آن محل همیشه مبهم نگران کننده بود، حتی در تابش نور گسترده بعد از ظهر
[ترجمه ترگمان]این محل همیشه به طور مبهم نگران کننده بود، حتی در روشنایی وسیع بعد از ظهر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The most disquieting thing about the scofflaw spirit is its extreme infectiousness.
[ترجمه گوگل]آزاردهنده ترین چیز در مورد روح اسفناک، مسری بودن شدید آن است
[ترجمه ترگمان]جالب ترین چیزی که در مورد آن روح قانون وجود دارد این است که its extreme است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Therefore my disquieting thoughts make me respond, Even because of my inward agitation.
[ترجمه گوگل]بنابراین افکار آزاردهنده‌ام حتی به دلیل آشفتگی درونی‌ام، مرا وادار می‌کنند که پاسخ بدهم
[ترجمه ترگمان]از این رو افکار پریشان من باعث می شود پاسخ دهم، حتی به خاطر هیجان درونی من
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• uneasy; disturbing; restless

پیشنهاد کاربران

جنجالی، آشوب برانگیز، پرآشوب، پرهیاهو
نگران کننده
نگران کننده

بپرس