disorganisation

جمله های نمونه

1. In some cases, the level of apparent disorganisation has become almost laughable.
[ترجمه گوگل]در برخی موارد، سطح بی نظمی ظاهری تقریباً خنده دار شده است
[ترجمه ترگمان]در برخی موارد، سطح disorganisation ظاهری مضحک به نظر می رسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. It became a major confrontation because of disorganisation and lack of coherence within the protest itself.
[ترجمه گوگل]به دلیل بی نظمی و عدم انسجام در خود اعتراض، به یک رویارویی بزرگ تبدیل شد
[ترجمه ترگمان]این یک رویارویی بزرگ به دلیل عدم انسجام و عدم انسجام در خود اعتراضات شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Despite the striking lobular disorganisation and prominent hepatocellular changes, there was only mild inflammation.
[ترجمه گوگل]با وجود بی نظمی چشمگیر لوبولار و تغییرات برجسته سلولی کبدی، تنها التهاب خفیف وجود داشت
[ترجمه ترگمان]با وجود the برجسته disorganisation و hepatocellular برجسته، تنها التهاب خفیف وجود داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Let's hope, then, that the disorganisation and the toothlessness really were just a one-off.
[ترجمه گوگل]پس بیایید امیدوار باشیم که این بی نظمی و بی دندانی واقعاً یکباره بوده است
[ترجمه ترگمان]پس بیا امیدوار باشیم که the و the واقعا یکی از آن ها بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. You can be busy all day but not have achieved anything - and that's simply disorganisation .
[ترجمه گوگل]شما می توانید تمام روز مشغول باشید، اما چیزی به دست نیاوردید - و این به سادگی بی نظمی است
[ترجمه ترگمان]شما می توانید تمام روز را مشغول داشته باشید اما به هیچ چیز دست نیافته باشید - و این به سادگی disorganisation است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. is to think that autism is a form of disorganisation.
[ترجمه گوگل]این است که فکر کنیم اوتیسم نوعی از هم گسیختگی است
[ترجمه ترگمان]این است که فکر کنیم اوتیسم یک نوع of است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Keep up to date records. This can save a mountain of time. No searching or worrying or losing clients through disorganisation.
[ترجمه گوگل]سوابق به روز نگه دارید این می تواند کوهی از زمان را ذخیره کند عدم جستجو یا نگرانی یا از دست دادن مشتریان از طریق عدم سازماندهی
[ترجمه ترگمان]به سوابق تاریخی خود ادامه دهید این می تواند باعث صرفه جویی در یک کوه از زمان شود هیچ جستجو یا نگرانی یا از دست دادن مشتری از طریق disorganisation وجود ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. For instance a cluttered environment gives the impression of chaos, disorganisation and sloppiness .
[ترجمه گوگل]به عنوان مثال یک محیط بهم ریخته این تصور را از هرج و مرج، بی نظمی و شلختگی ایجاد می کند
[ترجمه ترگمان]برای مثال یک محیط شلوغ تاثیر هرج و مرج، disorganisation و sloppiness را ایجاد می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Yet many people still believe untidy desks belong to slobs, whose disorganisation will make them unsatisfactory as colleagues and employees.
[ترجمه گوگل]با این حال، بسیاری از مردم هنوز بر این باورند که میزهای نامرتب متعلق به افراد تنومند است، که بی نظمی آنها باعث می شود آنها به عنوان همکاران و کارمندان رضایت بخش نباشند
[ترجمه ترگمان]با این وجود، بسیاری از مردم هنوز بر این باورند که میزه ای نامرتب متعلق به slobs هستند که disorganisation آن ها را به عنوان همکاران و کارمندان نامطلوب خواهد ساخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Unless the Pakistani government can solve its cycle of debt and disorganisation, ordinary Pakistanis will continue to vent their fury.
[ترجمه گوگل]تا زمانی که دولت پاکستان نتواند چرخه بدهی و عدم سازماندهی خود را حل کند، پاکستانی های عادی به خشم خود ادامه خواهند داد
[ترجمه ترگمان]اگر دولت پاکستان بتواند چرخه بدهی و disorganisation را حل کند، پاکستانی های معمولی به بیرون ریختن خشم خود ادامه خواهند داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Realise you need to be systematic to make it work or you just escalate your disorganisation.
[ترجمه گوگل]درک کنید که برای اینکه این کار را به نتیجه برسانید باید سیستماتیک عمل کنید یا فقط بی سازمانی خود را تشدید می کنید
[ترجمه ترگمان]زمانی که نیاز دارید سیستماتیک باشید تا این کار را انجام دهید و یا فقط disorganisation را بالا ببرید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Is your office in a state of constant chaos and disorganisation?
[ترجمه گوگل]آیا دفتر شما در وضعیت بی نظمی و بی نظمی دائمی است؟
[ترجمه ترگمان]آیا دفتر شما در وضعیت هرج و مرج و هرج و مرج دائمی است؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• disarrangement, disorder, disturbance (also disorganization)

پیشنهاد کاربران

بدون برنامه، بی نظمی
آشفتگی، بی نظمی، اغتشاش

بپرس