direct access

/dəˈrektˈækˌses//dɪˈrektˈækses/

دستیابی مسقیم

جمله های نمونه

1. Experienced users have direct access to the main data files.
[ترجمه گوگل]کاربران با تجربه به فایل های داده اصلی دسترسی مستقیم دارند
[ترجمه ترگمان]کاربران باتجربه به فایل های داده های اصلی دسترسی مستقیم دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Such legislation gives individuals the right of direct access to the civil courts and industrial tribunals for legal remedies for unlawful discrimination.
[ترجمه گوگل]چنین قوانینی به افراد حق دسترسی مستقیم به دادگاه‌های مدنی و دادگاه‌های صنعتی را برای رفع تبعیض‌های غیرقانونی می‌دهد
[ترجمه ترگمان]چنین قوانینی حق دسترسی مستقیم به دادگاه های مدنی و دادگاه های صنعتی برای درمان های قانونی را به افراد می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. But there are also forms of direct access of interests to the state, notably through relationships with individual state agencies.
[ترجمه گوگل]اما اشکالی از دسترسی مستقیم منافع به دولت نیز وجود دارد، به ویژه از طریق روابط با سازمان های دولتی فردی
[ترجمه ترگمان]اما همچنین اشکال دسترسی مستقیم به منافع کشور، خصوصا از طریق روابط با آژانس های دولتی مجزا، وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Simply ideal for families it has direct access on to the beach and offers a wide range of holiday activities for children.
[ترجمه گوگل]به سادگی برای خانواده ها ایده آل است و دسترسی مستقیم به ساحل دارد و طیف گسترده ای از فعالیت های تعطیلات را برای کودکان ارائه می دهد
[ترجمه ترگمان]به سادگی برای خانواده ها ایده آل است که دسترسی مستقیم به ساحل داشته و طیف گسترده ای از فعالیت های تعطیلات را برای کودکان فراهم می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Never before have so many people had direct access to information from every angle.
[ترجمه گوگل]پیش از این هرگز افراد زیادی از هر زاویه ای به اطلاعات دسترسی مستقیم نداشتند
[ترجمه ترگمان]هرگز قبل از این تعداد زیادی از مردم دسترسی مستقیم به اطلاعات از هر زاویه ای نداشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. CompuServe recently shut down direct access to certain newsgroups containing indecent photographs and material.
[ترجمه گوگل]CompuServe اخیراً دسترسی مستقیم به گروه‌های خبری خاص حاوی عکس‌ها و مطالب ناشایست را قطع کرده است
[ترجمه ترگمان]CompuServe به تازگی دسترسی مستقیم به برخی از newsgroups حاوی تصاویر زشت و مادی را مسدود کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. I have direct access to the company's database.
[ترجمه گوگل]من به پایگاه داده شرکت دسترسی مستقیم دارم
[ترجمه ترگمان]من دسترسی مستقیم به پایگاه داده این شرکت دارم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. This will mean that the data requires more direct access storage space than a sequential file.
[ترجمه گوگل]این بدان معناست که داده ها به فضای ذخیره سازی دسترسی مستقیم بیشتری نسبت به یک فایل متوالی نیاز دارند
[ترجمه ترگمان]این به این معنی است که داده ها به فضای ذخیره سازی دسترسی مستقیم بیشتری نسبت به فایل ترتیبی نیاز دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. This office has direct access, via covered outdoor steps between the main entrance and the carport.
[ترجمه گوگل]این دفتر از طریق پله های سرپوشیده در فضای باز بین ورودی اصلی و اسکله دسترسی مستقیم دارد
[ترجمه ترگمان]این دفتر دسترسی مستقیم دارد، از طریق گام های بیرونی سرپوشیده که بین ورودی اصلی و carport قرار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Electronic vaulting electronically transmits data either to direct access storage, an optical disc or another storage medium. This is a method used by banks.
[ترجمه گوگل]طاق زنی الکترونیکی داده ها را به صورت الکترونیکی به ذخیره سازی دسترسی مستقیم، یک دیسک نوری یا یک رسانه ذخیره سازی دیگر منتقل می کند این روشی است که بانک ها از آن استفاده می کنند
[ترجمه ترگمان]اتصال الکترونیکی داده ها را به صورت الکترونیکی ارسال می کند یا به ذخیره سازی دسترسی مستقیم، یک دیسک نوری و یا یک وسیله ذخیره دیگر انتقال می دهد این روشی است که توسط بانک ها استفاده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Direct Access Test Unit (DATU) is a loop conditioning system which is installed in the Metallic Facility Terminal (MFT) frame and connected through a No-Test trunk to a switching facility.
[ترجمه گوگل]واحد تست دسترسی مستقیم (DATU) یک سیستم تهویه حلقه ای است که در قاب پایانه تاسیسات فلزی (MFT) نصب شده و از طریق یک تنه بدون تست به یک مرکز سوئیچینگ متصل می شود
[ترجمه ترگمان]واحد تست دسترسی مستقیم (DATU)یک سیستم تهویه مطبوع است که در قاب فلزی تسهیلات فلزی نصب و از طریق یک صندوق بدون تست به تاسیسات سوئیچینگ متصل می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. It has opened up a market to Apple, to which it previously had no direct access.
[ترجمه گوگل]بازاری را به روی اپل باز کرده است که قبلاً هیچ دسترسی مستقیمی به آن نداشت
[ترجمه ترگمان]آن یک بازار را به اپل باز کرده است، که قبلا هیچ دسترسی مستقیمی نداشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Candidates who successfully complete this qualification can often gain direct access to a master's degree.
[ترجمه گوگل]داوطلبانی که این مدرک را با موفقیت به پایان برسانند اغلب می توانند مستقیماً به مدرک کارشناسی ارشد دسترسی پیدا کنند
[ترجمه ترگمان]داوطلبان که با موفقیت این صلاحیت را کامل کردند، اغلب می توانند دسترسی مستقیم به مدرک کارشناسی ارشد داشته باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. If this message is output again it shows that some one has had direct access to the ORACLE database.
[ترجمه گوگل]اگر این پیغام دوباره خروجی شود، نشان می دهد که شخصی به پایگاه داده ORACLE دسترسی مستقیم داشته است
[ترجمه ترگمان]اگر این پیغام دوباره خروجی باشد، نشان می دهد که کسی دسترسی مستقیم به پایگاه داده oracle دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. A pay-per-view service exists for those who do not have direct access to electronic journal articles via subscriptions.
[ترجمه گوگل]یک سرویس پرداخت به ازای مشاهده برای کسانی که دسترسی مستقیم به مقالات مجلات الکترونیکی از طریق اشتراک ندارند وجود دارد
[ترجمه ترگمان]خدمات مشاهده برای افرادی وجود دارد که دسترسی مستقیم به مقالات مجلات الکترونیکی از طریق اشتراک ندارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[کامپیوتر] دستیابی مستقیم
[زمین شناسی] دسترسی مستقیم ،دستیابی مسقیم، دسترسی مستقیم به اطلاعات سازماندهی دادهها در فایل یا روی مدیوم ذخیره به گونهای که هر عنصر آدرسی منحصر به فرد داشته باشد و به طور مستقل قابل دستیابی باشد.
[ریاضیات] دسترسی مستقیم، با دسترسی مستقیم

انگلیسی به انگلیسی

• straight approach, immediate entrance, direct approach

پیشنهاد کاربران

بپرس