dike

/ˈdaɪk//daɪk/

معنی: نهر، بند، مانع، بند آب، سد، خندق، خاکریز، اب گذر، اب بند
معانی دیگر: (دیوار خاکی یا سدی که برای جلوگیری از سیل یا پیشرفت آب دریا و رودخانه ساخته می شود) آب بند، برغاب، (مجازی) مانع، بازدار، جلوگیر، آب بند سازی کردن، (با بند و دیواره و غیره) سد کردن، (انگلیس - محلی) آبکند، مجرای آب، (انگلیس - محلی) دیواره ی خاکی، خاکریزه، گوره، (اسکاتلند - دیوار کوتاه خاکی یا سنگی) دیواره، مرزبند، مرزنما، چینه، (قدیمی - راه خاکریزی شده که از وسط جای پوشیده از آب رد شود) بلند راه، فراز راه، (زمین شناسی - تخته سنگ های آذرین که بطور عمودی جامد شده اند) صخره دیوار، رجوع شود به: dyke

جمله های نمونه

1. the roman legions were a dike against the northern barbarians
قشون های روم سدی بودند در مقابل بربرهای شمالی.

2. A small wooden bridge straddled the dike.
[ترجمه گوگل]یک پل چوبی کوچک روی دایک قرار داشت
[ترجمه ترگمان]یک پل چوبی کوچک روی خندق قرار داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Soon, we moved, and I walked over a dike.
[ترجمه گوگل]به زودی حرکت کردیم و من از روی یک خاکریز رفتم
[ترجمه ترگمان]به زودی، ما حرکت کردیم و من از روی یک نهر رد شدم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The dike around the shop complex had broken.
[ترجمه گوگل]دایک اطراف مجتمع مغازه شکسته بود
[ترجمه ترگمان]نهر در اطراف مغازه درهم شکسته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. We gathered around a paddy dike and exchanged greetings and impressions.
[ترجمه گوگل]دور یک شالیزار جمع شدیم و احوالپرسی و نظرات خود را رد و بدل کردیم
[ترجمه ترگمان]دور یک سد paddy جمع شدیم و احوال پرسی و impressions را رد و بدل کردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The dike around the shop complex had broken. Water was gushing in.
[ترجمه گوگل]دایک اطراف مجتمع مغازه شکسته بود آب در حال فوران بود
[ترجمه ترگمان]نهر در اطراف مغازه درهم شکسته بود آب به درون آب سرازیر می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. They have proposed building a temporary dike around the crash site.
[ترجمه گوگل]آنها پیشنهاد کرده اند یک دایک موقت در اطراف محل سقوط ایجاد کنند
[ترجمه ترگمان]آن ها پیشنهاد کرده اند که یک سد موقت در اطراف محل سقوط ایجاد شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Somehow, I made it to the dike, dove over the dike, and there was my whole squad.
[ترجمه گوگل]به نحوی خود را به دایک رساندم، روی دایک کبوتر زدم و کل تیم من آنجا بود
[ترجمه ترگمان]به هر حال، من آن را به سد، کبوتر روی سد راندم، و کل جوخه من آنجا بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. I skirted the dike district too - or at any rate two big chicks denied me entry to their purple sanctum.
[ترجمه گوگل]من منطقه دایک را هم دور زدم - یا به هر حال دو جوجه بزرگ از ورود من به پناهگاه ارغوانی خود منع کردند
[ترجمه ترگمان]از ناحیه نهر گذشتم و یا به هر حال دو جوجه بزرگ ورود من به sanctum بنفش را رد کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Canal standardization, cross - strait dike is flat, river water is clear.
[ترجمه گوگل]استانداردسازی کانال، دایک تنگه متقاطع صاف، آب رودخانه شفاف است
[ترجمه ترگمان]استاندارد کانال، سد cross، صاف است، آب رودخانه صاف است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The existence of the undeformed and unmetamorphed Precambrian dike swarms shows that the Precambrian North China Craton had been a rigid plate.
[ترجمه گوگل]وجود انبوه دایک های پرکامبرین تغییر شکل نیافته و دگرگون نشده نشان می دهد که کراتون چین شمالی پرکامبرین یک صفحه سفت و سخت بوده است
[ترجمه ترگمان]وجود of Precambrian و unmetamorphed dike نشان می دهد که Craton Precambrian شمال چین یک بشقاب صلب و سخت بوده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The riverbed contained by the dike was deep and broad, lined with iron - grey shingle.
[ترجمه گوگل]بستر رودخانه ای که در کنار دایک قرار داشت عمیق و عریض بود و با زونا خاکستری آهنی پوشیده شده بود
[ترجمه ترگمان]رودخانه در کنار رودخانه قرار داشت، عمیق و عریض بود و با سنگ های تیز و خاکستری پوشیده شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. In addition also some three dike seven bridges another beauty.
[ترجمه گوگل]علاوه بر این همچنین حدود سه دایک هفت پل زیبایی دیگری را ایجاد می کند
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، علاوه بر سه پل، هفت پل دیگر زیبایی هم دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The dike that is protected by Mangrove forest is impregnable!
[ترجمه گوگل]دایک که توسط جنگل حرا محافظت می شود، تسخیر ناپذیر است!
[ترجمه ترگمان]dike که توسط جنگل Mangrove محافظت می شود، غیرقابل تسخیر است!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Mother and youngsters on a dike near Kota Bharu, Malaysia, set out to transplant seedlings.
[ترجمه گوگل]مادر و نوجوانان روی یک دایک در نزدیکی کوتا بهارو، مالزی، برای پیوند نهال به راه افتادند
[ترجمه ترگمان]مادر و جوانان در یک سد نزدیک Kota Bharu در مالزی شروع به کاشت نهال کرده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

نهر (اسم)
stream, arroyo, creek, raceway, dyke, dike, slough, graben

بند (اسم)
fit, article, articulation, joint, link, bind, bond, clause, provision, snare, segment, levee, facet, hinge, line, dyke, dike, paragraph, dam, wristband, tie, frenum, clamp, binder, sling, fastening, manacle, weir, canto, ligation, commissure, ligature, noose, facia, fascia, funiculus, joggle, holdback, holdfast, internode, ligament, proviso, stanza, trawl

مانع (اسم)
stay, bar, hitch, let, shackle, fetter, dyke, dike, balk, hindrance, obstacle, barrier, impediment, hurdle, embargo, barricade, bamboo curtain, hedge, handicap, curtain, blockage, setback, drawback, snag, massif, crimp, lock, encumbrance, hindering, holdback, stumbling block

بند آب (اسم)
bar, dyke, dike

سد (اسم)
dyke, dike, dam, block, obstacle, barrier, wall, sluice, rampart, massif, stank, stoppage

خندق (اسم)
bay, hole, dike, gallery, ditch, trench, moat, pit, entrenchment, fosse

خاکریز (اسم)
levee, dyke, dike, bulwark, fence, moat, weir

اب گذر (اسم)
conduit, dyke, dike, gully, drainpipe, drain, gullet, culvert, gulch

اب بند (اسم)
dyke, dike, dam, waterworks

تخصصی

[عمران و معماری] بند - دیوار مانع - سیل شکن - پشته - دیواره
[معدن] دایک(سنگ شناسی)
[آب و خاک] گوره، پشته، دیواره، خاکریز

انگلیسی به انگلیسی

• embankment constructed to control water, earthwork, rampart, canal
build a dike; protect with an embankment; drain with a canal or ditch

پیشنهاد کاربران

به معنی ��سد�� هست
زنی که به جنس زن گرایش دارد، لِزبیَن
خدای یونانی
In Greek mythology, Dike or Dice[1] ( /ˈdaɪkiː/ or /ˈdaɪsiː/; [2] Greek: Δίκη, dikē, 'custom' ) is the goddess of justice and the spirit of moral order and fair judgement as a transcendent universal ideal or based on immemorial custom, in the sense of socially enforced norms and conventional rules.
...
[مشاهده متن کامل]

ویکی
در اساطیر یونانی ، dike یا تاس [1] ( /ˈdaɪkiː/یا/ˈdaɪsiː/؛ [2] یونانی: δίκη ، dikē ، "عرف" ) الهه عدالت خدای روح نظم اخلاقی و قضاوت منصفانه به مثابه یک جهانی متعالی است
و یا ایده آل یا مبتنی بر عرف از جمله ، به معنای هنجارهای اجباری اجتماعی
و قوانین متعارف.

dike ( زمین‏شناسی )
واژه مصوب: آذرین‏تیغه
تعریف: تودۀ نفوذی آذرین و تختِ ناهمساز با لایه‏بندی که همچون تیغه‏ای سنگ های مجاور خود را قطع می‏کند|||متـ . تیغه 3

بپرس