diesel

/ˈdiːsəl//ˈdiːzl̩/

معنی: دیزل، موتور دیزل
معانی دیگر: (اغلب با d بزرگ) دیزل، موتور دیزل (diesel motor و diesel engine هم می گویند)، موتورگازوئیلی

جمله های نمونه

1. diesel fuel is more viscous than gasoline
سوخت موتور دیزل از بنزین گران روتر است.

2. this tractor operates on diesel oil
این تراکتور با روغن دیزل کار می کند.

3. a train drawn by two diesel units
قطاری که توسط دو دستگاه دیزل رانده می شود

4. Nearly all the tractors operate on diesel oil.
[ترجمه مجتبی] تقریبا همه تراکتورها با گازوییل کار می کنند.
|
[ترجمه گوگل]تقریباً همه تراکتورها با روغن دیزل کار می کنند
[ترجمه ترگمان]تقریبا همه تراکتورها در نفت دیزل کار می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The smell of diesel oil permeated the air.
[ترجمه گوگل]بوی نفت گازوئیل در فضا پیچید
[ترجمه ترگمان]بوی روغن دیزل در هوا نفوذ می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The tractor operates on diesel oil.
[ترجمه گوگل]تراکتور با روغن دیزل کار می کند
[ترجمه ترگمان]تراکتور با سوخت دیزل کار می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Diesel exhaust contains a lot of soot.
[ترجمه گوگل]اگزوز دیزل حاوی مقدار زیادی دوده است
[ترجمه ترگمان]اگزوز دیزل شامل مقدار زیادی دوده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The diesel fumes from Oxford's buses are not easily ignored.
[ترجمه گوگل]دود گازوئیل اتوبوس های آکسفورد را نمی توان به راحتی نادیده گرفت
[ترجمه ترگمان]دود دیزلی از اتوبوس های آکسفورد به راحتی نادیده گرفته نمی شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Buses and trucks are usually powered by diesel engines.
[ترجمه گوگل]اتوبوس ها و کامیون ها معمولاً با موتورهای دیزلی کار می کنند
[ترجمه ترگمان]اتوبوس ها و کامیون ها معمولا با موتورهای دیزلی کنترل می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. These buses run on diesel.
[ترجمه Alrz] این اتوبوس ها با دیزل کار میکنند
|
[ترجمه گوگل]این اتوبوس ها با گازوئیل کار می کنند
[ترجمه ترگمان]این اتوبوس ها به سمت گازوئیل حرکت می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Diesel cost 60p/gal in some places.
[ترجمه گوگل]قیمت دیزل در بعضی جاها 60p/gal است
[ترجمه ترگمان]دیزل در برخی از مکان ها ۶۰ میلیون پوند هزینه داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. They filled up with diesel at the petrol station on their way home.
[ترجمه گوگل]آنها در راه خانه در پمپ بنزین گازوئیل پر کردند
[ترجمه ترگمان]آن ها در راه بازگشت به خانه، سوخت دیزل را در پمپ بنزین پر کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Fill the tank up with diesel.
[ترجمه گوگل]باک را با گازوئیل پر کنید
[ترجمه ترگمان]باک بنزین را با گازوئیل پر کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. This kind of walking tractor runs on diesel oil.
[ترجمه گوگل]این نوع تراکتور پیاده روی با روغن دیزل کار می کند
[ترجمه ترگمان]این نوع تراکتور در حال راه رفتن بر روی نفت دیزل است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

دیزل (اسم)
diesel

موتور دیزل (اسم)
diesel

انگلیسی به انگلیسی

• compression-ignition engine which runs on diesel fuel; vehicle which has a diesel engine
diesel is a fuel which is often used in trains, buses, and lorries, and which is also used in some cars.
a diesel is a vehicle with a diesel engine.

پیشنهاد کاربران

دیزل برگرفته شده از نام رودلف دیزل مخترع این نوع موتورهای درون سوز است. تفاوت اصلی این نوع موتورها با دیگر موتورها در نحوه ی مشتعل کردن سوخت داخل سیلندر است که بدون نیاز به جرقه شمع بوده و توسط حرارت بالای
...
[مشاهده متن کامل]
سوخت متراکم شده در داخل سیلندر اتفاق می افتد. به این نوع خاص موتورها به یاد سازنده اش موتور دیزل گفته میشود که سوخت مورد نیاز این موتورها هم گازوئیل است.

برای واژه dies قطعا وبطور سهوی�روز � ترجمه شده است . . . اگر day را روز بدانیم پس : روزهاdays میشوددر تلفظ مترادف dies می باشد که زمینه اشتباه سهوی در ترجمه
dies پیش آمده است. . . .
● گازوئیل
● ماشین یا دستگاهی که گازوئیل مصرف میکند ( در صحبت محاوره ای البته )
گازوعیل
دیزل موتور
گازوئی ( سوخت )

بپرس