detriment

/ˈdetrəmənt//ˈdetrɪmənt/

معنی: خسارت، زیان، ضرر، گزند
معانی دیگر: آسیب، گزایش، موجب ضرر یا زیان، وسیله ی آسیب رسانی

جمله های نمونه

1. without detriment to
بدون آسیب به،بی زیان برای

2. to the detriment of
به زیان،موجب گزند

3. inflation has worked to the detriment of salaried people
تورم به زیان حقوق بگیرها بوده است.

4. the land can be brought under cultivation without detriment to the environment
زمین را می شود بدون صدمه به محیط زیست زیر کشت آورد.

5. He sits up very late to the detriment of his health.
[ترجمه learner] او به ضرر سلامتیش تا دیر وقت بیدار میمونه
|
[ترجمه گوگل]او خیلی دیر می نشیند تا سلامتی اش به خطر بیفتد
[ترجمه ترگمان]خیلی دیر به ضرر سلامتی خودش می نشیند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. He works long hours to the detriment of his health.
[ترجمه نرگس] ساعت های طولانی کار کردن، به ضرر سلامتی اوست
|
[ترجمه جواد] او ساعتهای طولانی کار میکند تا به سلامتی اش ضرر بزند
|
[ترجمه گوگل]او ساعت های طولانی کار می کند تا به سلامتی آسیب برساند
[ترجمه ترگمان]او ساعت های طولانی به ضرر سلامتی خود کار می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. This tax can not be introduced without detriment to the economy.
[ترجمه گوگل]این مالیات را نمی توان بدون آسیب به اقتصاد معرفی کرد
[ترجمه ترگمان]این مالیات را نمی توان بدون ضرر به اقتصاد ارائه کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Smoking is a detriment to one's health.
[ترجمه گوگل]سیگار برای سلامتی انسان مضر است
[ترجمه ترگمان]سیگار کشیدن ضرر به سلامتی فرد است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. He was engrossed in his job to the detriment of his health.
[ترجمه گوگل]غرق در کارش بود که به سلامتی اش لطمه زد
[ترجمه ترگمان]او در کار خود به ضرر تندرستی خود بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Schools are often task-centred to the detriment of effective personal relationships, inevitably compromising decision-making procedures and perceptions of individual credibility.
[ترجمه گوگل]مدارس اغلب به ضرر روابط شخصی مؤثر، وظیفه محور هستند و به ناچار رویه های تصمیم گیری و درک اعتبار فردی را به خطر می اندازند
[ترجمه ترگمان]مدارس اغلب بر ضرر روابط شخصی موثر و ناگزیر به فدا کردن رویه های تصمیم گیری و درک اعتبار فردی متمرکز هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Are you sure that I can follow this diet without detriment to my health?
[ترجمه گوگل]آیا مطمئن هستید که می توانم این رژیم را بدون آسیب رساندن به سلامتی خود دنبال کنم؟
[ترجمه ترگمان]مطمئنی که بدون ضرر به سلامتی من می توانم این رژیم غذایی را دنبال کنم؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Children spend too much time on schoolwork, to the detriment of other activities.
[ترجمه گوگل]کودکان زمان زیادی را صرف تکالیف مدرسه می کنند که به ضرر سایر فعالیت هاست
[ترجمه ترگمان]کودکان زمان زیادی را صرف تکالیف مدرسه و به ضرر سایر فعالیت ها می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Wood accounts for 90% of energy production in some countries, with consequent environmental detriment.
[ترجمه گوگل]چوب 90 درصد از تولید انرژی در برخی کشورها را تشکیل می دهد و در نتیجه آسیب زیست محیطی را به همراه دارد
[ترجمه ترگمان]وود ۹۰ % از تولید انرژی را در برخی از کشورها و با عواقب ناشی از محیط زیست به حساب می آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. But the reactionary left rejected change, to the present detriment of those it claims to represent.
[ترجمه گوگل]اما چپ ارتجاعی تغییر را رد کرد، به زیان فعلی کسانی که مدعی نمایندگی آنهاست
[ترجمه ترگمان]اما ارتجاعی، تغییر را رد کرد، به ضرر کنونی کسانی که ادعا می کند نماینده آن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. For Labour they want more people employed and that's to the detriment of taxes and inflation.
[ترجمه گوگل]برای حزب کارگر می خواهند افراد بیشتری استخدام شوند و این به ضرر مالیات و تورم است
[ترجمه ترگمان]برای کار، آن ها می خواهند افراد بیشتری استخدام شوند و این به ضرر مالیات و تورم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

16. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress every day!
[ترجمه گوگل]ای کاش می توانید از فرهنگ لغت جملات آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

خسارت (اسم)
loss, damage, recompense, harm, lesion, detriment, scathe, smart money

زیان (اسم)
loss, evil, forfeiture, hurt, damage, ill, harm, wash out, drawback, disadvantage, disservice, detriment, incommodity, forfeit, scathe

ضرر (اسم)
loss, evil, forfeiture, hurt, damage, harm, prejudice, disadvantage, injury, detriment, wound

گزند (اسم)
harm, detriment

تخصصی

[حقوق] زیان، خسارت، ضرر

انگلیسی به انگلیسی

• damage, harm, injury
if something happens to your detriment, it harms you; a formal expression.

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
فعل ( verb ) : _
اسم ( noun ) : detriment
صفت ( adjective ) : detrimental
قید ( adverb ) : detrimentally
to the detriment of : به قیمت آسیب به
without detriment to : بدون آسیب به
به زیان، به ضرر
• to the detriment of
• To one's detriment
We never seal a deal to the detriment
of our country
They fail to do things they are
. expected to do, to your detriment
زیان بار
he is engrossed in his work to the detriment of his married life
to the detriment of = به زیان

بپرس